لابی اسرائیل و اعراب در حزب کارگر انگلیس نقش فعال دارد/ انتخاب صادق خان به کاهش خطرات امنیتی کمک میکند
پیروز شدن صادق خان به عنوان شهردار لندن نشان داد که رای مهاجران و غیرانگلیسی تبارها چقدر مهم است و مخالفان گسستن بریتانیا از اتحادیه اروپایی همچنان صدا دارند و این شرایط هم رفراندومی برای سیاستهای اروپایی حزب کارگر که در راستای سیاستهای کامرون است و هم برای شخص کوربین در واقع یک رای اعتماد محسوب میشود.
شکست حزب کارگر در انتخابات محلی شوراها تا حدودی چهره این حزب را تضعیف کرد و مخالفان آنها تا حد زیادی اقدام به اتخاذ مواضع مختلف کردند. اما انتخاب شدن صادق خان به عنوان شهردار لندن موجب شد تا این شکست تا حد زیادی تطهیر و حتی پنهان شود. در این بین نخستوزیر بریتانیا به مواضع اقتصادی کوربین و همحزبیهای وی حمله کرد و دلیل شکست حزب کارگر را بلندپروازی و سر دادن شعارهایی که قابلیت عملیاتی شدن ندارند، دانست.
انتخاب صادق خان به عنوان شهردار لندن هم یکی از موضوعهایی است که در هفته گذشته به نقل محافل سیاسی بریتانیا و تیتر اصلی مطبوعات و رسانههای جهان تبدیل شد. عدهای از راستگراهای افراطی در اروپا روی کار آمدن یک فرد مسلمان در اروپا را نه تنها برای بریتانیا بلکه برای قاه سبز خطرناک میدانند. از سوی دیگر دستهای در مقابل بر این عقیدهاند که انتخاب شدن وی میتواند پرستیژ بینالمللی انگلستان را بالا ببرد و حتی در جهت تسهیل سیاستهای اروپایی کامرون ارزیابی میشود.
«مجید تفرشی» پژوهشگر و تاریخنگار مسائل ایران و بریتانیا در گفتوگو با خبرنگار ایلنا به تشریح و تحلیل ابعاد گوناگون و لایههای مختلف این مسائل پرداخته است که مشروح آن در ادامه از نظر خواهد گذشت.
ایلنا: در هفته اخیر انتخابات محلی در بریتانیا برگزار شد که حزب کارگر به رهبری جرمی کوربین در این بین ناکام ماند. علت اصلی این شکست در چه موضوعهایی خلاصه میشود؟
تفرشی: برای بررسی این موضوع میبایست مقداری به عقب برگردیم. از ابتدای دهه ۹۰ قرن بیستم با پدیده حزب کارگر نوین (New Labour) مواجه هستید که «جان اسمیت» که حقوقدان و فرد برجستهای بود، بعد از چند دوره شکست حزب کارگر از حزب محافظهکار و شخص تاچر، در دورهای که همه فکر میکردند حزب کارگر بر «جان میجر» پیروز میشود، در انتخابات سال ۱۹۹۰ شکست خوردند و حزب کارگر متوجه شد که باید پوستاندازی کند و برای جلب آرای اکثریت مردمی که طرفدار وی نبودند، به سمت میانه و راست تغییر جهت دهد. در این میان جاناسمیت ناگهان به دلیل سکته در حین خواب فوت شد. البته بعضا گفته میشد مرگ وی مشکوک بوده است.
پس از این حادثه، «تونی بلر» که سیاستمداری جوان و جاهطلب بود، با همکاری شریک سیاسی خود یعنی «گوردون براون» در سال ۱۹۹۷ در انتخابات سراسری پیروز شدند. پیروزی بلر در انتخابات و گسترش تفکر «بلریزم» برای حزب کارگر، یک دوره درخشان بود. چراکه آنها توانستند ۱۳ سال (از ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۰) حاکم بلامنازع بریتانیا باشند. اما برای آرمانهای حزب کارگر و سازمانهای حامی حزب کارگر مثل اتحادیههای کارگری و صنفی، این موضوع یک فاجعه محسوب میشد. این حزب در سال ۲۰۰۳ تا جایی پیش رفت که «کِن لیوینگستن» شهردار انتخابی سابق لندن که اتفاقاً از رهبران حزب کارگر بود، در راهپیمایی مشهور ۲۰۰۳ علیه جنگ اشغال عراق، صراحتاً اعلام کرد که حزبکارگر محافظهکارترین دولت تاریخ بریتانیا است که این نشان از نا امیدی در درون حزب کارگر داشت.
