صادقملکی: کردها اولویت آنکارا در حمله به جرابلس/ تغییر رفتار ترکیه در قبال سوریه تاکتیکی است نه راهبردی
عملیاتی که از روز گذشته در جرابلس سوریه صورت گرفت در حقیقت نمایی از نگرانیهای آنکارا در مورد کردها را به تصویر میکشد که از این طریق سعی در پاسخ دادن به آن دارد.
«صادق ملکی» تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی در تحلیل ابعاد ورود نظامی نظامی ترکیه به شهر «جرابلس» سوریه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: عملیاتی که روز گذشته توسط ارتش ترکیه در جرابلس صورت گرفت، با توجه به سخنان مقامهای ترکیه؛ علیه مواضع داعش انجام شده است. در این راستا منطقه شاهد سفرهای متعددی از سوی مقامهای سیاسی کشورها بوده است که نشان از وجود هماهنگی در این خصوص دارد. سفر وزیر خارجه کشورمان به ترکیه و همچنین سفر کوتاه وزیر امور خارجه ترکیه به کشورمان، به علاوه دیدار «جو بایدن» معاون رییسجمهوری آمریکا با مقامهای ترکیه و همچنین حضور «مسعود بارزانی» رئیس اقلیم کردستان عراق در آنکارا، از جمله مسائلی است که نشان از حساس بودن منطقه و تاثیر آن بر داعش دارد.
وی ادامه داد: ترکیه پس از استعفای «احمد داوود اوغلو» و به روی کار آمدن «بن علی ییلدریم» به عنوان نخستوزیر جدید اعلام کرده بود که تغییرات زیادی در سیاست کشورش صورت خواهد گرفت. لذا عملیاتی که از روز گذشته در جرابلس سوریه صورت داده شد در حقیقت نمایی از نگرانیهای آنکارا را به تصویر میکشد که از این طریق سعی در پاسخ دادن به آن دارد. موضوع دیگری که در ارتباط با آن ترکیه نگرانیهایی دارد، مساله کردها و اتصال منطقه «اَفریم» به «کوبانی» و در امتداد آن جرابلس است. چراکه این پیوستگی میتواند منجر به تشکیل «کریدور کردی» در این منطقه شود. از این رو یکی از اهداف ترکیه در حملات اخیرش در جرابلس و هدف قرار دادن ۷۰ موضع داعش در این منطقه، جلوگیری از تحقق کریدور کردی است. علاوه بر آن سفر معاون «هاکان فیدان» رئیس سازمان اطلاعاتی ترکیه (میت) به دمشق که چند روز گذشته صورت گرفته بود، نشان از این دارد که ترکیه و سوریه وارد فاز جدیدی از دیالوگ سیاسی شدهاند و میتوان دریافت که آنکارا مواضع خشن خود را تعدیل کرده است.
نکتهای که ترکیه با تمامی ملاحظاتش مطرح میکند حفظ تمامیت ارضی سوریه است. اردوغان در روز گذشته و چند ساعت پس از آغاز حملات ارتش کشورش به جرابلس، اعلام کرد که صبر ما تمام شده است و در ادامه سخنان خود نشان اعلام کرد که ترکیه به تمامیت ارضی سوریه احترام میگذارد. اما آنچه که به عنوان واقعیت مد نظر قرار میگیرد، این است که عملیات ترکیه اگر بدون اجازه این کشور صورت گرفته باشد، نقض حاکمیت ملی سوریه بوده و باید پایان پذیرد. ترکیه سال گذشته بدون اجازه بغداد، به بهانه آموزش کردها برای مقابله با داعش تعدادی از نیروهای خود را به «بعشعیه» واقع در استان موصل اعزام کردند که دولت عراق این عمل دولت آنکارا را نقض حاکمیت خود دانسته و خواستار خروج ترکیه از این منطقه شد.
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به نگرانی ترکها در قبال تجزیه سوریه و سرایت مخاطرات آن به خاک ترکیه بیان کرد: در این راستا باید مدنظر داشت که ترکیه از تجزیه سوریه و سر ریز تبعات آن به ترکیه نگران است. چراکه آنها میدانند هرگونه تغییر و تحول در منطقه میتواند پروسه تشکیل «دولت کردی» را تسریع کند و در اینجاست که ارتباط میان پ.ک.ک و کردهای سوریه برقرار شده که نهایتاً منجر به پیوند آنها میشود. لذا باید بگوییم ترکیه بیش از آنکه نگران مردم سوریه باشد، نگران اوضاع و منافع خود است. مسالهای که در اینجا شایان ذکر است بحث اتحاد کشورهای منطقه در خصوص مبارزه با پدیده تروریسم است. اگر چه سوریه به یک پرونده بینالمللی تبدیل شده اما همکاری کشورهای منطقه میتواند از تشدید به هم ریختگی در منطقه جلوگیری کند. باید مدنظر داشته باشیم که تمامی گروههایی که در خاک خاورمیانه اقدام به فعالیت میکنند، تروریست محسوب میشوند و تنها نام آنها با یکدیگر متفاوت است. از این جهت تمامی کشورها به یک اتحاد حداکثری در مواجهه با پدیده تروریسم در منطقه نیاز دارند.
وی افزود: سفر معاون باراک اوباما به آنکارا، آن هم در زمان شروع عملیات ارتش ترکیه علیه داعش و کردها از منظر سیاسی و همچنین از حیث میدانی و عملیاتی قابلیت بررسی دارد. باید دانست که رابطه آمریکا و ترکیه با یکدیگر پیچیده و چند وجهی است که این روابط با توجه به وضعیت سیال فعلی میتواند از چندین جهت مورد استفاده و بهرهبرداری قرار گیرد. یکی از مسائلی که در ماههای اخیر بر روابط میان واشنگتن و آنکارا تاثیر داشت اصرار ترکیه برای شناسایی کردها به عنوان ساختار تروریستی از سوی ایالات متحده بود که البته آمریکا بر اساس بازیهای خود در منطقه این مساله را به حاشیه راند. باید در نظر داشته باشیم که راهبرد آمریکا تنظیم سیاستهای خود با منطقه است. به بیان دیگر اگر نگاهی به پروندههای عراق و سوریه و حتی سایر نقاط در غرب آسیا بیندازیم، خواهیم دید که تمامی ناامنیهای صورت گرفته در این منطقه حاصل حمایتهای اولیه واشنگتن از تروریسم است. بنابراین اگر بخواهیم مقصر اصلی شرایط خاورمیانه را شناسایی کنیم بهترین مثال آمریکا خواهد بود.
خلاف برخی از تحلیلهای ارائه شده، عملیات هوایی و زمینی ترکیه در جرابلس در هماهنگی کامل با آمریکا صورت گرفت. امکان نداشت و ندارد که آنکارا بدون اجازه واشنگتن دست به این عملیات بزند. البته باید توجه داشت که مسکو از سوی آنکارا در جریان این عملیات قرار گرفته بود. اما باید توجه داشت که تغییر رفتار ترکیه در قبال سوریه، تاکتیکی است نه راهبردی. زبان سیاسی دولت ترکیه در زمان داوود اوغلو خشن بود و در حالت فعلی و با روی کار آمدن ییلدریم تا حدود زیادی منعطف شده است اما به هر حال، هدف آنکارا دستیابی و برتری ژئوپلیتیکی در سوریه و عراق است.
اگر ورود ترکیه به عراق و سوریه عادی تلقی شود و عبور از مرزها که بدون اجازه صورت می گیرد، رویه شود، در واقع حاکمیت ملی کشورها زیر سئوال رفته و میتواند در آینده تبعات وسیع داشته و در جغرافیای دیگر تکرار شود. در فاز دیگر اگر بخواهیم مبارزه آمریکا در برخورد با داعش را ارزیابی کنیم، عدم صداقت آنها یا روابط واشنگتن با کشورهای منطقه شرایط را به سمت مدیریت منطقه توسط واشنگتن سوق میدهد. به این جهت است که میگوییم سرکوب داعش میتواند نقطه عطفی برای اتحاد کشورهای منطقه ارزیابی شود هر چند که موضوع داعش ریشهها و بستر اجتماعی دارد.