تضاد منافع، دلیل شکست مذاکرات آمریکا و روسیه/ واشنگتن در مواجهه با کردها و ترکیه دچار دوگانگی شده است
غربیها معتقدند که باید روند سیاسی در سوریه تا پس از مشخص شدن حاکم جدید کاخ سفید حفظ شود و تیم جدید ریاستجمهوری این کشور سناریوهای جدید و محتمل را مورد بحث و بررسی قرار دهد تا نهایتاً به یک راهکار مشخص دست پیدا کنند.
«حسین رویوران» کارشناس مسائل غرب آسیا در بررسی دلایل شکست مذاکرات میان آمریکا و روسیه با محوریت سوریه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: توافق آمریکا و روسیه در مورد پرونده سوریه و به خصوص حلب، یک فرآیند و امر بسیار مشکل محسوب میشود چراکه اهداف دو کشور با یکدیگر قابل جمعبندی نیستند و نمیتوانند محورهای مورد نظر خود را با هم همسو کنند. روسها با فروپاشی دولت سوریه مخالف هستند و برکناری اسد و دولت فعلی را نوعی هرج و مرج در این کشور میدانند. در حالی که آمریکاییها به دنبال یک آتشبس برای تثبیت مواضع مخالفان اسد و معارضان همگام واشنگتن هستند. به همین دلیل، مشکل اصلی این است که دیدگاه و منافع دو بازیگر اصلی پرونده سوریه یعنی مسکو و واشنگتن با یکدیگر همسو نخواهد بود و همین امر موجب ایجاد اختلال در روند مذاکرات و حتی اعمال آتشبس خواهد شد.
وی افزود: اینکه در مذاکرات چند روز گذشته طرفین نتوانستند به هدف مهمی دست پیدا کنند، امر مهمی محسوب نمیشود چراکه ممکن است هفتهها و ماههای آینده مجدداً مذاکراتی در این خصوص صورت گیرد. لذا نشست گروه ۲۰ تنها فضایی را برای به وجود آمدن مذاکرات فراهم کرده بود که البته با شکست روبه رو شد و اخبار آن توسط مقامهای آمریکایی مخابره شد. باید دانست که در پرونده سوریه موضع آمریکا و ترکیه تا حد زیادی تغییر پیدا کرده است. چراکه میان اهداف این دو کشور تضاد زیادی وجود دارد و همین مساله در آینده شاید بتواند زمینههای ضمنی توافق را مهیا کند.
از طرف دیگر باید توجه داشته باشیم آمریکاییها به دنبال حفظ وضعیت موجود در سوریه هستند و مواضع روسها خلاف واشنگتن است. دلیل اصلی پافشاری آمریکا بر حفظ مواضع فعلی را میتوان حول چند محور مورد بررسی قرار داد. بحث اول، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است. غربیها معتقدند که باید همین روند تا پس از مشخص شدن حاکم جدید کاخ سفید حفظ شود و تیم جدید ریاستجمهوری این کشور سناریوهای جدید و محتمل را مورد بحث و بررسی قرار دهد تا نهایتاً به یک راهکار مشخص دست پیدا کنند.
این تحلیلگر مسائل منطقه در تشریح دلیل دوم آمریکا برای حفظ وضعیت فعلی سوریه گفت: از منظر دیگر، باید دانست که موضع آمریکا و همپیمانهای منطقهای آن در حالت ضعف قرار گرفته است. بررسیهایی که میتوان از عملیاتهای میدانی در هفتههای گذشته به خصوص در حلب و خصوصاً پرونده داریا و سایر محورها ارائه کرد، این سیگنال را مخابره میکند که غربیها و همپیمانهای آنها در منطقه تا حدود مشخصی عقبنشینی کردند. برای اثبات این ادعا میتوان گفت اخباری که در سطح رسانههای بینالمللی و داخلی منتشر میشود، حکایت از انفعال برخی کشورهای منطقه و تا حدودی غربیها در تحولات سوریه دارد. به صورتی که در گذشته شاهد انتشار موج بسیار زیادی از اخبار در مورد تحرکات سیاسی و همچنین میدانی کشورهای منطقه با هدایت آمریکا بودیم ولی هم اکنون این وضعیت تا حدود زیادی کاهش پیدا کرده است که خروجی اخبار در حوزه بینالملل گویای این امر خواهد بود.
وی ادامه داد: مبحث بعدی مواضعی است که ترکیه در مقابل آمریکا اتخاذ کرده است. ممکن است عدهای بر این باور باشند که ترکیه به صورت مستقیم مواضعی را در مقابل آمریکا اتخاذ نکرده اما باید دانست که تحرکات اخیر ترکیه، آمریکا را با یک چالش جدی روبهرو کرده است. به گونهای که از زمان ورود ترکیه به خاک «جرابلس» اقدامهایی صورت گرفت که خروجی آن منجر به اتخاذ موضع آمریکا در مقابل کردها شد و شاهد بودیم که مقامهای واشنگتن صراحتاً به کردهای مستقر در منطقه جرابلس دستور عقبنشینی به سمت شرق فرات را دادند. این نشان میدهد که آمریکا در مواجهه با کردها و ترکیه با یک دوگانگی معنادار روبهرو شده است.
روسها در خصوص آتشبس خواهان بازسازی گروهکهای تروریستی در حلب نیستند. چراکه ممکن است آتشبس مورد نظر یک فضای تنفسی را برای تروریستها فراهم آورد و این روند میتواند معادلات میدانی و سیاسی سوریه و به خصوص استان حلب را با تغییرات منفی مواجه کند. لذا روسها معتقدند که با توجه به عملیاتهای هوایی که علیه تروریستها صورت دادهاند، زمینه کاهش تحرکات و نفوذ آنها را فراهم آوردهاند و هم اکنون زمان ضربه زدن جدی به آنها است. البته باید گفت که این موضوع در تضاد با منافع آمریکا است.
رویوران در پایان بیان کرد: به صورت کلی باید بگوییم که آمریکا میانگین دقیقی برای حرکت در سوریه ندارد و قطعاً آنچه که واشنگتن مدنظر دارد، در تضاد با سیاستهای مسکو خواهد بود و به نفع روسها نیست. از منظر دیگر، در ساختار درونی گروهکهای تروریستی به خصوص داعش، یک انفعال مشهود را نظارهگر هستیم. چراکه اخیراً فرماندهان داعش نیروهای خود را به سر بریدن در صورت شکست در میدان تهدید کردهاند که همین امر موجب شد تا عدهای از عناصر این گروهک تروریستی فرار کنند یا اینکه به صورت کلی با وجود ترس ناشی از این تهدیدها دست به عملیات بزنند که خروجی مشخصی ندارد.