سکوت در موسسه اگمونت، امید در کمیسیون اروپا
سخنرانی ظریف در ارکان اصلی اتحادیه اروپایی یعنی کمیسیون و پارلمان اروپایی، که قبل از آن هم در کنفرانس امنیتی مونیخ و سفر لندن مشابه آن صورت گرفته بود، میتواند این پیام را به جامعه جهانی مخابره کند که رسیدن به «جهان منهای خشونت» باید در دستور کار تمامی دولت – ملتها قرار بگیرد.
به گزارش خبرنگار اعزامی ایلنا به بروکسل، سفر محمدجواد ظریف به بلژیک شاید در نگاهی گذرا و از منظر شکلی تنها یک آمد و رفت دیپلماتیک ارزیابی شود اما از حیث ماهوی، خصوصاً در روز اول آن میتواند علاوه بر گفتوگوها و رایزنیهایی که در سطوح مختلف در راستای افزایش و هدفمند شدن روابط میان تهران – بروکسل صورت گرفته است، نمایی از یک پیشنهاد جدی و سازنده را به تصویر بکشد.
پیشنهادی که این بار نه تنها در مورد برجام نبود، بلکه مدلی از یک همگرایی آن هم فراتر از اتحادیه اروپایی و ۲۸ کشور عضو آن را به میان آورد.
عدهای بر این باور بودند که پرونده هستهای ایران تنها محور مهم در فهرست موضوعها و نقشه راه دستگاه دیپلماسی کشورمان است، اما در امتداد این مساله که سن آن به بیش از یک دهه کشیده شده، به همریختگیهایی که در غرب آسیا به وقوع پیوست باعث شد نقش ایران بیش از پیش در خاورمیانه ملموس شود.
نکتهای که در این بین ایران را به عنوان یک بازیگر مهم و نافذ در منطقه معرفی کرده و نهایتاً چهره کشورمان را نه تنها در خاورمیانه بلکه در دنیای روابط بینالملل با یک منحنی چشمگیر از سایر دولت – ملتهای منطقه متمایز میکند، «نوع و سطح دیالوگ تنشزایی و همفکری» برای مقابله با ویروس «تکفیر و تروریسم» است.
امروز کمتری کسی در دنیا یافت میشود که پرچم سیاه رنگ داعش را ندیده یا از اقدامهای گروهکهای تروریستی جبهه النصره، القاعده، احرارالشام، جیش الاسلام و غیره در سوریه و عراق آگاه نباشد. همین موضوع باعث شده ظرف مدت کمتر از سه ماه علاوه بر موضعگیریهای مختلف در خصوص شرایط موجود در بغداد و دمشق، نشستها و جلسات مختلف با حضور کنشگران منطقهای و فرامنطقهای در اقصی نقاط جهان برگزار شود تا نهایتاً تجمیع نظرات بتواند یک طرح جامع در مورد مبارزه با پدیده تروریسم را به جهانیان نشان دهد.
ممکن است سوالهای گوناگونی در خصوص اینکه چرا در حالت فعلی ساکنان قاره سبز و به دنبال آنها آمریکاییها برای ریشهکن کردن واژه تروریسم که در دهه گذشته با گسترش آن به «تروریسم جهانی» تغییر نام داد، به تکاپو افتادهاند طرح شود که پاسخ آن را تنها میتوان در واژه «تهدید امنیت ملی» جستوجو کرد.
فارغ از توضیح و تحلیل این واژه و واکاوی ابعاد گسترده آن، باید گفت زمانی جامعه جهانی دست به یک تصمیمگیری چند جانبه میزند که تهدیدی از جانب یک عنصر خارجی، حیات شهروندان و تمامیت ارضی هر یک از کشورها را به خطر بیاندازد که ممکن است منشاء تهدید از خارج به داخل ظهور کند یا اینکه به صورت بالقوه در آنجا وجود داشته باشد.
با این پیش فرض، بهتر است به جهان آلوده به داعش و به بیانی شیواتر جهان در آمیخته با تروریسم نگاهی گذرا بیاندازیم تا علاوه بر درک بهتر اهداف سفر وزیر خارجه کشورمان به بروکسل، بتوانیم عمق نفوذ دیدگاههای ایران، نه تنها در عرصه منطقهای و فرامنطقهای بلکه در سطح بینالمللی را به روشنی مورد اشاره قرار دهیم.
از پنج سال گذشته که داعش و در حدود ۱۵ الی ۲۰ گروهک تروریستی در منطقه شامات شروع به فعالیت کردند، هیچکدام از ساکنان قاره سبز احتمال وقوع حوادث ۱۳ نوامبر ۲۰۱۵ در پاریس که به ۱۱ سپتامبر دوم معروف شد را به ذهن خود راه نمیداد.
