تعامل یا جدال قدرت؟
دیدار روسای جمهوری روسیه و ترکیه به علاوه آزادسازی «منبج» در شمال سوریه دو محور اصلی است که آنکارا در هفتههای اخیر مستقیم و غیر مستقیم در آن نقش داشته که خروجی این دو پرونده همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد.
در روزهای اخیر اخبار مربوط به سیاست خارجی ترکیه پس از محور المپیک ۲۰۱۶ ریو و درگیریهای حلب تا حدودی بیشترین حجم مخابره و اصطلاحاً دست به دست شدن در فضای مجازی را به خود اختصاص داده بود. به صورت دقیق اگر در بازه زمانی ۱۵ جولای سال جاری میلادی تا ۱۴ آگوست نگاهی به جدول اخبار خبرگزاریهای داخلی و خارجی بیندازیم، در پله اول، مباحث منتشر شده درباره کودتای ترکیه و بازداشتهای غیر هدفمند آن به چشم میخورد. به دنبال آن هدف قرار گرفتن گولن، ابراز تشکر و اعتراض اردوغان و نخستوزیر تازهکار یعنی «بنعلی ییلدریم» از کشورهای دوست و دشمن حزب عدالت و توسعه را شاهد بودیم که دامنه آن به زمین بازی ناتو هم کشیده شد و حتی آواکسهای جاسوسی آمریکا که شبها در پایگاه اینجرلیک و روزها در آسمان آناتولی مشغول گشتزنی هوایی بودند، از انتقادهای سلطان آنکارا بینصیب نماندند.
فارغ از تحلیلهای مختلف در مورد پرونده پنجمین کودتای ترکیه که از منظری دیگر، چهارمین کودتای تاریخ معاصر سرزمین عثمانی محسوب میشود، باید بگوییم که پس از این وقایع اخیر شاهد تکرار اخبار ترکیه در فضای رسانهای بودیم. اخباری مانند انتشار آمار بازداشتیها، اظهار نظر وزیر دادگستری و سایر وزراء، برپایی کمیسیون و جلسات امنیت ملی به ریاست نخستوزیر، دیدار رئیسجمهوری با خانواده قربانیان کودتا و سایر موضوعهای مرتبط که یکی از مهمترین آنها دیدار «جوزف دانفورد» رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا با نخستوزیر ترکیه بود.
ژنرال خلوصی آکار (رئیس ستاد ارتش ترکیه)- بنعلی ییلدریم (نخستوزیر ترکیه) - ژنرال جوزف دانفورد (رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا)
نکتهای که در اینجا باید ذکر شود، این است که ترکها در فرهنگ رسانهای و به صورت کلی در فضای مجازی و برنامههای تلویزیونی خود از «قانون تکرار» استفاده میکنند. به بیانی روشنتر تمامی قوای خود را روی تکرار گسترده یک موضوع از ابعاد گوناگون معطوف میکنند. دلیل اصلی این روش تثبیت موضع مشخصی است که آنها در هر سناریو اتخاذ میکنند. مثلاً در قضیه وارد کردن هجمه به آمریکاییها برای تحت فشار قرار دادن آنها در پرونده حمایت از نیروهای حزب اتحاد دموکراتیک سوریه (P.Y.D) این استراتژی به صورت مشهود دیده شد. چراکه نظامیان غربی با نصب پرچم نیروهای این حزب به لباسهای نظامی خود باعث شدند که اردوغان اقدام به موضعگیری کند و در امتداد آن به مدت دو تا سه هفته ترکها از هر طریق رابطه آمریکا و ترکیه را هدف قرار دادند و واشنگتن را به نادیده گرفتن روابط و حمایت از دشمنان آنکارا متهم کردند. این روند را در قضیه گولن هم شاهد بوده، هستیم و خواهیم بود.
اما آنچه که پس از کودتا و در روزهای اخیر موجب شد تا ترکیه در فضای رسانهای بیشتر مورد نظر و توجه قرار گیرد حول دو محور اصلی میگردد. نخست، سفر اردوغان به شهر «سنتپترزبورگ» و دیدار با ولادیمیر پوتین در کاخ کُنستانتینوسکی بود که پس از هشت ماه تیرگی روابط به دلیل سرنگونی جنگنده سوخو ۲۴ روسی و با ارسال نامه عذرخواهی رئیس جمهوری ترکیه به کرملین محقق شد. دوم پرونده آزادسازی شهر منبج در شمال سوریه است که البته تاکنون موضع قابل توجهی از جناح ترکها اتخاذ نشده است.
در موضوع اول یعنی دیدار اردوغان و پوتین خروجی قابل توجهی از این دیدار منتشر نشده است و اکثر رسانهها به گمانهزنی یا انتشار چند خط از دیدار روسای ترکیه و روسیه بسنده کردند. در ابتدای جلسه پوتین انتقادهای گذشته خود در خصوص سرنگونی جنگنده کشورش را به رخ اردوغان میکشد و حتی گفته شده است که بحث تعیین خسارت از سوی مسکو و پرداخت غرامت از جانب آنکارا هم تا حدودی مطرح شده است. متقابلاً اردوغان از دیدار مذکور و فرصتی که پس از هشت ماه پیش آمده تشکر و استقبال کرده اما مطلبی که پوتین به یکباره مطرح میکند و اردوغان را به سوی مدلی از «کُمای آنی» هدایت میکند، عدم رفع تحریمهای وضع شده از سوی کرملین علیه ترکیه است.
