صلح با حکمتیار جایگاه عبدالله را تضعیف میکند/ نگرانی طالبان از مبتلا شدن به روند مذاکرات پاکستانی - غربی
هدف از افزایش حملات طالبان در افغانستان بیشتر به منظور داشتن دست برتر آنها در معادلات سیاسی افغانستان ارزیابی میشود تا بتوانند در مذاکرات صلح بیشترین سطح سهمخواهی را صورت دهند.
«پیرمحمد ملازهی» کارشناس مسائل شبهقاره با تشریح مساله صلح میان دولت افغانستان و حکمتیار در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: صلح میان دولت وحدت ملی افغانستان و «گلبدین حکمتیار» در زمان «محمد اشرف غنی» رئیسجمهوری فعلی مطرح شد و در زمان «حامد کرزی» رئیسجمهوری سابق بحثی از آن به میان نیامده بود. به گونهای که حامد کرزی معتقد بود باید کلیت طالبان در افغانستان حفظ شود و از این جهت شاهد بودیم که بیشترین میزان این مذاکرات در خصوص صلح با حکمتیار در زمان اشرف غنی صورت گرفت. باید توجه داشته باشیم در حزب اسلامی حکمتیار، یک جداسازی صورت گرفت و عدهای از بدنه اصلی این حزب جدا شدند که به آنها انشعاب میانهرو گفته شد. تعداد زیادی از نفرات این جناح از حزب و بدنه اصلی حکمتیار بیرون آمدند و تفکرات انشعابی را پیگیری کردند مضاف بر اینکه باید توجه داشته باشیم در حالت فعلی ازحزب حکمتیار چندین وزیر در کابینه اشرف غنی وجود دارد.
وی ادامه داد: حکمتیار در این فکر است که بعد از صلح با دولت وحدت ملی افغانستان بتواند به یک جناح سیاسی تبدیل شده و حتی وارد انتخابات ریاست جمهوری و مجلس ملی شود و به نوعی در روند سیاسی افغانستان اقدام به مهرهچینی کند. چراکه حکمتیار به دلیل سابقه فعالیت جهادی در افغانستان از حوزه نفوذ بالایی در ولایتهای این کشور برخوردار است. از این جهت به نظر میرسد که وی بخواهد سطح مشارکت خود در بدنه سیاسی افغانستان را افزایش دهد. اما در داخل بدنه اجتماعی و مردمی افغانستان عدهای مخالفتهای زیادی با صلح میان دولت و حکمتیار صورت دادهاند. تا جایی که تجمعات و راهپیماییهای زیادی توسط برخی گروههای سیاسی و مذهبی صورت گرفت. چراکه مردم افغانستان بر این باورند که یکی از متهمهای اصلی در مورد کشتهشدگان افغانستان، حکمتیار و جریان منتسب به وی است.
به صورت کاملاً واضح میبینیم که جناح حکمتیار در بسیاری از ناامنیهای افغانستان دست داشته و ممکن است که عدهای بگویند در زمان خیزش نظامی حکمتیار رفتار آنها متغیر بوده که البته امر درستی است. از این جهت ذهنیت منفی وجود دارد که حکمتیار همچنان در بسیاری از معادلات امنیتی و به همریختگیهای افغانستان دست دارد. تا جایی که اگر به گذشته نگاه کنیم، میبینیم که درگیریهایی میان جناح احمد شاه مسعود و حکمتیار رخ داده است و از این جهت میگوییم که درگیریها از گذشته تا حال وجود داشته است.
این تحلیلگر مسائل آسیای مرکزی با اشاره به طیف مخالفان جریان حکمتیار در افانستان گفت: مخالفان جدی حکمتیار و همچنین صلح میان جریان منتسب به وی با دولت وحدت ملی افغانستان عمدتاً در نواحی و جبهه شمالی افغانستان حاضر هستند و بخشی از آنها متعلق به جامعه پشتوی افغانستان هستند که اشرف غنی هم متعلق به این طیف است. از این منظر باید بگوییم عمده مخالفتهایی که در خصوص صلح حکمتیار با دولت افغانستان صورت میگیرد مرتبط به جبهه شیعه و شمال این کشور است که البته پس از طرح صلح مذکور، راهپیماییهایی از سوی شیعیان در افغانستان راهاندازی شد تا مخالفت خود با این موضوع را اعلام کند.
وی افزود: مساله دیگر تهدید موقعیت و مواضع عبدالله عبدالله توسط حکمت یار خواهد بود. به صورتی که جناح عبدالله به خصوص مهرههایی که در بدنه دولت حضور دارند تا حدود زیادی صلح حکمتیار را پذیرفتهاند اما کسانی که خارج از بدنه دولت حضور دارند، با این صلحنامه مخالف هستند. عبدالله نماینده جماعت غیر پشتو و اقلیتهای قومی مانند تاجیکها و سایر قومیتها در افغانستان است و آنها بر روی مواضع عبدالله در خاک افغانستان حساب باز کردهاند. از این منظر معتقدند که ورود حکمتیار میتواند جایگاه عبدالله را تضعیف و جایگاه پشتوها را تقویت کند.
بحث دیگری که در خصوص صلح حکمتیار با دولت افغانستان مطرح میشود این است که حکمتیار با هماهنگی و حتی فشار آمریکا و پاکستان وارد مذاکره با دولت وحدت ملی شده و از این منظر طالبان مخالفتهایی با این صلح و روند آن اعلام کرده است. چراکه «هیبتالله آخوندزاده» که به عنوان رهبر جدید طالبان منتسب شده است، به همراه رهبران سطوح عالی و میانی طالبان بر این عقیدهاند که اگر چنین روندهایی در بحث مذاکرات توسط پاکستان یا آمریکا پیگیری شود، نهایتاً طالبان میبایست سلاحها را زمین بگذارند و پای میز مذاکره بیایند که این موضوع از نظر آنها موجب تضعیف وجهه طالبان خواهد شد. عدهای بر این عقیدهاند که پاکستان همچنان در مورد طالبان موضع حمایتی دارد اما طالبان نگران است که فشارهای آمریکا، هندوستان، افغانستان و حتی پاکستان روی این گروه افزایش پیدا کند و آنها مجبور باشند همانند حکمتیار وارد مذاکره با دولت وحدت ملی شوند.
ملازهی در پایان خاطرنشان کرد: در حالت فعلی باید دانست که خطر عمده برای افغانستان، طالبان و به خصوص شورای کویته و در امتداد آن شورای پیشاور (شبکه تروریستی حقانی) است. از این منظر طالبان نگران این موضوع است که عرصه بر آنها با توجه به صلح حکمتیار تنگ شود. از سوی دیگر حضور ناتو، آمریکا و نزدیک شدن روسها به افغانستان به انضمام فروش تسلیحات توسط هند به ارتش افغانستان میتواند موقعیت طالبان را تضعیف کند. درست است که ۳۰ درصد از خاک افغانستان در اختیار طالبان است، اما هدف از افزایش حملات طالبان در افغانستان بیشتر به منظور داشتن دست برتر آنها در معادلات سیاسی افغانستان ارزیابی میشود تا بتوانند در مذاکرات صلح و جابهجایی قدرت در افغانستان سهمخواهی و چانهزنی خود را حداقل حفظ کرده و در امتداد آن افزایش دهند.