طرحریزی ۳ سناریو علیه دولت العبادی/ پاکسازی فلوجه، فتح موصل را محقق میکند
یکی از اهداف اصلی پایهگذاری پدیده داعش در سوریه و عراق این بود که اسرائیل از متن اخبار روزانه کنار برود و به دنبال آن امنیت تل آویو محقق شود.
طرح اصلاحات سیاسی عراق که از سال گذشته تاکنون در صدر اخبار این کشور قرار گرفته است، در ماههای اخیر و با ورود مقتدی صدر به منطقه خضراء وارد مرحله جدیدی شد که حتی تحلیلگران جهان عرب از این وضعیت با عنوان «کودتای نرم در بغداد» نام بردند. منحنی این بحث تا حدی اوج گرفت که پارلمان و دفتر نخستوزیری، میزبان معترضان شد و تصاویر آن به سرعت در شبکههای مجازی دست به دست چرخید که موجب تعجب و بعضاً تاسف افکار عمومی عراق شد.
در امتداد این موضوع برنامهریزیها حکایت از کلید خوردن عملیات پاکسازی فلوجه با مشارکت ارتش و نیروهای مردمی عراق داشت. به هر جهت آمار کشته شدن بیش از هزار و ۴۰۰ نفر از عناصر داعش در فلوجه رقم قابل توجهی است که بستر ورود و فتح موصل پس از دو سال را محقق میکند.
از این رو گروه بین الملل خبرگزاری کار ایران (ایلنا) در گفتوگوی تفصیلی با محمدعلی الحکیم، مدیر خبرگزاری النخیل عراق به بررسی دو محور اصلی رویدادهای مهم عراق ( سیاسی – امنیتی و اقتصادی) پرداخته است که مشروح آن از نظر خواهد گذشت.
ایلنا: اخیرا شاهد عزل سه نفر از افراد کلیدی دولت عراق توسط نخستوزیر بودیم. آیا اقدام العبادی را میتوان در راستای بهبود وضعیت اصلاحات و تحقق وعدههای خود دانست؟
مساله مهمی که اخیرا در عراق توسط حیدر العبادی نخستوزیر این کشور صورت گرفت، این بود که سه نفر از مسئولان مهم عراق را برکنار کند که مهمترین و اصلی ترین آنها «زهیر الغرباوی» رئیس دستگاه اطلاعات عراق بوده است. «حمدیه الجاف» مدیر کل بانک تجارت عراق و همچنین «محمد عبدالجبار الشبوط» رئیس رسانههای عراق دو نفر دیگری بودند که العبادی آنها را عزل کرد و کنار گذاشت که این عمل وی در راستای طرح اصلاحات سیاسی صورت گرفت.
باید توجه کرد که موضوع و بحث اصلاحات تنها این نیست که یک یا چند وزیر را برکنار کنیم یا در جای دیگر از وی استفاده کنیم بلکه علاوه بر وزیر و حتی مهمتر از وی عناصری هستند که پس از وزیر میبایست نقش آنها مورد بررسی قرار گیرد و در چارچوب اصلاحات قرار گیرند. اما باید به این نکته توجه کرد که در قانون اساسی عراق، نخستوزیر نمیتواند تمامی وزرا را به صورت یکجا عزل کند و باید تنها هفت نفر را برکنار و جایگزین کند و مجدداً هفت نفر دیگر را عزل و نصب کند. در عزل و نصبهای اخیر از هفت نفری که العبادی معرفی کرد، پنج نفر آنها رای اعتماد کسب کردند ولی قسم نخوردند. به این دلیل آنها فعلا حق حضور در کابینه را ندارند.
العبادی اگر بتواند مستقل کار کند و از حزبگرایی و گرایش به احزاب خود دوری کند و راه نوریالمالکی را پیش نگیرد، میتواند در عراق موقعیت و وضعیتهای جدیدی را خلق کند و پیشرفت حاصل شود. چراکه مردم عراق به دنبال محقق شدن اصلاحات واقعی هستند. اینکه تنها چند وزیر برکنار شوند، طبیعتاً باعث میشود که مردم از العبادی تشکر کنند اما موضوعی که برای ملت عراق مهمتر از عزل وزراء خواهد بود، انتخاب جایگزین مناسب برای وزرای کنار گذاشته شده است. یعنی مردم به دنبال دریافت پاسخ این پرسش هستند که آیا وزیر مستقل به روی کار خواهد آمد یا اینکه مجدداً بحث حزبی به میان کشیده میشود.
در حالت فعلی در عراق یک حالت فوقالعاده به وجود آمده است. به صورتی که هم اکنون پارلمان نداریم و حکومت به حالت غیر فعال درآمده است. از دو ماه گذشته تاکنون به دلیل موج اصلاحات و به دنبال آن اختلافات حزبی، پارلمان تشکیل نشده است و به تناسب آن حکومت هم به صورت جدی فعالیت نمیکند. یعنی زمانی که نمایندگان در پارلمان قسم نخوردهاند و حتی عدهای از آنها همچنان معرفی یا تایید نشدهاند، متعاقباً حکومت به صورت کامل شکل نمیگیرد و این بحث تا لایههای مهم و حساس حکومت عراق پیش رفته و یک حالت فوقالعاده سیاسی در عراق پدیدار شده است.
ایلنا: با توجه به این تفاسیر آیا میتوانیم بگوییم که وضعیت عراق به لحاظ سیاسی نامفهوم و گنگ است؟
دقیقاً همینطور است. حتی باید بگوییم که وضعیت عراق کاملاً مجهول است. یعنی معلوم نیست که دو ساعت دیگر در کشور چه اتفاقی رخ خواهد داد. زمانی که حکومت یک کشور بازیچه بشود و ظرف چند ساعت پارلمان توسط متحصنین اشغال شود و دوهفته دیگر ساختمان نخستوزیری را اشغال کنند و چند روز بعد اتفاقهای دیگری رخ دهد، باید بگوییم که این حکومت، حکومت مجهول است.
در آن زمان ملت عراق به حالت انفجار رسید. بودجه دو سال پیش عراق ۱۴۸ میلیارد دلار بود اما همچنان بخش اعظمی از این کشور برق ندارد. ۱۳ سال است که مردم عراق تنها ۱۰ تا ۱۳ساعت از برق استفاده میکنند و مابقی روز بدون برق سر میکنند و نهایتاً تجمیع این مشکلات باعث شد تا آستانه صبر مردم به پایینترین سطح برسد. از اینجاست که میگوییم اوضاع عراق مجهول است.
در برخی از وزارتخانههای عراق، زمانی که وزیر از طیف کُردها منصوب میشود تا نگهبان وزارتخانه هم کُرد خواهد بود و این در تمامی جریانها و طیفهای سیاسی عراق صادق است. تا جایی که حتی تبلیغات بازرگانی و کوچکترین موضوعی که میبایست به سمع و نظر عموم مردم در عراق برسد، در روزنامهها و رسانههای مربوط به احزاب انتشار پیدا میکند و اینجاست که میگوییم سیاست و نظام حزبی تا به این حد در جامعه عراق ریشه دوانده است. نتایج این وضعیت باعث شد که مردم به خیابانها ریختند و آن مسائل به وجود آمد.
ایلنا: نقش اصلی و به نوعی رهبری جمعیتی که به منطقه سبز بغداد آمدند را مقتدی صدر به عهده داشت. اما پس از مدتی انتقاداتی علیه ایشان در عراق صورت گرفت و عدهای نیت مقتدی صدر را سقوط دولت و کنار گذاشتن دولت فعلی ارزیابی کردند. هدف جریان صدر از کلید زدن این سناریو چه بود؟ اشغال پارلمان و سپس هجوم به دفتر نخستوزیری چهره مقتدی و به طور کلی جریان صدر را مخدوش نکرد؟
باتوجه به شرایطی که آن را تشریح کردم و با توجه به فضای سیاسی در عراق، قدم اولی که مقتدی صدر در این مورد برداشت از عهده خیلیها خارج بود. اگر کل احزاب مانند مجلس اعلاء اسلامی، حزب الدعوه، حزب دولت قانون و سایر حزبها تمامی طرفداران خود را فراخوان کنند، ۳۰ درصد جمعیتی که مقتدی صدر به میدان آورد، نمیشود. از این منظر در داخل عراق میگویند که قاعده بزرگ مربوط به اسم به مقتدی صدر است. تا جایی که دقیقاً زمان ورود مردم به پارلمان همان تاریخ و ساعتی بود که مقتدی صدر آن را در صورت عدم احقاق مطالبات مردمی بیان کرده بود.
