دست آمریکا در سوریه خالی است / ترکیه در صدد تبدیل جنگ نیابتی به جنگ مستقیم است
مقامهای واشنگتن روزی با تروریستهایی که از مرز اردن وارد سوریه شدهاند، ارتباط برقرار میکند و روز دیگر تروریستهای منتسب به ترکیه را به میدان میآورند تا بتوانند از آنها در زمین بازی سوریه استفاده کنند.
«نصرتالله تاجیک» سفیر سابق ایران در اردن با اشاره به عدم پذیرش پیشنهاد نماینده سازمان ملل در امور سوریه از سوی جبههالنصره مبنی بر خروج از حلب در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار داشت: به نظر میرسد اوضاع و احوال پرونده سوریه نسبت به ماههای گذشته بیش از حد تیره، کدر و نامفهوم است. چراکه بسیاری از بازیگران منطقهای مانند ترکیه و عربستان، به علاوه بازیگران فرامنطقهای مانند کشورهای اروپایی روندی از سیاستهای ناصحیح خود را دنبال کردند و همین موضوع موجب شده تا اهداف شفاف و یک خط مشی صحیح در این بین مطرح نشود. به عبارتی دیگر، اگر به سخنان اخیر «استفان دیمیستورا» نماینده ویژه سازمان ملل در پرونده سوریه نگاهی گذرا بیندازیم، متوجه میشویم که کشورها و بازیگران دخیل در پرونده سوریه در صدد هستند تا بتوانند مهره دیگری مانند جبهه النصره را در حلب حفظ کرده و به نوعی آن را به جای داعش در صحنه میدانی جایگزین و کمکهای تسلیحاتی و حمایتهای سیاسی و بینالمللی را به سوی این گروه که ناباورانه معتدل خوانده میشود، سرازیر کنند.
وی ادامه داد: این وضعیت باعث میشود تا یک چارچوب ناصحیح و در ادامه آن یک اوضاع بحرانی پدیدار شود اما اگر تمامی کنشگران حاضر در زمین بازی سوریه یک سیاست واحد را پیگیری میکردند، قطعاً پرونده سوریه زودتر به سرانجام میرسید و اینهمه مصیبت موجه مردم سوریه نمیشد. بحثی که در اینجا باید به آن اشاره شود و تا حدودی نمایانگر اوضاع و احوال بحران سوریه در نظام بینالملل به حساب میآید نشست لوزان است. لوزان را میتوان اتفاقی دانست که قرار بود کشورها با یکدیگر به توافق «نرسند». به صورتی که حتی قبل از برگزاری نشست، اهداف بازیگران و صفبندی آنها کاملاً مشخص بود و هر کدام از کشورها قصد داشتند تا منافع خود را در آنجا برجسته و در راستای کسب آن فعالیت کنند. لذا پس از این اجلاس شکستخورده شاهد بودیم بازیگران اروپایی مانند بریتانیا، فرانسه و آلمان در این بین نمایان شدند. لذا مجموع اهداف و راهبرد کشورهایی که در نشست لوزان حضور داشتند، باعث شد تا همانگونه که تحلیلگران قبل از برگزاری این نشست پیشبینی کرده بودند، خروجی قابل قبولی از آن نمایان نشود و در ادامه شاهد بودیم که هیچگونه خروجی مفید از این نشست حاصل نشد.
زمانی که جبهه النصره اعلام کرد که از القاعده جدا شدهایم، تمامی مفسران و حتی مقامهای سیاسی و امنیتی در سطح دنیا نسبت به این موضع النصره مشکوک بودند. از این جهت باید بدانیم آمریکا در سوریه نیروی عمل کننده میدانی قابل قبولی ندارد و هر روز روی یکی از گروههای تروریستی سرمایهگذاری میکند. به صورتی که شاهد هستیم مقامهای واشنگتن روزی با تروریستهایی که از مرز اردن وارد سوریه شدهاند، ارتباط برقرار میکند و روز دیگر تروریستهای منتسب به ترکیه را به میدان میآورند تا بتوانند از آنها در زمین بازی سوریه استفاده کنند. بنابراین اگر بخواهیم جبهه النصره را به عنوان یک نیروی مستقل قلمداد کنیم، طبیعتاً یک امر غیرممکن را مطرح کردهایم.
این تحلیلگر مسائل غرب آسیا با تاکید بر اینکه مبنای گفتوگوهای طرفین در مورد سوریه باید در راستای بهبود اوضاع سیاسی و پایان دادن به آلام مردم سوریه و حفظ ثبات برای صلح و امنیت بینالمللی باشد، عنوان کرد: جبهه النصره به دلیل اینکه به عنوان یکی از عمل کنندههای اصلی در زمین سوریه و به خصوص حلب به شمار میرود، قصد دارد تا با تحرکات خود بتواند حمایتهای آمریکا را تا حدود زیادی جلب کرده و از این جهت است که شاهد هستیم النصره برای خروج عناصر خود از شرق حلب مخالفتهایی را صورت داده است. از منظری دیگر باید به این نکته توجه کرد که اگر هدف از مذاکرات بهبود وضعیت سیاسی در سوریه است، میبایست به آرای مردم این کشور احترام گذاشته شود. اما اگر کشورها تنها به دنبال کسب منافع خود در سوریه باشند بدون شک این دو محور در کنار یکدیگر قرار نخواهند گرفت. از این جهت است که ما شاهد یک بلاتکلیفی در مورد وضعیت سوریه هستیم که میتوانیم بگوییم راهبرد آمریکا مبنی بر استفاده از «پروژه سرزمین سوخته» نه تنها به نفع غرب خواهد بود، بلکه یکی از اهدافی است که واشنگتن از ابتدای بحران سوریه به دنبال آن بوده است.
وی در پایان یادآور شد: هم مرز بودن ترکیه از نواحی جنوبی با استان حلب موجب شده تا آنکارا به صورت مستقل و مستقیم دخالتهای نظامی خود در سوریه را افزایش داده و علناً جنگ نیابتی به جنگ مستقیم تبدیل شده است و این امر تاثیرات زیاد سیاسی و ژئوپلیتیکی به ضرر برقراری آرامش در این کشور بر جای خواهد گذاشت. لذا با توجه به تقابل روسیه و آمریکا که بر سر موضوعهای دیگری هم با یکدیگر رو در رو شدهاند، به عنوان شاهرگ اصلی پرونده سوریه و همچنین ورود بازیگران منطقهای و در ادامه آن بازیگران اروپایی به وضعیت فعلی سوریه، احتمال بحرانی شدن اوضاع این کشور وجود دارد و به نظر میرسد بلاتکلیفی و بحرانیتر شدن اوضاع و تداوم دامنه آن به سایر کشورهای همسایه و حتی اروپا همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند.