جنگ داخلی در عربستان کلید خورده است/ در فاجعه منا رسانههای عربی درصدد تطهیر چهره سعودیها بودند
فاجعه منا علاوه بر اینکه قصد سعودیها علیه مسلمانان را نمایان کرد، باعث شد تا سیاست خارجی معنادار حاکمان این کشور در قبال برخورد با مسلمان جهان و خصوصاً منطقه برجسته شود.
« محمدعلی الحکیم» مدیر عامل خبرگزاری النخیل عراق در بررسی عملکرد عربستان در منطقه و همچنین فاجعه منا در گفتوگو با خبرنگار ایلنا تاکید کرد: اگر بخواهیم اقدامهای اخیر عربستان که علیه مسلمانان منطقه صورت میگیرد را ریشهیابی و بررسی کنیم، باید بگوییم که عملکرد سعودیها علیه مردمان و خصوصاً مسلمانان منطقه سناریویی است که مقامهای تلآویو و واشنگتن آن را طرحریزی کردهاند. به بیانی بهتر چه بخواهیم و چه نخواهیم، عربستان به پیمانکار و اجرا کننده طرحها و برنامههای اسرائیل و آمریکا در منطقه تبدیل شده است که البته در چند سال گذشته این اقدامها از حالت پنهان خارج شده و به صورت کاملاً مشهود در آمده است. لذا عملکرد عربستان به گونهای بوده که شاهد به پا خاستن ملتهای عربی بودیم ولی متاسفانه حاکمان آنها همچنان در سکوت به سر میبرند.
در حال حاضر عربستان دچار یک جنگ داخلی است اما هیچگونه خبری از این جنگ داخلی به بیرون درز نمیکند. به گونهای که رسانهها و مطبوعات این کشور کاملاً کانالیزه عمل میکنند و عمده اخبار خود را معطوف به مسائلی مانند یمن و هر سوژه دیگری به جزء مباحث داخلی عربستان میکنند.
وی ادامه داد: پس از آنکه ملک عبدالله درگذشت، شاهد روی کار آمد ملک سلمان بودیم که اکثر شخصیتها و چهرههای پر نفوذ عربستان اعم از «بندر بن سلطان»، «ولید بن طلال»، «ترکی الفیصل»، «مقرن بن عبدالعزیز» و «متعب بن عبدالله» را برکنار کرد و محمد بن نایف ( وزیر کشور کنونی عربستان) را ولیعهد خود و محمد بن سلمان ( وزیر دفاع فعلی عربستان) را ولیعهد خود قرار داد تا بتواند علاوه بر مهرهچینی به نفع خود، تغییری در وزن و ساختار عربستان را به نمایش بگذارد. همین مساله موجب خواهد شد تا در آیندهای نزدیک شاهد افزایش درگیریهای داخلی در عربستان و خصوصاً در میان سعودیها باشیم.
ارتباط عربستان به صورت مستقیم با آمریکا و رژیم صهیونیستی است به طوریکه در گذشته این ارتباط مخفی و پنهان بود. از طرف دیگر، نه تنها عربستان بلکه ارتباط قطر و ترکیه با صهیونیستها و غربیها کاملاً مشهود و عیان است.
این تحلیلگر مسائل جهان عرب با اشاره به رخ دادن فاجعه منا گفت: این فاجعه خلاف اینکه گفته میشود عمدی نبوده، اتفاقاً مسالهای بوده که علاوه بر آگاهانه بودن آن مقدماتی را هم در پس خود داشته است. در ساعت ۹ روز رمی جمرات این فاجعه اتفاق افتاد و ساعت یک شب دستوری از سوی والی مکه مبنی بر جمعآوری اجساد و پیکرهای حجاج صادر شد. اگر مقامهای سعودی زودتر از این ساعات اقدام میکردند، تلفات کمتری به جا میماند. آماری که سعودیها دادهاند هزار و ۳۰۰ تا هزار و ۵۰۰ نفر است در حالی که تلفات انسانی خیلی بالاتر از این مقدار و چیزی در حدود چهار تا شش هزار نفر است. چند پرسش در این بین مطرح میشود. اول اینکه اگر عربستان میگوید این مساله عمدی نبوده است، چرا به موقع و زودتر وارد عمل نشد تا آمار تلفات را کمتر کند؟ مساله دیگر که به عنوان دومین پرسش مطرح میشود، این است که موکب و کاروان محمد بن سلمان با ۲۰۰ محافظ در میان ۵۰ پلیس آن هم خلاف جریان حجاج در روزی به این مهمی به دنبال چه چیزی بوده است؟
ممکن است عدهای بگویند که خبر حضور وزیر دفاع عربستان درست نیست و تکذیب شده است که اگر غیر از این موضوع اتفاق میافتاد، جای تعجب داشت. چراکه هیچ کس انتظار ندارد رسانههای سعودی و حتی شبکهها و مطبوعاتی که با حمایت مالی آنها بنا شدهاند و مشغول به کار هستند، این موضوع را تایید یا حتی منتشر کنند. در صورتی که به عکسها و تصاویری که منتشر شد، نقدهایی وارد شد اما باید دانست که محمد بن سلمان آن روز در منطقه منا حضور داشت.
وی افزود: مساله سوم این است که وزیر بهداشت مصر در نامهای به ملک سلمان اعلام کرد که پس از پیدا کردن پسر برادرش در یکی از بیمارستانهای مکه، هیچ آثاری از ضربه و برخورد به بدن یا صورت وی مشاهده نکرده است و اگر بحث برخورد و ضربه جسمی در میان بود، حتماً آثاری از زخم یا کبودی وجود داشت در صورتی که چنین چیزی حتی در تعداد زیادی از قربانیان و مجروحان وجود نداشته است. حتی در آن نامه به صورت مشهود به این موضوع اشاره شده است که به تعدادی از مجروحان حالت اغماء دست داده است و در نهایت خواستار تشکیل یک کمیته حقیقتیاب در خصوص این فاجعه شده بود.
حکیم با تاکید بر اهمیت اتخاذ موضع مناسب توسط کشورهای اسلامی در برابر فاجعه منا و اقدامهای عربستان گفت: موضع کشورهای اسلامی در مقابل فاجعه منا واقعاً یک موضع تاسفبار بوده است و متاسفانه ما شاهد یک موضعگیری قاطع در این خصوص نبودهایم. هر ساله شاهد این هستیم که حجاج یکی از کشورها وارد فهرست سیاه حج میشود. سال گذشته سوریها بودند، امسال حجاج یمنی و سال آینده هم معلوم نیست که کدام کشور توسط سعودیها در فهرست سیاه و ممنوع الورودها قرار میگیرد. در حالت کنونی بهترین عملی که میتواند از سوی کشورهای اسلامی و تجمیع آنها صورت گیرد، این است که کمیتهای برای اداره امور حج از سوی کشورهای اسلامی تشکیل شود تا راهاندازی و اداره مناسک حج با مشکل روبهرو نشود. پرسشی هم که در این راستا مطرح میشود، این است که سال گذشته رقمی حدود ۱۸ تا ۲۴ میلیون نفر برای زیارت عتبات به کربلا آمدند و تمامی این مراسم توسط ۳۲ تا۳۵ هزار نفر از جوانان کربلایی و عراقی اداره و هدایت شد و حتی یک کشته هم نداشتیم. چرا باید در عربستان با چنین نیروهای امنیتی که خودشان تاکید میکنند بهترین و آموزشدیدهترین نیروهای منطقه و کشورهای عربی هستند؛ با ورود یک میلیون و ۹۰۰ تا دو میلیون نفر زائر و حجاج باید چنین حجمی از کشتهشدگان را شاهد باشیم؟