تنها اشتباهی که از سوی مقتدی صدر روی داد، این بود که عدهای به وی اطلاعات غلط دادند؛ یعنی یکسری از نزدیکان و حتی کسانی که در جناح وی نبودند، رسماً به مقتدی صدر اعلام کردند در پس برنامه ۱۳۴ نفری که دست به قیام زده بودند، «نوری مالکی» قرار دارد و این موضوع موجب شد تا مقتدی، ۳۳ نماینده خود را از مجلس بیرون بکشد. در صورتی که این کار توسط مالکی صورت داده نشد. اگر به این چینش نگاه کنیم، علاوه بر نمایندگان مجلس اعلاء و حزب مربوط به نوری مالکی، اشخاصی که منتسب به «ایاد علاوی» هستند، در جمع اعتراضکنندگان حضور دارند. از این رو به هیچ وجه نمیتوان این امر را متصور شد که ایاد علاوی و نوری مالکی و حتی نمایندگان آنها بتوانند در این اجتماع (حتی به صورت نیابتی و نامحسوس) کنار یکدیگر حرکت کرده و اقدام کنند بلکه همیشه ضد یکدیگر اقدام کردهاند.
ایلنا: یعنی خلاف اخبار منتشر شده از عراق و اطلاعاتی که به مقتدی صدر ارائه کرده بودند، نوری مالکی در به راه انداختن این قائله سهمی نداشت؟
به هیچ وجه. چراکه نوری مالکی در زمان نخستوزیری خود و حتی پس از آن نتوانست حزب دولت القانون که تحت فرمان وی عمل میکرد را هدایت کند. حال به چه صورت میخواهد ۱۳۴ نماینده که بخشی از آنها کُرد و عدهای دیگر مربوط به مجلس اعلای اسلامی و دستهای دیگر منتسب به جناح علاوی هستند را هدایت و خطدهی کند. اگر هم فرض بر صحت این موضوع باشد، باور این امر که نمایندگان معترض زیر چتر مالکی دست به تحصن بزنند مشکل است.
اشتباهی که مقتدی صدر انجام داد این بود که در زمان ارائه فهرست ۱۶ نفره وزرا توسط العبادی به پارلمان، وی از منطقه خضراء عقبنشینی کرد. به عبارتی دیگر زمانی که نخست وزیر عراق لیست وزراء پیشنهادی که غالباً تکنوکرات بودند را به پارلمان تقدیم کرد، توپ را به زمین پارلمان عراق انداخت. در اینجا بهتر بود مقتدی صدر به پارلمان و دولت اعلام میکرد تا زمان تایید و تشکیل دولت در منطقه خضراء باقی میماند تا دولت تکنوکرات جدید به روی کار بیاید که متاسفانه این عمل صورت نگرفت و زمانی که حیدر العبادی به پارلمان آمد مقتدی صدر عقب کشید.
ایلنا: در زمان ارائه فهرست وزرا از سوی العبادی، شاهد این بودیم که به اکثر گزینهها اعتراضهایی وارد شد و آنها را خائن و حتی مرتبط با آمریکا، عربستان، اسرائیل و سایر کشورهای دیگر ارزیابی کردند و حتی چهرههایی هم که در خارج از عراق درس خوانده بودند، در این بین مورد هجمه قرار گرفتند. این مساله در دیدگاه خرد و کلان، نگاه مردم عراق است یا سیاستمدارانی که به دنبال سهمخواهی سیاسی هستند؟
به هیچ وجه برای ملت عراق تفاوت ندارد که چه کسی به عنوان وزیر به روی کار میآید. تنها مطالبه مردم سراسر عراق این است که هر شخصی که زمام امور و وزارت را به دست میگیرد، بتواند اوضاع را بهبود ببخشد و به مردم خدمت کند. پرسشی که در اینجا به وجود میآید، این است که چرا برخی از احزاب قبول نمیکنند که یک چهره تکنوکرات به میان بیاید؟ دلیلش خیلی واضح است. در این چند سال قاعده بر این بوده که هر یک از احزاب و طیفها چند وزیر در دولت داشته باشند تا بتوانند به واسطه حضور آن وزیر به اهداف خود که بیشتر جنبه مالی دارد دست پیدا کنند.