اکثریت مفسران و تحلیلگران حوزه بینالملل بر این عقیدهاند که حوادث پاریس میتواند مانند یازدهم سپتامبر ۲۰۱۱ مبدایی برای به وجود آمدن ناآرامی در اروپا باشد.
اگرچه ضریب امنیت و ساختار نهادها و دستگاههای نظامی و اطلاعاتی ۲۸ کشور عضو اتحادیه اروپایی با کشورهای حاشیه خلیجفارس قابل مقایسه نیست اما وجود رگههایی از تهدید آن هم از جنس حوادث پاریس در کشورهای قاره سبز میتواند برای ساختار سیاسی، امنیتی و اجتماعی کشورهای مذکور خطر آفرین باشد و اگر خللی در محور امنیت به وجود آید، بدون شک عنصر اقتصاد هم تحتالشعاع قرار خواهد گرفت.
از این جهت است که سیاستمداران اروپایی پس از آنکه تا حدود زیادی از بحران یورو عبور کردند، دیگر میلی به تهدید شدن اقتصاد خود ندارند.
از سوی دیگر انتشار اقدامهای غیر انسانی داعش و همچنین اخبار موثقی که حاکی از پیوستن جوانان اروپا به تروریستها است، باعث شده تا یک پارادوکس معنادار در کشورهای اروپایی رخ عیان کند. اگر نگاه جامعهشناسی به قلمرو اروپایی بیاندازیم به راحتی خواهیم فهمید که طیف اجتماعی، آداب و رسوم و حتی مدل زندگی کردن ساکنان قاره سبز تا حد زیادی با غربیها، مردمان آمریکای لاتین و حتی شهروندان آسیای شرقی فرق دارد.
به عبارتی دیگر آنها در یک فضای داخلی که میتواند به صورت یک خط ممتد با منحنی بسیار آرام و ناملموس در نظر گرفته شود زندگی میکنند و مسلماً بروز هرگونه ناآرامی میتواند این آرامش را به طوفان تبدیل کند.
پس از به وقوع پیوستن ماجرای پاریس، اگر در حد ۱ تا ۲ ساعت در خیابانهای کشورهایی که خود را در معرض تهدید شدن هستند، میتوان آثار شکلی مبارزه با تهدید را به چشم مشاهده کنید.
وجود نظامیان در محورها و محلهای مقرر شده و همچنین توقف کامل عابرین پیاده و رانندگان وسایل نقیله پس از به صدا درآمدن آژیر خودروهای پلیس و روشن شدن چراغگردانهای آنها که فضای ترس نسبی را در چهره شهروندان مشهود میکند، تماماً گواه این است که تهدید هرچند ضعیف، اما همچنان باقی است.
پس از هشدارهای مکرر پلیس اینترپل در حدود سه سال پیش مبنی بر پیوستن اروپاییها به داعش و به راه افتادن موج مهاجرت به سمت اروپا که نشات گرفته از اقدامات تروریستها در سوریه و عراق بوده، به علاوه پرونده پاریس لزوم یک همگرایی همهجانبه در میان کشورهای حاضر در اتحادیه اروپا بیش از پیش احساس شد.
در راستای آن شاهد برگزاری چند دور از مذاکرات برای همفکری در خصوص حل و فصل پرونده سوریه و راه کار مبارزه با پدیده تروریسم بودیم که ژنو، وین و نیویورک محل این اجتماع دیپلماتیک بود و ایران هم یکی از اضلاع مفید و اصلی آن بهشمار میرود.
زمانی که روسیه وارد میدان بازی در سوریه شد، نمایی از وخامت اوضاع سوریه نمایان شد و همین موضوع باعث شد تا قطب هژمون دوم یعنی ایالات متحده که از سال ۲۰۰۱ در آسیای مرکزی (افغانستان و پاکستان) و از سال ۲۰۰۳ در غرب آسیا (عراق و سوریه) حضور داشت مقابل حریف خود در زمان جنگ سرد قرار گیرد و همین موضوع تا حدودی کشورهای تاثیرگذار اتحادیه مانند آلمان و فرانسه را به حاشیه راند اما بریتانیا همچنان با سکانداری محافظهکاران و انتقاد کسانی مانند جرمی کوربین و مخالفان جنگ در لندن، در حال سبک و سنگین کردن ورود به سوریه در مبارزه با داعش بود.