در دوره ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۰ که بلر و براون سر کار بودند، روز به روز ائتلاف با جرج بوش و دیگر دولتهای راستگرای غربی، در قبال جنگهای عراق و افغانستان و دیگر سیاستهای جنگطلبانه بیشتر و پر رنگتر میشد و با تنگتر کردن حلقه اقتصادی و کاهش مزایای افراد بیکار و بیدرآمد و معلولان و همچنین محدود کردن آزادی های اجتماعی، باعث شد تا دولت بسیاری از متحدان طبیعی خود را تا سال ۲۰۱۰ از دست بدهد. تا جایی که روی کار آمدن «اِد میلیبند» در حزب کارگر هم نتوانست مفید واقع شود. شاید ماندن دیوید میلیبند برادر بزرگتر او در حزب کارگر وضع را بهتر میکرد اما معلوم نبود شرایط با ماندن او هم خیلی تغییر کند. به هر حال در انتخابات ۲۰۱۵ معلوم شد حزب کارگر یا باید به روند سقوط خود ادامه دهد یا تغییر اساسی صورت دهد.
در آن زمان کسانی که کاندید رهبری شده بودند عمدتا نظرات معتدلتر و اصلاحی داشتند، ولی نظر جرمی کوربین متفاوتتر از بقیه نبود. زمانی که جرمی کوربین وارد صحنه رقابت حزب کارگر شد، بسیاری فکر میکردند او برای گرم کردن انتخابات آمده و ممکن است دو تا سه هفته حضور داشته باشد و بعد از آن کنار برود. ولی به مرور که اوضاع پیش رفت، صداهایی که از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۵ خاموش شده بودند، مجدداً به صدا در آمدند. به خصوص اینکه حزب کارگر سیستمی دارد که با پرداخت سه پوند چند روز قبل از انتخابات میتوانید در حزب عضو شد و حق رای داشته باشید. عده زیادی که از حزب کارگر ناامید بودند و ضمنا مخالف سیاستهای محافظهکاران و کامرون بودند، جرمیکوربین را برای رهبری حزب کارگر انتخاب کردند. البته کوربین هیچ وقت حتی عضو دولت سایه نبوده و همیشه در حزب کارگر، نماینده حاشیهای بود و عملاً نسبت به سیاستهای کلان حزب اغلب مخالف یا بیتفاوت بوده است.
طبیعتاً جرمیکوربین مانند همه سیاستمداران نمیتواند به تمامی شعارهایی که در انتخابات میدهند، عمل کند ولی تا به حال نشان داده که پا پس نکشیده است. ممکن ظاهر و لباس وی در پارلمان مقداری تغییر کرده باشد اما از آرمانهایش دست نکشیده است. از آن طرف باید توجه داشت که در حزب کارگر، لابی اسراییل و اعراب به صورت جدی و قوی فعال است و آنها قطعاً نمیگذارند کوربین خواب آرامی داشته باشد و بتواند فعالیت کند. به صورتی که از روز اول اعلام کردند که ممکن است کوربین در انتخابات درون حزبی پیروز شده باشد، اما در انتخابات سراسری ۲۰۲۰ برنده نخواهد بود و حتی شاید قبل از آن از رهبری حزب کنار گذاشته شود که البته نه تنها این اتفاق تاکنون نیفتاده است بلکه از سوی دیگر موضع کوربین تا حد زیادی تثبیت شده است.
انتخابات شهرداری لندن، مهر صحتی بر پیشرفت از پیش برنامهریزی شده سیاست جرمی کوربین بود. به عبارتی دیگر پیروز شدن صادق خان به عنوان شهردار لندن نشان داد که رای مهاجران و غیرانگلیسی تبارها چقدر مهم است و مخالفان گسستن بریتانیا از اتحادیه اروپایی همچنان صدا دارند و این شرایط هم رفراندومی برای سیاستهای اروپایی حزب کارگر که در راستای سیاستهای کامرون است و هم برای شخص کوربین در واقع یک رای اعتماد محسوب میشود.
در دو سه هفته اخیر در مساله سیاستهای ضد اسرائیلی جرمی کوربین، جناح مخالف وی فعال شدهاند و در سایتها و مطبوعات مقاله مینویسند و آن بازی قدیمی که «هر نوع مخالفت با سیاست اسراییل به معنای ضد یهودگرایی و آنتی سمیتیسم تلقی میشود» مجدداً کلید خورده است. لذا مواضع کوربین مشخص است و او صراحتاً گفته هیچ دشمنی بنیادی با یهودیان و اسراییل ندارد و تنها منتقد جدی سیاست اسراییل در قبال حقوق مشروع و قانونی فلسطینیان است و هرگونه مخالفت با اسراییل به معنای ضد یهودیت نیست.