به عنوان نمونه جالب است بداید که یک نماینده مجلس در شهر بصره که منتسب به مجلس اعلای اسلامی است، صراحتاً اعلام کرده که برای تبلیغاتی که منتهی به حضور وی در انتخابات مجلس میشود رقمی بالغ بر یک میلیون دلار هزینه کرده است. باید پرسید که این رقم چگونه و از کجا تامین شده است؟ جالب اینجاست که یک هفته پس از نشر سخنان این شخص، نماینده مرجعیت در کربلا (شیخ عبدالهادی) در قسمتی از سخنان خود اظهار کرده بود که با بررسیهای صورت گرفته، حقوق دریافتی این نماینده مجلس در یک سال رقمی در حدود ۲۵۰ هزار دلار است و چگونه یک میلیون دلار برای تبلیغات خود هزینه کرده است؟ در اینجاست که باید بگویم پشت پرده این هزینهها که تنها همین یک مورد هم نیست، نفرات دیگری پنهان شدهاند تا بتوانند بر این اساس علاوه بر سهمخواهی، از حیث مادی مبلغی را عاید خود کنند.
نمونههای دیگری هم در این بین و همانند بحثی که مطرح شد وجود دارد. برای مثال عراق متشکل از ۱۴ شهرستان است که هرکدام از این شهرستانها شورای محلی دارند. اعضای این شورا به صورت بومی از بین اعضای سرشناس شهرستان و شاخههای موجود در آنجا تشکیل میشود. اما آن چیزی که بسیار مهم خواهد بود، این است که مجموع هزینه شوراهای این ۱۴ استان در هر ماه رقمی بالغ بر ۲۳۰ میلیون دلار است که حقوق جاری اعضای شورا، حقوق تشکیلات حفاظت از شخصیتها و مخارج شوراها را شامل میشود. حالا باید این پرسش مطرح شود که در طول این ۱۳ سال ( از زمان سقوط صدام تاکنون) شوراهای محلی چه اقدامهایی برای رفاه حال شهروندان حاضر در شهرستانها صورت دادهاند؟
لذا در این بین و با توجه به تمامی موارد مطرح شده و دادههای بومی و رسمی موجود در عراق، ملت عراق تنها به دنبال اصلاحات واقعی و عملی هستند نه شعارهایی که در این مدت شاهد آن بودیم. به این دلیل باید بگویم بعد از «آزادسازی فلوجه» نوبت به پیگیری بحث اصلاحات خواهد رسید که آن «غربال کردن حکومت عراق» است.
ایلنا: در حالت فعلی چه سناریوهایی در محور سیاسی عراق محتمل است؟
اگر بخواهیم به صورت کلی بگوییم، سه سناریو برای ساختار و نظام سیاسی عراق وجود دارد. اول اینکه همین روند اصلاحات تا حصول نتیجه جلو برود و البته باید ببینیم که دادگاه عراق چه حکمی برای شکایت نمایندگان مجلس علیه «سلیم الجبوری» که همچنان رئیس مجلس است، صادر میکند. سناریوی دوم که به تازگی مطرح شده و ارزش آن کمی بالاتر از گمانیزنی خواهد بود این است که، «طالب الشِغاتی» رئیس سازمان مبارزه با تروریسم عراق یکی از گزینههایی است که توسط آمریکا در حال بررسی برای اجرای کودتا و به دست گرفتن امور عراق است. چراکه نام و چهره این شخص هم در انظار و هم در رسانهها بیش از پیش برجسته شده است که اکثراً در کنار العبادی دیده میشود.
