سبحانی: تصمیمهای نادرست اخوان و مرسی زمینهساز کودتای ارتش بود/ السیسی باید به سمت آشتی ملی قدم بردارد
در تاریخ مصر، این کشور هیچگاه به اندازه وضعیت کنونی به عربستان سعودی وابسته و نزدیک نبوده است اما در حالت فعلی این وضعیت به واقعیت پیوسته است و مصر همانند قبل دیگر ادعای رهبری جهان اسلام را ندارد. به گونهای که وضعیت سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی مصر در حالت خوبی قرار ندارد و موقعیت این کشور را به سمتی کشیده است که از آرمانگرایی عربی و قومی عقبکشی کند.
«محمدعلی سبحانی» مدیرکل سابق خاورمیانه عربی و شمال آفریقای وزارت خارجه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا؛ در تشریح دلایل و روند شکلگیری انقلاب مصر گفت: «در انقلابهای عربی نکات مهمی که به اثبات رسید این بود که وقتی شرایطی به وجود آید و مردم نتوانند به حداقل خواستههای و مطالبات خود دست یابند، انفجاری در درون و بدنه آن کشور رخ خواهد داد که منتهی به یک خیزش عظیم و نهایتاً بروز انقلاب خواهد شد. آن چیزی که در سال ۲۰۱۱ در مصر اتفاق افتاد، یک مقابله با خفقان موجود در بطن این کشور بود و مردم به نقطهای رسیدند که هر حکومتی غیر از مبارک را پذیرا هستند و شاهد برافروخته شدن شعلههای قیام در میدان التحریر بودیم.»
وی افزود: «مساله دیگر این است که زمانی که یک انقلاب رخ میدهد، برای ادامه آن باید نقش انقلابیون و عموم مردم مشخص شده و رضایت و پذیرش حکومتی که پس از انقلاب به روی کار میآید وجود داشته باشد که متاسفانه کسانی که انقلاب مصر را مدیریت کردند، نتوانستند به نقطهای برسند که تعادل خواستههای مردم از دولتها به وجود آید که میتوان به اوضاع و احوال پس از روی کار آمدن محمد مرسی در قاهره اشاره کرد. به گونهای که مرسی با حمایت اخوان المسلمین روی کار آمد اما حزب و شخص مرسی نتوانست با مجموعههای مردمی، قومی و مذهبی به یک حاصل جمع مثبت دست یابد. این وضعیت باعث شد تا تمامی گروهها و دستهجات موجود در مصر منهای اخوان المسلمین و طرفداران مرسی، با طرحریزی فاز دیگری از انقلاب، مرسی را کنار بگذارند و در حقیقت میتوان گفت که یک انقلاب متضاد در جامعه مصر رخ داد.
این که چرا مرسی و اخوان المسلمین نتوانستند با گروههای دیگر کنار بیایند به این علت بود که اشتباهاتی از سوی آنها رخ داد. نخستین اشتباه آنها این بود که بلافاصله پس از انقلاب، ارتش به عنوان یکی از متحدان اصلی دولت مرسی انتخاب شد و این اتحاد باعث شد تا در مجلس موفقیتهایی به دست بیاورند اما همین موضوع چهره دولت مرسی و اخوان را در نظر مردم مصر تا حدودی تیره و تار کرد. پس از آن با تشکیل ائتلاف انتخاباتی با گروههای سلفی و تندروها توانستند پیروز انتخابات ریاستجمهوری شوند و با قدرتگیری در مجلس باعث شدند تا ایدئولوژی مذهبی را جایگزین خواستههای مردم و دموکراسی کنند.
سفیر اسبق ایران در اردن و لبنان در تحلیل مهمترین دلیلی که باعث شد سایر گروهها به غیر از اخوانالمسلمین علیه مرسی قیام کنند، تصریح کرد: مهمترین علت را میتوان نوشتن قانون اساسی مصر توسط اخوان دانست. چراکه قانون اساسی را طوری نوشتند که اعم تودهها و گروههای مردمی و سیاسی مصر را راضی نمیکرد و رفتار حکومتی آنها به سوی گرایش ایدئولوژیک پیش رفت که این موضوع مردم مصر را ترساند و نهایتاً منجر به بروز کودتا شد که طرفداران زیادی داشت. یعنی زمانی که فرمانده ارتش مصر بیانیه کودتا را قرائت کرد، به غیر از اخوانالمسلمین مابقی گروهها در پشت فرمانده ارتش قرار گرفتند و این یکی از اصلیترین خطاهای استراتژیک اخوانیها بود که بالاتر از حد و میل مردم مصر اقدامهایی را صورت دادند و آنها را به تنگ آوردند. باید توجه داشت که جامعه مصر به دلایل داخلی که ریشه در تاریخ و دهههای گذشته این کشور دارد، یک جامعه سکولار ارزیابی میشود اما اخوانالمسلمین نتوانست این موضوع را درک کرده و حکومت مصر را ساماندهی کند. به عبارت دیگر کودتایی که در مصر توسط ارتش صورت گرفت قانونی نبود اما خطاهای اخوان و مرسی زمینههایی را به وجود آورد تا ارتش بتواند از نارضایتی موجود استفاده کرده و کودتا را شکل دهد.
وی در خصوص عملکرد و رویکرد عبدالفتاح السیسی پس از به روی کار آمدن در قاهره عنوان کرد: واقعیتی که باید در اکثر تحلیلها در حوزه مصر به آن اذعان کرد، این است که مصر دچار مشکلات عدیدهای است و این مشکلات حتی در دولت السیسی هم وجود دارد. چراکه در تاریخ مصر، این کشور هیچگاه به اندازه وضعیت کنونی به عربستان سعودی وابسته و نزدیک نبوده است اما در حالت فعلی این وضعیت به واقعیت پیوسته است و مصر همانند قبل دیگر ادعای رهبری جهان اسلام را ندارد. به گونهای که وضعیت سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی مصر در حالت خوبی قرار ندارد و موقعیت این کشور را به سمتی کشیده است که از آرمانگرایی عربی و قومی عقبکشی کند.
سبحانی در پایان گفت: به هر حال السیسی و کسانی که در هرم قدرت مصر قرار دارند، دولت مرسی و اخوانالمسلمین را از صحنه سیاسی این کشور حذف کردند. اما باید دانست که اخوانالمسلمین یکی از نهادهایی است که در مصر ریشه قدیمی دارد ولی شاهد بودیم که دولت مصر آنها را تروریست خواند. لذا بدون تردید اگر مصر (اعم از دولت و ملت این کشور) بخواهد حالت تعادل و آرامش را بر کشور برقرار کند باید به سمت یک آشتی ملی و همهجانبه بدون مرز پیش برود و اگر چنین حالتی اتفاق نیفتد، بیشک اوضاع از حالت فعلی وخیمتر خواهد شد.