روابط آنکارا – تلآویو هیچگاه متزلزل نشد/ داووس نمایش اردوغان برای کسب وجهه داخلی و منطقهای بود
عادیسازی روابط میان آنکارا و اسرائیل میتواند بر وضعیت منطقه تاثیر بگذارد اما آنچه که مهم ارزیابی میشود، این است که روابط ترکیه با اسرائیل روابطی دیرینه راهبردی و خللناپذیر است.
«صادق ملکی» کارشناس ارشد مسائل سیاسی در خصوص دلایل عادیسازی روابط میان ترکیه و اسرائیل در گفتوگو با خبرنگار ایلنا تصریح کرد: اعتقادم این است که برداشت غلطی نسبت به تیرگی روابط میان ترکیه و اسرائیل در ایران صورت گرفته است. روابط راهبردی آنکارا -تلآویو هیچگاه دچار خدشه نشده و اقدامی که اردوغان در اجلاس داووس صورت داد، یک اقدام نمایشی بود اما برداشت از این موضوع، غلط بوده است. حرکت اردوغان در اجلاس داووس، اقدامی محاسبه شده برای فریب مردم ترکیه و منطقه به منظور تثبیت موقعیت و مشروعیت در راستای اهداف پنهان و آشکار وی بود.
وی ادامه داد: توجه داشته باشید ترکها نخستین افرادی بودند که رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناختند و ترکیه از قدیم الایام اصلیترین حامی اسرائیل در منطقه محسوب میشود. البته نگاه دو طرف همیشه نسبت به یکدیگر یک نگاه راهبردی بوده و اعتماد یهودیان به ترکیه به تاریخ روابط آنها بازگشته و مربوط به پناه دادن آنها در کشتار یهودیان توسط اسپانیاییها بازمیگردد. حرکتی که ترکیه در سالهای اخیر انجام میدهد یک حرکت تاکتیکی محسوب میشود که چون راهبردی نبود، موجب شد این رابطه مجدداً از سر گرفته شود. در داووس ما شاهد بودیم ترکیه سعی داشت یک وجهه سیاسی برای خود ترسیم کند تا بتواند علاوه بر نفوذ درکشورهای عربی منطقه و به خصوص پرونده فلسطین، جریانهای انقلابی را تبدیل به جریانهای سیاسی به نفع خودش کند تا نهایتاً بتواند حماس را به سمت مذاکره و آشتی با صهیونیستها متمایل کند. از این رو ترکیه درصدد بوده تا یک نقش میانجی را در خصوص صلح فلسطین بازی کند و اقدام اردوغان در داووس در راستای کسب اعتبار در میان فلسطینیان ارزیابی میشود اما متاسفانه تحلیلها و نگاه ما در داخل کشور غلط بود.
در آن موقع و زمانی که بحث داووس صورت گرفت، صراحتاً مطلبی را در این خصوص نوشتم که محور آن بر پایه این موضوع بود که فلسطین «موضوع تاکتیکی نه راهبردی برای ترکیه است» و ترکها درصدد استفاده ابزاری از آن برآمدهاند که البته واکنشهایی در خصوص آن صورت گرفت و حتی مطلب مورد نظر از منبع انتشار حذف شد. لذا همین تحلیلهای غلط در داخل تا حدود زیادی موجب شد نام و موقعیت جمهوری اسلامی ایران که مسئله فلسطین را یکی از راهبردهای اصلی خود در طول این 37 سال میدانسته است، پایینتر از نام ترکیه و اردوغان قرار گیرد. ما به رقیب خود و با برداشت اشتباه کمک کردیم نام ترکیه و اردوغان به عنوان حامی اصلی فلسطینیان به عنوان نام اول در دنیا مطرح شود. این برداشت غلط سبب شد برخی مراجع و رئیسجمهوری وقت به اردوغان پیام حمایت و تبریک داده و حتی بازوبند پهلوانی تهران نیز به او اعطا شود. در حالی که در واقع بخشی از هدف اردوغان در داووس کاهش نقش ایران در موضوع فلسطین بود. به هرحال باید درک شود اگر امروز مذاکرهای میان مقامهای ترکیه و اسرائیل صورت میگیرد، این به معنای اصلاح رفتار تاکتیکی و بازگشت به حالت اولیه و عادیسازی روابط است.