در انتخابات گذشته شهرداری لندن؛ «کن لیوینگستن» توسط تبلیغات رسانههای دست راست و لابی اسراییل شکست خورد و از این جهت میتواند برای کوربین هم چنین اتفاقی بیافتد. جرمی کوربین دشمن دیگری هم دارد و آن لابی اعراب است. چرا که سیاستها و دیدگاه وی در قبال بحرین و سوریه کاملاً با عربستان مخالف است و همچنان با گذشت یک سال، از مواضع خود پا پس نکشیده است.
ایلنا: کامرون پس از انتشار نتایج انتخابات محلی، ریزش آرای حزب کارگر و همچنین بد اقبالی آنها را در عدم تبیین و تعیین سیاستهای مناسب اقتصادی از سوی حزب کارگر اعلام کرد. آیا تنها دلیل شکست حزب کارگر در انتخابات محلی این موضوع بوده یا محورهای دیگر هم در این بین دخیل هستند؟
تفرشی: حزب کارگر در حوزه شوراها درخشان عمل نکرده البته پیشرفت داشته اما برنده مطلق نبوده است. کامرون میگوید ما برنامههایمان را برای بهبود شرایط اقتصادی و اصلاح ساختار کشور در جهت نجات از بحران مالی دنیا گام به گام پیش میبریم اما برنامههای حزب کارگر شعاری بوده و قابل اجرا نیست و به این سخنان برچسب «حرفهای آسمانی غیر قابل اجرا» میزند. اتهامی که وزیر خزانهداری و کامرون به دیدگاههای تیم کوربین میزنند، این است که حرفهای او قشنگ است اما قابل اجرا نیست و اگر هم اجرا شود، کشور به فاجعه کشیده خواهد شد.
تاکنون شرایط اقتصادی بریتانیا توسط دولت کامرون رو به بهبود بوده اما هیچ کس از سرعت آن راضی نیست. چراکه گفته میشود سیاستها به جایی نمیرسد. به خصوص سیاست اخیری که درباره کاهش مالیات ثروتمندان در بودجه چند ماهه اخیر اعلام شد و با مخالفتهای گستردهای هم روبهرو شد. دولت در این رابطه میگوید کاهش درآمد افراد پردرآمد باعث سرمایهگذاری و اشتغال میشود و در مقابل مخالفان میگویند چرا مالیات فقرا را دست نزدید و از مالیات ثروتمندان کم میکنید. کوربین معتقد است با اصلاحات نه رادیکال بلکه اصلاحات شتابان اقتصادی میتوان کشور را از بحران نجات داد اما کامرون معتقد است تمامی این مواضع تنها شعار و روی کاغذ است و اگر اجرایی شود، فاجعه آفرین خواهد بود.
ایلنا: روی کار آمدن صادق خان به عنوان شهردار لندن چه اثراتی میتواند داشته باشد؟ با توجه به موج مهاجرتهایی که به سمت اروپا صورت گرفته است و در امتداد آن حوادث تروریستی در پاریس و بروکسل، موضع شهروندان بریتانیا به پیروزی صادق خان چگونه است؟
تفرشی: در پاسخ به این پرسش باید توجه داشت که بریتانیا به خاطر سابقه استعمار در کشورهای دیگر، بیشتر از کشورهای اروپایی به خصوص آلمان، فرانسه و ایتالیا میداند که چطور مهاجران و اقلیتهای قومی و نژادی را مدیریت کند. یک مثال ساده میزنم؛ در دهه گذشته شاهد بودیم که در فرانسه و در کشورهای دیگر جنجال حجاب دختران در مدارس دولتی به وجود آمد و نتیجه این شد که خانوادههای متعصب دختران خود را از مدارس دولتی بیرون کشیدند و مدارس خصوصی درست کردند و برخی از مدارس به سبک مدارس سعودی و طالبان بنا شد که این نتیجه بیرون راندن دختران از مدارس دولتی بود. در همان موقع تنها کشوری که پلیس محجبه زن داشت، بریتانیا بود. در حالی که هیچ کشور بزرگ اروپایی پلیس محجبه ندارد. در آن زمان در رهبری پلیس شاید کسی علاقهمند به داشتن پلیس محجبه زن نبود اما به دلیل مقابله با بزهکاری، تروریسم و آسیبهای مختلف در منطقه لیدز و بردفورد که مسلماننشین هستند، باید از جنس مردم آنجا پلیس انتخاب کرد.