«دیدار اردوغان و پوتین در کاخ کُنستانتینوسکی - سنتپترزبورگ - ۹ آگوست ۲۰۱۶»
اردوغان بر این باور بود که تنها با یک دیدار صرف و تحویل دادن چند لبخند دیپلماتیک به پوتین تحریمهای مذکور را از سر راه بر میدارد اما نمیدانست که کرملین برای وی مدلها، روندها و پروندههای دیگری در دست طرح و اجرا دارد؛ طرحهایی که پس از روابط دوجانبه بیشترین محوریت را در زمین بازی سوریه به خود اختصاص خواهند داد. به گونهای که تنها دو روز پس از دیدار روسای جمهوری، کمیته مشترک دوجانبه میان دو کشور مرکب از مهرههای سیاسی، اطلاعاتی و نظامی ترکیه و روسیه برای بررسی اوضاع سوریه تشکیل شد که اولین جلسه آن پنجشنبه ۱۱ آگوست در مسکو تشکیل شد.
بدون تردید میتوان گفت یکی از دلایل تشکیل این کمیته، تنظیم و کنترل رفتار ترکیه توسط مسکو خواهد بود تا از رخ دادن حادثهای دیگر جلوگیری شود و در فاز دوم تبادل اطلاعات میدانی (اعم از آشکار و پنهان) خواهد بود که به نظر میرسد با توجه به ورود روسها به پرونده سوریه، دست برتر در اختیار آنها باشد. ناگفته نماند که بررسی و هماهنگیهای سیاسی هم در این بین مورد نظر خواهد بود اما آنچه که بیشتر مد نظر تیم روسی خواهد بود متمایل کردن ترکیه به سیاستهای خود و در نهایت ضربه نهایی به داعش و سایر تروریستها در زمین بازی سوریه خواهد بود. اما با توجه به این اصل که «روسها اهل معامله و داد و ستد» هستند باید دید که پوتین و تیم امنیتی – سیاسی کابینه وی چه راهبردی در این خصوص اتخاذ میکند.
در طرفی دیگر در چند روز گذشته آزادسازی شهر استراتژیک منبج واقع در شمال استان حلب را شاهد بودیم که توسط نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) یا به عبارت دیگ «قوات سوریا الدیمقراطیه» با محوریت کردها صورت گرفت. «شرفان درویش» سخنگوی شورای نظامی نیروهای دموکراتیک سوریه در آخرین مصاحبه خود با رویترز اعلام کرده بود که تنها ۱۰ درصد از خاک این منطقه پاکسازی نشده و ۹۰ درصد آن به دست نیروهای دموکراتیک سوریه افتاده است که از خرداد ماه سال جاری اقدام به مقابله با داعش کردهاند.
«نیروهای دموکراتیک سوریه پس از آزادسازی منبج»
اینکه چرا مقامهای ترکیه تاکنون سکوت اختیار کردهاند و هیچگونه اظهار نظری در این خصوص صورت ندادهاند، از دید بسیاری از تحلیلگران معنادار است و باید منتظر اخبار تکمیلی بود. اما بدون تردید اگر به جغرافیای این شهر نگاهی گذرا و مختصر بیاندازیم، میبینیم که شهر منبج بعد از جرابلس، کوبانی و چند نقطه کوچک دیگر، نزدیکترین شهر به مرز ترکیه خواهد بود و به نوعی میتوان از آن به عنوان یک نقطه و مقر پشتیبان برای عملیاتهای داعش و حتی قاچاق نفت و ارسال سلاح به داخل خاک سوریه استفاده شود. طبیعی است که ترکها خواهان حضور کردها و فعال شدن و در امتداد آن تکمیل معادله کردی در مرزهای خود نیستند. به همین دلیل است که تاکنون اخبار خاصی مبنی بر موضعگیری آنکارا در این خصوص منتشر نشده است.
فرجام سخن:
نزدیک شدن ترکیه به روسیه و حضور آن در پرونده سوریه میتواند حامل این پیام باشد که ترکها به دلیل فشارهای داخلی و همچنین اقتصادی که ناشی از تحریم هشت ماهه مسکو علیه آنها بوده است، تا حدود زیادی به سمت روسها متمایل شدهاند. اما اصل ماجرا این است که روسها ترکیه را به سمت خود هدایت کردهاند تا بتوانند سطح چانهزنی در زمین سوریه را در مقابل آمریکا بالا ببرند. از سوی دیگر، آمریکا هم با دخیل کردن کردها در منبج و پاکسازی این نقطه علاوه بر حضور و خطدهی غیر مستقیم در خاک سوریه به نوعی تیر اخطار را برای دولت اردوغان و حزب متبوعش شلیک کرده است. بنابراین علاوه بر ناراضی بودن ترکها از شرایط فعلی در شمال سوریه این احتمال وجود دارد که آنکارا با آمریکا وارد دور جدیدی از مناسبات شود تا علاوه بر برقراری یک بالانس متقابل در مقابل روسیه بتواند بر سر مباحثی مانند استرداد گولن، معادله کردی، مناسبات سیاسی، نظامی و امنیتی با واشنگتن وارد یک چانهزنی حداکثری شود.
گزارش: فرشاد گلزاری