از ورود به عراق تا خروج از اتحادیه اروپا
پرونده برگزیت و ورود نظامیان بریتانیا به عراق اگرچه از منظر ماهیت، تفاوتهایی با یکدیگر دارند اما از حیث شکلی دو عنصر رسانه و افکار عمومی در آن نقش به سزایی را در مخدوش کردن چهره لندن در جامعه بینالملل به عهده دارند.
بریتانیا که در ادبیات بین الملل به «سرزمین لٌردها» معروف است در هفتههای اخیر به عنوان سر خط اخبار رسانههای دنیا قرار داشت. دلیل این امر، همهپرسی تاریخی برگزیت (خروج بریتانیا از جمع کشورهای اتحادیه اروپایی) و در پس آن اعلام نتایج این رفراندوم بود. چراکه پس از ۴۳ سال، ۵۲ درصد از مردم انگلیس دست به قلم شدند و در برگههایی که قرار بود به صندوقهای رای بریزند، کلمه Leave EU به معنی ترک کردن اتحادیه را تیک زدند. جالب اینجاست که پس از اعلام نتایج همه پرسی بیشترین کلمهای که توسط مردمان بریتانیا در موتورهای جستوجوگر مانند گوگل جستوجو شده است، واژه اتحادیه اروپا (EU) بوده است.
پس از اعلام خروجی نهایی همهپرسی مذکور، انتقادهای فراوانی به نخستوزیر بریتانیا وارد شد. عمده این انتقادها از سوی مقامهای اتحادیه اروپایی و همچنین روسای جمهور یا نخستوزیران کشورهای عضو اتحادیه صورت گرفت. در داخل بریتانیا هم کسانی مانند «بوریس جانسون» که تا چند ماه قبل به عنوان شهردار لندن مشغول به کار بود، از خروج بریتانیا خرسند بود. همچنین «نایجل فاراژ» رهبر حزب استقلال بریتانیا که در پارلمان اروپا به عنوان نماینده این کشور حضور داشت، از نتیجه برگزیت به وجد آمد و اظهار کرد: « اتحادیه تمام شد، اتحادیه مرگ را تجربه خواهد کرد».
اما مساله اصلی اینجاست که هنوز اخبار مربوط به موضوع خروج بریتانیا از اتحادیه خاتمه نیافته بود که به یکباره تصاویری از نخستوزیر پیشین انگلیس که از طیف حزب کارگر برخاسته بود، جای اخبار مربوط به درگیری لندن و بروکسل را گرفت. چهرهای که این روزها از «حاشیه» سیاست جزیره، به «متن» آمده تا بتواند از خود در برابر ۱۲ جلد سند که متشکل از حدود دو و نیم میلیون عبارت است، دفاع کند.
«تونی بلر» در سال ۲۰۰۳ زمانی که چِک سفید امضاء همراهی خود با واشنگتن را به «جورج بوش» تقدیم کرد، نمیدانست که روزی باید در برابر چنین حجمی از اسناد که غالباً اظهارات وزراء و همچنین مسئولان امنیتی و نظامی بریتانیا است، به پرسشها و اتهامهایی که علیه وی مطرح است، پاسخ بدهد. پرسشهایی که علاوه بر تیم «پروژه تحقیق عراق» که رهبری آن را »سِر جان چیلکات» به عهده دارد، هزاران نفر از شهروندان بریتانیا را در انتظار پاسخهای تونی بلر قرار داده است.
شاید عدهای بر این باور باشند که تمامی قصور و تبعات اقتصادی، سیاسی و انسانی که بر دوش بریتانیا به دلیل همراهی ایالات متحده در لشکرکشی به عراق بار شد، حاصل تصمیمگیری غلط تونی بلر بوده است. واقعیت این است که بخش عمدهای از این ماجرا به خصوص در مقام تصمیمگیرنده به شخص تونی بلر بر میگردد اما مساله دیگر که همیشه در پس اصل ماجرا پنهان می ماند، خطدهی رسانهها و همچنین سخنان شهروندان یک کشور است که با عنوان «افکار عمومی» در یک جامعه مطرح میشود.