در سفری که به پاریس و در اوج بالا گرفتن موضوع حجاب در مدارس فرانسه داشتم، در دو سوی مرز بریتانیا - فرانسه پلیس حضور داشت ولی در طرف مرز بریتانیا عمداً پلیس محجبه حضور داشت و میخواستند نشان دهند که برای مسلمانان احترام قائل هستیم. لذا در بریتانیا به این نتیجه رسیدند که مقابله با این فرهنگ در دراز مدت به ضرر جامعه است. البته مسالهای که در انگلیس وجود دارد؛ «نژاد پرستی پنهان» است. مثلا شما در فرانسه، اتریش، آلمان و اسپانیا، نژادپرستی آشکار را به وفور میبینید اما در انگلیس در لایههای زیرین، این نژادپرستی دیده میشود.
وقتی در کشوری زندگی میکنید که خواسته یا ناخواسته بخش عمدهای از مردم مهاجر هستند و حق رای دارند، حال چه از دین و نژاد دیگر، طبیعتا رای آنها دارای ارزش و تاثیرگذاری است. در انتخاباتی مانند انتخاب جرمی کوربین در حزب کارگر این مساله به وضوح نشان داده شد. بنابراین دولت بریتانیا نمیتواند این را نادیده بگیرد و حتی ممکن است اجازه ظهور و رشد اقلیتها را بدهد.
در حال حاضر در مجلس عیان انگلیس چند نفر مسلمان و حتی ایرانی حضور دارند و افرادی هستند که در حزب کارگر بالا آمدند و به جایی رسیدند. در این بین صادق خان فردی سیاسی و برجسته از جهت تحصیلات دانشگاهی است و از خانواده فرودستی است که پدرش راننده اتوبوس و مادرش خیاط بوده اما خود او از حزب کار و در سطح رهبری حزب بوده و جزو دولت سایه قلمداد میشود. صادق خان توانست از خلاء تصمیمگیری افرادی که از سیاستهای شهردارهای قبلی که مخالف اتحادیه اروپا و سیاستهای طرفدار فرودستان بود، بهره ببرد. اتفاقا مسلمان بودنش برای حزب کارگر عامل مثبت بود که در انتخابات پیروز شود و عامل بازدارندهای نبود.
دولت بریتانیا ضمن اینکه معتقد است فرصتهای برابر وجود ندارد اما مانع از این نمیشود که مسلمانان رشد کنند. البته معتقد است این رشد باید تا جایی باشد که شاکله حاکم سفید پوست لطمه نخورد. لذا دو نکته در اینجا وجود دارد؛ نخست اینکه مشارکت اقلیت های قومی و دینی در بریتانیا بیشتر از کشورهای اروپایی است و دوم اینکه این مشارکت کمتر از درصد جمعیت آنها است.
ایلنا: با روی کار آمدن صادق خان احتمال اینکه گروههای اسلامستیز در اروپا و خصوصاً در لندن بخواهند دست به تحرکات و عملیاتهای تروریستی بزنند و نهایتاً چهره مسلمانان و همچنین رابطه کوربین و صادقخان را مخدوش کنند وجود دارد یا خیر؟
تفرشی: باید بگویم این حرکات قبلاً شروع شده است. به طوریکه در مبارزات انتخاباتی در دو- سه ماه اخیر یکی از محورهای زدن صادق خان، حزب کارگر و جرمی کوربین همین مساله بود. به طور مثال گفته شد یکی از مظنونان به فعالیت افراطیگری در کنفرانسی شرکت کرده که یکی از سخنرانهایش صادق خان بوده است که البته بعدها تکذیب شد. بنابرین کمپینی علیه او شروع به کار کرده است و در گذشته هم نسبت به آن اظهار نگرانی شده است.
به جنبه دیگر هم باید نگاه کنید و آن اینکه سازمان امنیت داخلی بریتانیا (MI 5) و سازمان امنیت خارجی بریتانیا (MI 6) بیش از سازمانهای مشابه امنیتی فرانسه و آلمان به دلیل مساله همگرایی که در سیاست کلان کشور وجود دارد، در داخل گروههای افراطی و تروریستی نفوذ دارند. یکی از دلایلی که بریتانیا به غیر از یکی دو مورد که پس از ۱۱ سپتامبر رخ داد، کمتر در معرض تحرکات بوده، به این خاطر است که میگویند ما سیاست تبعیض نداریم و اینکه در درون گروههای افراطی بریتانیا بسیار فعال هستند.
فرجام سخن:
نمیتوانیم بگوییم آن چیزی که دولت فرانسه و بلژیک را سورپرایز کرد، در انگلستان غیر ممکن است اما احتمال بروز آن خیلی کمتر است. چراکه پلیس رنگینپوست و مسلمان در دستگاه امنیتی فعال هستند و از سوی دیگر انتخاب صادقخان به عنوان شهردار میتواند به کاهش این خطرات کمک کند.
گفت و گو: فرشاد گلزاری