این روند تا جایی ادامه پیدا کرد که از یک سو هزینه عملیات نظامی برای مسکو و واشنگتن هر روز افزایش پیدا میکرد و از سمت دیگر امنیت قاره سبز با توجه به تهدیدات پنهان و آشکار در وضعیت خطرناک قرار میگرفت.
(موسسه مطالعاتی اگمونت)
از این جهت اگر نگاهی سطحی به کشورهای حاضر در منطقه بیاندازیم دریافت خواهیم کرد که تنها راه حل معقول که میتواند هم به اروپاییها و نگرانیهای آنها نزدیک باشد و هم اینکه میتواند دغدغههای مسکو و حتی کشورهای آسیایمیانه را به جهت اعلام ولایت داعش در افغانستان و بیعت آن با انشعابهای طالبان در برگیرد، راهکار سیاسی ایران است که از ۵ سال پیش و درست در زمان کلید خوردن پرونده سوریه و عراق تاکنون بر آن تاکید شده است. چراکه بازیگران منطقهای مانند سعودیها، قطر و ترکیه که به مانند سه ضلع یک مثلث، همه جانبه از تروریستها دفاع کردند حتی در مذاکرات و در مقابل اروپاییها و روسها و در برخی خطوط در مقابل آمریکا، ساز مخالف زدند که نمونه آن را میتوان در مذاکرات ژنو ۳ به وضوخ مشاهده کرد
به نظر میرسد پس از به ثمر رسیدن برجام و بعد از اینکه دولتمردان اروپایی عمق نفوذ ایران از حیث سیاسی و دیپلماتیک و همچنین نظامی را حس کردند؛ بر آن شدند تا با ایجاد رابطه پلکانی، آرامآرام از نقطه نظرات سیاسی و راهکارهای بالقوهای که باید به بالفعل تبدیل شوند استفاده کنند.
سخنرانی محمدجواد ظریف در موسسه سلطنتی روابط بین الملل اگمونت که روز گذشته در بروکسل با حضور «دیدیه ریندرز» وزیر خارجه بلژیک و «مارک اوت» رئیس موسسه اگمونت و معاونان طرفین برگزار شد، علاوه بر تاکید وی بر تقویت روابط میان بروکسل و تهران، ضرورت ورود اعضای اتحادیه اروپایی به موضوع مبارزه با تروریسم را بسیار صریح و روشن بازگو کرد.
فضای کلی جلسه به صورتی بود که برخی از حاضران که اغلب از کارشناسان و تحلیلگران روابط بینالملل بودند تهدید جهانی داعش و تروریستها را با تکان دادن سر خود تایید میکردند یا اینکه در فکری عمیق به سر میبردند تا بتوانند شرایط خاورمیانه و اروپا که از یک جنس تهدید رنج میبرند را در ذهن خود ترسیم کنند.
اما محور دیگری که شاید در چند ماه اخیر کمتر به آن پرداخته شده بود، فاجعه انسانی رخ داده در یمن بود که فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی در دیدار خود با ظریف که در محل کمیسیون اروپایی برگزار شد به آن اشاره داشت. پرونده یمن که از سه ماه پس از شروع سال ۲۰۱۵ توسط حملات هوایی عربستان مفتوح شد، به شکل موذیانهای در ذیل سایه بحران سوریه و عراق از دیدگان جامعه جهانی و خصوصاً مقامهای اتحادیه و تا حدودی شورای امنیت پنهان مانده که به نظر تذکر ظریف آن هم در بروکسل مبنی بر جدی گرفتن این موضوع میتواند معادلات سیاسی را از غرب آسیا تا شمال آفریقا برهم بزند.
فرجام سخن:
دیدارهایی که در روز اول سفر بروکسل صورت گرفت علاوه بر اینکه مروری بر اقدامات طرفین در خصوص برجام خواهد بود، حلوفصل بحران سوریه از طرق بومی و نه خارجی را گوشزد میکند که به موازات آن موضوع مبارزه با داعش و همچنین مقابله با حامیان آنها هم از زیر شاخههای آن تلقی میشوند. بنابراین سخنرانی ظریف در ارکان اصلی اتحادیه اروپایی یعنی کمیسیون و پارلمان اروپایی که قبل از آن هم در کنفرانس امنیتی مونیخ و سفر لندن مشابه آن صورت گرفته بود، میتواند این پیام را به جامعه جهانی مخابره کند که رسیدن به «جهان منهای خشونت و افراطگرایی» باید در دستور کار تمامی دولت – ملتها قرار بگیرد.
خبرنگار اعزامی ایلنا به بروکسل
فرشاد گلزاری