سناریوی سوم که البته سناریوی خطرناکی تلقی میشود، ایجاد یک اختلاف داخلی در عراق و استانهای این کشور است که نهایتاً به هرج و مرج و بحران داخلی ختم میشود. احتمال دارد سناریوی سوم مقدمهای باشد برای به نتیجه رسیدن سناریوی دوم. یعنی با ایجاد آشوب و به همریختگی داخلی شرایط طوری مهیا شود که طالب الشِغاتی به روی کار بیاید.
ایلنا: وضعیت فعلی عملیات فلوجه از بعد میدانی به چه صورت است؟
اگر فلوجه به صورت کامل آزاد شود، ورود به موصول به مراتب راحتتر خواهد بود. در چند روز گذشته چیزی حدود هزار و ۴۰۰ نفر از عناصر داعش کشته شدند و پیشرویها تا به این لحظه به نفع ارتش و نیروهای مردمی عراق رقم خورد. وخامت اوضاع داعش در فلوجه به حدی است که زخمیها و مجروحان این گروهک تروریستی به خون نیاز داشتهاند و به زور از هشت نفر از اهالی فلوجه خون گرفتهاند که تمامی این هشت نفر تا جایی مجبور به انتقال خون شدهاند که ساعتی بعد فوت شدهاند. به موازات آن، حدود ۳۶ نفر از عناصر این گروهک در لباس زنانه پا به فرار گذاشته بودند که دستگیر شدند و این نشان از شکست داعش در فلوجه دارد.
در این بین رسانههای معارض هم در داخل عراق و هم در خارج از عراق نیروهای بسیج مردمی را هدف قرار دادند و یکی از دلایل برکناری محمد عبدالجبار الشبوط رئیس رسانههای عراق که چند روز قبل توسط نخست وزیر برکنار شد، همین مساله بود. خط اصلی این جریان به این دلیل بود که بیایند این جریان را از طیف تشیع معرفی کنند که علیه اهل تسنن فعالیت میکنند. اما حقیقت این است که از تمامی طیفها در بسیج مردمی عراق شرکت دارند و باید بگوییم که حشد الشعبی متعلق به عراق است که با فتوای آیتالله سیستانی پایه گذاشته شده است.
باید توجه کرد که متن و اصل داعش هیچ قدرت خاصی نه در سوریه و نه در عراق ندارد و تنها عقبه آنها یعنی کشورهای حمایت کننده آن قوی هستند. چراکه اگر آمریکا قصد ریشهکن کردن ویروس تروریسم را داشت، مانند حذف فیزیکی بن لادن ظرف نهایتاً سه روز و حتی کمتر ابوبکر البغدادی را حذف میکرد و در راستای آن هم داعش به سمت نابودی میرفت اما این حالت بسیار متفاوت است. زمانی که قرار بود بن لادن و طالبان مورد حمله قرار گیرد، چندین هزار سورتی پرواز علیه آنها صورت گرفت اما در مواجهه با داعش شاهد پایهگذاشتن ائتلافی بودیم که نهایتاً در روز پنج بار مواضع تروریستها را بمباران میکردند که در اینجا تضاد آشکار به تصویر کشیده میشود.
یکی از اهداف اصلی پایهگذاری پدیده داعش در سوریه و عراق این بود که اسرائیل از متن اخبار روزانه کنار برود و به دنبال آن امنیت تل آویو محقق شود. در فاز بعدی راهاندازی جنگ بین مسلمانان بود تا مسلمین، برادران خود را هدف گلوله قرار دهند که با کمک برخی از سران عرب منطقه این پروژه کلید خورد. اما هدف اصلی، حفظ امنیت اسرائیل است.
فرجام سخن:
تا زمانی که سفارت عربستان در بغداد دایر است و به کار خود ادامه میدهد، این وضعیت در عراق پایدار و پابرجا خواهد بود. چراکه بالاترین و بیشترین خطدهی علیه امنیت ملی عراق از سوی سفارت ریاض در بغداد صورت میگیرد که البته غربیها با پشتیبانی اطلاعاتی و تسلیحاتی که از داعش در عرصه میدانی و مخالفان دولت العبادی در صحنه سیاسی دارند، نقش مکمل سعودیها را بازی میکنند که مهمترین و اصلی ترین هدف آنها خلع و سرکوب ناامنی بر ضد تلآویو است.
گفتوگو: فرشاد گلزاری