وی تصریح کرد: باید در نظر داشت که یکی دیگر از اهداف عربستان این است که با ایجاد دلهره و هراس در میان مسلمانان کشورهای منطقه، مانع ورود آنها به حج شود. از طرف دیگر، باید در نظر داشت که عمده حاضران و حتی مسئولان این کشور وهابی هستند و عمل به فتواهای عبدالوهاب هم در عمل و هم در مکاتب فکری آنها نهادینه شده است. همین موضوع موجب شده تا شاهد تخریب قبور ائمه در عربستان باشیم. حتی در فتوای دوازدهم عبدالوهاب ما شاهد این هستیم که وی خانه خدا را محل شرک نامیده است و حتی اشارهای به تخریب خانه خدا دارد. لذا باید به این نکته توجه کرد که وهابیت هیچگاه یک مکتب فکری و اعتقادی نبوده است. چراکه همین تفکر وهابی است که موجبات به وجود آمدن داعش در منطقه را فراهم کرده است و مشکل آن تنها با شیعه یا سنی نیست بلکه مشکل آن با بشریت است. یعنی اگر روزی شما شاهد این بودید که سعودیها به خدا و پیغمبرش هم خرده گرفتند، نباید تعجب کنید چرا که اساس تفکر آنها بر پایه نفی عالم است و اگر عربستان نتواند و نخواهد به جایگاه خرد ورزی معقول برگردد، بی شک از درون فرو میریزد و حتی مورد هجمههای گسترده کشورهای عربی واقع خواهد شد.
این کارشناس مسائل منطقه با اشاره به اقدام جمهوری اسلامی ایران مبنی بر بازپسگیری پیکر حجاج ایرانی عنوان کرد: برخی از کشورها از سوی عربستان حمایت مالی و سیاسی میشوند و مجبور هستند که در مقابل کشتهشدگان و حتی دفن حجاج خود در عربستان موضع سکوت اختیار کنند. ایران تنها کشوری بود که با اینکه هیچ وابستگی به سعودیها نداشت، توانست پیکر حجاج خود را به کشور بازگرداند. تا جایی که بعثههای کشورهای دیگر همگی در تعجب بودند که جمهوری اسلامی ایران چگونه توانسته است اجساد حجاج خود را به کشور بازگرداند. به نظرم ایران توانست حقانیت و قاطعیت خود را در بازپسگیری پیکر حجاجش به خصوص در مقابل عربستان به تصویر بکشد که باید اشارهای هم به موضع رهبری ایران در این خصوص داشت که پس از آن ما شاهد ارسال پیکر ایرانیها بودیم. پس از بازگشت اجساد به ایران شاهد بودیم که روزنامه شرق الاوسط در خبری اعلام کرده بود که حرکت خلاف جهت ایرانیها در به وجود آمدن حادثه منا دخیل بوده است که همین موضوع فرار از مسئولیت سعودیها را نمایان میکند.
وی در تشریح دلایل دیگر کمکاری و اهمالکاری دولت عربستان در فاجعه منا گفت: مسالهای که در فاجعه منا قابل طرح است، این خواهد بود که تصاویر دوربینهای مداربستهای که در آنجا بودند به هیچ وجه منتشر نشد و حتی به دستور وزیر کشور و وزیر دفاع عربستان تمامی تصاویر اخذ شده بایگانی شد. موضوع دیگر که میتوانست به صورت جدی از افزایش تلفات انسانی در منا جلوگیری کند، این است که در نقشه منطقه منا و اطراف آن، ایستگاههای آتش نشانی وجود دارد که اگر به موقع اقدام میکردند و در گرمای ۵۰ درجه حداقل مقداری آب بر روی حجاج میریختند، مطمئناً آمار تلفات کاهش پیدا میکرد. اما متاسفانه هیچ اقدامی توسط آنها صورت نگرفت و حتی درهای ایستگاههای مذکور هم بسته شد. بحث دیگر ناپدید شدن مقامهای نظامی و همچنین سفیر سابق ایران در لبنان در فاجعه منا است. به صورتی که اسامی آنها نه در میان مجروحان و نه در میان کشتهشدگان است. پرسشی که از سعودیها باید پرسید این است که آیا آنها به آسمان عروج کردهاند؟ در صورتی که مکه در ایام حج، هیچ ارتباطی به سایر شهرها مانند ریاض یا استانهای دیگر عربستان ندارد و یک منطقه مشخصی است. لذا عربستان باید پاسخ دهد که رکنآبادی و برخی دیگر، کجا هستند.