ملکی با تاکید بر هدفدار بودن مواضع اردوغان در اجلاس داووس که در سال 2009 برگزار شد بیان کرد: دولت اردوغان با توجه به شکستهای پیدرپی که در منطقه خورده است به نقطه اول خود باز میگردد که در این راستا به عادیسازی روابط خود با تلآویو نیازمند است. اردوغان صراحتاً اعلام کرده است ترکیه و اسرائیل به هم نیاز دارند و این در واقع اشاره به حقیقتی است که نشان میدهد داووس و تیرگی روابط، مقطعی و حاصل سیاستهای کوتاه مدت بوده است. داووس فقط و فقط یک «نمایش سیاسی» بود که اردوغان در صدد بهرهبرداری از آن به نفع آنکارا بر آمد و پس از آن ما شاهد افزایش روابط اقتصادی میان دو کشور بودیم و حتی در ابعاد نظامی هم روابط ترکیه - اسرائیل افزایش چشمگیری داشت. تنها تغییری که در این بین حادث شد، کاهش سطح روابط دیپلماتیک از سفیر به کاردار بود. ترکیه برای عادیسازی روابط خود با اسرائیل پیششرطهایی از جمله عذرخواهی رسمی مقامهای تلآویو و همچنین پرداخت غرامت به دلیل کشته شدن 10 فعال مدنی ترک هوادار فلسطین توسط نیروهای رژیمصهیونیستی وضع کرده بود و حتی محور اصلی این پیش شرطها پایان دادن به محاصره غزه بود. اما به وضوح مشاهده کردیم که هیچ کدام از این پیششرطها محقق نشد. اقدام نمایشی در داووس سبب افزایش ورود سرمایهها و گردشگر عربی به ترکیه شد و به ترمیم چهره ترکیه در نزد اعراب و جهان اسلام کمک کرد. این سیاست در حال حاضر با حمایت این کشور از داعش دچار تزلزل گردیده است.
وی در پایان گفت: عدهای پس از انتشار خبر عادیسازی روابط میان اسرائیل و ترکیه بر این عقیده بودند که ترکیه به دلیل قطع روابط و افزایش تنش با روسیه به سمت اسرائیل متمایل شده است در صورتی که روابط روسها با اسرائیل، روابطی دیرینه و کلیدیتر از روابط با ترکها است. لذا صهیونیستها هیچگاه روابط خود با روس ها را با مد نظر گرفتن سیاستهای ترکیه تنظیم نمیکنند. ذکر این نکته حائز اهمیت است که خدمتی که ترکیه به اسرائیل و به خصوص پس از ظهور داعش در منطقه انجام داد، هیچ کشور عربی و حتی سعودیها به اسرائیل نکردند. ترکیه با کمک به داعش شرایط مناسبی را برای اسرائیل در منطقه به وجود آورد تا امنیت تلآویو تامین شود و از نگاهی دیگر سیاست ترکها در قبال منطقه یک تبانی و همسویی راهبردی با دشمنان علیه جهان اسلام بود. نکته مهم آن که از جمله تبعات عادیسازی روابط آنکارا - تا آویو میتواند همکاری علیه ایران باشد. ترکیهای که دچار توهم خود ساخته هلال شیعی - صفوی است و اسرائیلی که نگران ایران است، پس از نزدیکی علنی میتوانند علیه ایران فعال شوند هر چند که از قبل با سپر موشکی و پاتریوتها در این راستا گام برداشتهاند. توجه داشته باشیم که ترکیه پس از عادیسازی روابط خود با تل آویو بر میزان و دامنه سیاستهای تهاجمی خود در قبال دمشق، بغداد و حزبالله افزوده و این سیاست خود سبب افزایش دامنه بحران در منطقه خواهد شد.