احتمال اقدام مشترک طالبان و القاعده علیه داعش وجود دارد
هدف «ایمن الظواهری» سرکرده القاعده در اعلام وفاداری به رهبر طالبان سر پا نگه داشتن این گروه است که البته چنین حالتی در برخورد با داعش از حیث ایدئولوژیک و اقلیم فعالیت صادق نخواهد بود.
«عبدالمحمد طاهری» رایزن فرهنگی سابق ایران در افغانستان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در تشریح ابعاد مختلف اعلام وفاداری رهبر القاعده نسبت به هیبتالله آخوندزاده، رهبر جدید طالبان بیان کرد: مساله طالبان و القاعده و پیوند میان این دو گروه مسبوق به سابقه بوده و از قدیم الایام این موضوع توسط رهبران دو گروه پیگیری میشد. درست است که القاعده در یمن پایه گذاری شد اما رشد آن در داخل طالبان و در مناطق میان افغانستان و پاکستان صورت گرفت که همین موضوع پیوند میان این دو گروه را عیان میکند.
وی ادامه داد: زمانی که ملاعمر و بن لادن در راس این دو گروه حضور داشتند، این ارتباط به صورت تنگاتنگ وجود داشت و زمانی هم که ایمن الظواهری رهبری القاعده را برعهده گرفت، این ارتباط تا حدود زیادی شکل گرفته بود. اما پس از مرگ ملاعمر و با تعیین ملااختر منصور به عنوان رهبری طالبان، این ارتباط همانند گذشته پیش نرفت و یک روند ساکن را طی کرد. در این جهت است که اعلام وفاداری رهبر القاعده به هیبتالله آخوندزاده که به تازگی رهبر طالبان شده است، نشان میدهد که طالبان درصدد است تا این خبر را مخابره کند که همچنان تمام قد ایستاده و حتی با القاعده هم ارتباط خود را بیشتر خواهد کرد.
باید توجه داشته باشیم که هیچ وقت طالبان و القاعده از یکدیگر جدا نبودند. ممکن است اقلیم فعالیت آنها از یکدیگر جدا باشد اما ایدئولوژی دو گروه یکی است. طالبان از گذشته تا به امروز در تعیین و تصویب رهبری خود مشکل داشته و به نظر میرسد القاعده میتواند این مشکل را تا حدود زیادی سامان ببخشد. لذا این پیمان میتواند تا حدود زیادی خطرات فراوان برای داعش که به تازگی وارد آسیای میانه و به خصوص افغانستان شده است، داشته باشد.
این کارشناس شبه قاره با تاکید بر اینکه امکان به وجود آمدن پیمان میان طالبان و القاعده با داعش وجود ندارد، عنوان کرد: باید توجه کرد که مشی طالبان و القاعده تا حدود زیادی یکی است. و حتی قرابت ایدئولوژیک میان این دو گروه وجود دارد. اما نمیتوانیم بگوییم که پیمان فکری خاصی میان آنها با تکفیریها و داعش وجود دارد. اینکه گروههای اقلیت درصدد اشاعه نقش خود در منطقه هستند مورد تردید نیست، ولی این که گروههایی مانند طالبان و القاعده با ایدئولوژی تکفیری مانند داعش بیعت کنند امری دور از ذهن خواهد بود. ممکن است که این بیعت به صورت کوتاه مدت و مقطعی نمایان شود اما باید بدانیم که داعش جایگاه محکمی در آسیای میانه و خصوصا افغانستان و پاکستان ندارد.
وی افزود: از منظر دیگر باید به این نکته توجه داشت که از جنبه انسانی و همچنین جغرافیایی، القاعده و طالبان ارتباطی با داعش ندارند. چراکه اقلیم پاکستان و افغانستان با حوزه فعالیت داعش که در غرب آسیا متمرکز است تفاوت زیادی دارد. به گونهای که آنها در افغانستان و پاکستان پایگاه مردمی خاصی ندارند و گروههایی که در سوریه و عراق تحت لوای داعش عمل میکنند، نمیتوانند با خط مشی و ایدئولوژی طالبان و القاعده کنار بیایند. اصولاً آنها بحث خلافت دولت اسلامی را مطرح میکنند اما بحث طالبان و القاعده با ایدئولوژی و خطوط فکری داعش متفاوت است.
قطعاً تروریستهای داعش به دنبال منطقه جدیدی هستند تا بتوانند در آنجا فعالیت کنند اما اگر بخواهیم در کوتاه مدت این موضوع را بررسی کنیم باید بگوییم آنها به نتیجه نخواهند رسید. یعنی نمیتوانند میان خود با طالبان و القاعده پیوند محکمی منعقد کنند. اما در میان مدت و بلند مدت احتمال وقوع چنین پیوندی وجود دارد که البته میبایست مهمترین مساله یعنی تعارضها میان این سه جناح حل و فصل شود.
طاهری در پایان خاطرنشان کرد: اگر به زمین بازی سوریه نگاه کنیم، میفهیم که القاعده در سوریه هم حضور داشت اما نتوانست از جهات مختلف با داعش کنار بیاید. این روند تا جایی ادامه پیدا کرد که شاهد درگیری میان شاخههای القاعده با داعش در سوریه بودیم که از دو طرف تلفات بسیار زیادی به جای ماند و این دقیقاً همان تضاد فکری میان آنها است. باید توجه داشت که نقش نیروهای آمریکایی در افغانستان بسیار زیاد است و بدون تردید ارتباطگیری یا عدم ارتباط این سه گروهک به افزایش یا کاهش فعالیتهای نظامی و سیاسی آمریکا در این نقطه بستگی دارد.