«سِر جان چیلکات. مسئول جمعآوری و پالایش پرونده مربوط به ورود نظامیان بریتانیا به جنگ عراق»
به عبارتی دیگر اخباری که رسانهها منتشر میکنند به یک خوراک خبری تبدیل شده و مردم آن کشور به راحتی برایند خبرها و همچنین نظرسنجیها را در قالب فکری خود جای میدهند. به عنوان مثال زمانی که تونی بلر بحث ورود به عراق را تامین منافع ملی و افزایش پرستیژ بینالمللی بریتانیا قلمداد میکند، رسانهها همین محور را به عنوان «شاه کلید» سخنان وی در جغرافیای انگلستان منتشر کردند که تاکنون این محور به عنوان پرسش اصلی از تونی بلر مطرح میشود.
از این رو و با نگاهی به اقدامهای رسانهها در سال ۲۰۰۳ و همچنین مواضع مردم انگلستان در ورود نظامیان کشورشان به پرونده عراق، باید گفت که علاوه بر اقدامهای بلر، عدم آگاهی مردم و رسانهها از تصمیم نخستوزیر کشورشان مبنی بر ورود به خاک عراق قابل تامل است و نباید از دیده پنهان بماند. به گونهای که مخالفان ورود به عراق در پارلمان عوام بریتانیا در همان سال ۲۰۰۳ پس از آنکه دیدگاههای خود را بیان کردند، از سوی رسانهها و حتی مردم بریتانیا مورد نقد قرار گرفتند و از آنها به عنوان مخالفان منافع ملی کشور نام برده شد.
پس از پرونده عراق نمایی از این موضوع، در همهپرسی برگزیت که در ۲۳ ژوئن ۲۰۱۶ برگزار شد، به تصویر کشیده شد. دقیقاً موسسات نظرسنجی و رسانههای بریتانیا همانند سال ۲۰۰۳ میلادی بر این عقیده بودند که مردم بریتانیا با در نظر گرفتن منافع ملی خود رای به باقی ماندن در میان کشورهای اتحایه اروپایی را خواهند داد. ولی نتیجه این رفراندوم خروج بریتانیا از اتحادیه را رقم زد و موجب شد تا کشورهای حاضر در قاره سبز مقصر اصلی فروپاشی احتمالی اتحادیه اروپا را شهروندان بریتانیا قلمداد کنند.
درست است که اسناد چیلکات همگی از مصاحبهها و اظهارات مسئولان وقت کابینه دیوید کامرون گردآوری شده است (که البته تیم تحقیق عراق توسط «گوردون براون» تشکیل شده بود)، اما به صورت دقیق تنها کسی که مسئولیت کشته شدن بیش از ۱۵۰ سرباز بریتانیایی در میدان نبرد عراق را به عهده گرفت شخص تونی بلر بود. از این جهت برخلاف شخصیت جرج بوش که به عنوان بانی اصلی لشکرکشی عراق شناخته می شود، شخصیت تونی بلر مقدار زیادی با وی تفاوت دارد و خیلیها انتظار نداشتند که وی دستور مداخله نظامی به عراق را بدهد. ناگفته نماند که برای مشروعیت دادن به این اقدام از سوی نخستوزیر، این موضوع در مجلس عوام به رای گذاشته شد تا بلر بتواند جماعت مشخصی را با خود هم نوا کند.
فرجام سخن:
به هر ترتیب گزارش چیلکات با تمامی معایب و محاسن موجب پذیرش عواقب و تبعات این موضوع توسط بلر شد اما اینکه دولت بریتانیا چگونه باید پاسخگوی خانواده قربانیان این پرونده که همگی از نظامیان این کشور بودهاند، باشد موضوع دیگری است که ساختار سیاسی، نظامی و امنیتی بریتانیا را با مشکل مواجه خواهد کرد. تنها راهی که برای احقاق حقوق بازماندگان سربازها وجود دارد، جبران خسارت مدنی خواهد بود که با پرداخت غرامت هموار میشود. اما پرسش اصلی که همچنان بدون پاسخ مانده این است که آیا همانند پرونده عراق و همهپرسی خروج از اتحایه باید نخستوزیرهای بریتانیا را مقصر بدانیم یا اینکه رسانهها و شهروندان بریتانیا نظارهگر و پاسخگوی اقدامهای خود هستند؟
گزارش: فرشاد گلزاری