اینکه گفته میشود غضنفر رکن آبادی و برخی مسئولان دیگر ایران را ربودهاند یا مفقود الجسد هستند یا اینکه توسط سعودیها به خاک سپرده شدهاند، احتمالاتی است که رخ دادن آن از سوی عربستان امری بعید به نظر نمیرسد. یعنی هر عملی که از سمت عربستان در ذهن افکار عمومی خطور کند، بدون تردید میتواند عملی شود. چراکه قوه تعقل در خاندان آل سعود به کمترین سطح خود رسیده است.
حکیم در توصیف حضور نظامی عربستان در یمن بیان کرد: مهمترین باخت و شکست سعودیها در این برهه از زمان پرونده یمن است. همانطور که در حال حاضر قادر نیست مانند چهار سال گذشته در عراق و خصوصاً سوریه اقدامهای خود را از سر بگیرد، در یمن هم دچار یک ضعف قوا شده و تا حدودی در باتلاقی فرو رفته که راه پس و پیش ندارد. در حالت فعلی ارتباطات عربستان با اسرائیل خیلی قویتر از رابطه آمریکا با اسرائیل است و این موضوع موجب شده تا هدف اصلی عربستان تخریب منطقه محسوب شود. به همین دلیل باید بگوییم که اوباما یکی از زیرکترین روسای جمهوری تاریخ آمریکا به حساب میآید. به نحوی که قبل از روی کارآمدن وی درگیریها به این شدت میان اقوام و مسلمانان منطقه وجود نداشت اما زمانی که اوباما روی کارآمد با اختیار کردن مشاورانی که یهودیالاصل هستند، موجبات شکلگیری تقابل مسلمانان با یکدیگر را خیلی آرام آرام به وجود آورد. این بحث تا جایی پیش رفته است که قبل از وقوع درگیریها در مسجد الاقصی، شما شاهد هیچ گونه خبری از اسرائیل نبودید و به نوعی یک سکوت خبری درباره اسرائیل حاکم شده بود و کمترین تعداد اخبار درباره رژیم صهیونیستی بود که این موضوع ایجاد یک فضای امن برای اسرائیل را به وجود آورد. لذا جنگ و مقابله با اسرائیل به جنگ داخلی و مذهبی در منطقه تبدیل شد که متاسفانه این موضوع در بررسی سیاستهای خارجی ایالات متحده بعضاً نادیده گرفته میشود که البته تا جایی هم در گسترش این موضوع موفق بودند و عربستان را به عنوان هدایتکننده این تفرقهها در منطقه برگزیدند.
وی در پایان این بخش از سخنان خود درباره نفوذ سعودیها در لایههای پارلمان عراق گفت: عربستان تا حدودی در برخی از فراکسیونها مانند فراکسیون «العربیه» نفوذ دارد. حتی جناح «اَیاد علاوی» تا حدی از عربستان پیروی میکند. ائتلاف «اتحاد القواء» که مربوط به «اسامه النُجیفی» میشود هم تا حدی از عربستان تبعیت دارد. به گونهای که اسامه النجیفی رئیس سابق پارلمان عراق اعلام میکند که بعداز ظهر در پارلمان رایگیری برگزار خواهد شد. پس از آن به منزل خود باز میگردد و با عربستان تماس تلفنی داشته و خط اصلی را از آنها میگیرد که در نهایت خروجی رایگیری در پارلمان عراق کاملاً بر این موضوع تاکید داشت.
گفتوگو: فرشاد گلزاری