عربستان در صدد کسب جایگاه الازهر در کابل است
از دیدگاه مذهبی، عربستان عصاره اندیشه خودش را هم در ولایتها و شهرهای افغانستان و هم در استان پیشاور پاکستان که بسیار ناامن بوده و حوزه نفوذ سعودیها به شمار میرود، گسترش داده و در قالب تاسیس مدارس مذهبی اقدام به نفوذ مذهبی در این منطقه کرده است.
«عبدالمحمد طاهری» رایزن پیشین جمهوری اسلامی ایران در افغانستان با تاکید بر نفوذ مذهبی و ایدئولوژیک عربستان سعودی در افغانستان، به خبرنگار ایلنا گفت: یکی از محورهای گسترش هژمونی توسط سعودی ها در این کشور، نفوذ مذهبی و ایدئولوژیک است که اساساً بر پایه تاسیس و راهاندازی مدارس دینی و مذهبی در شهرهایی مانند کابل یا سایر ولایتهای افغانستان صورت گرفته است که دلیل اصلی این موضوع علاوه بر وابستگی و گسترش تفکر وهابی، در جهت نفوذ اقتصادی و سیاسی در بدنه دولت افغانستان طرحریزی شده است. لذا قبل از اینکه بخواهیم موضوع پایهگذاری و طرحریزی مدارس دینی عربستان و تفکر تندروی آنها را در جای جای افغانستان بررسی کنیم، ابتداً باید نگاهی گذرا به جریان سقوط طالبان در این کشور و همچنین حمایت همهجانبه عربستان بیندازیم.
کابل، کانون توجه سیاسی – مذهبی ریاض
وی ادامه داد: در مورد این پرونده باید بگوییم که عربستان در شرایط فعلی افغانستان را هم کانون سیاسی و هم کانون مذهبی خود به شمار میآورد. زمانی در خاورمیانه اوضاع به گونهای بود که مصریها پشتوانه مذهبی کشورهای اسلامی و در معنی اخص کشورهای اهل سنت بودند و الازهر به عنوان سکاندار این موضوع به حساب میآمد که همین موضوع به عنوان اقتدار سیاسی مصریها نیز محسوب میشد. اما معادلات اخیری که در منطقه و خصوصاً در مصر اتفاق افتاد، باعث شد تا این شرایط تغییر کند و به موازات آن عربستان در تلاش است تا این خلاء را پر کند تا بتواند نمایندگی سیاسی و حتی نمایندگی مذهبی کشورهای مذکور را به دست بگیرد.
با توجه به شناختی که از افغانستان دارم باید بگویم که بهرغم اینکه عربستان تشابهات مذهبی فراوانی با افغانها دارد اما بیشتر با یک رویکرد سیاسی در افغانستان حضور پیدا میکند. دلیل آن هم این است که عربستان دارای منابع مالی بسیار زیادی بوده و افغانها هم نیاز شدیدی به منابع مالی دارند.
هستههای وهابی عربستان از زمان ورود روسها در افغانستان شکل گرفت
این کارشناس در خصوص فعالیتهای مذهبی عربستان برای گسترش وهابیت در افغانستان گفت: اما دلایل حوزه نفوذ عربستان از دیدگاه مذهبی این است که تفکر وهابیت باید در میان جامعه افغانستان وجود داشته باشد. به گونهای که از گذشته و زمانی که برخی از نیروهای مجاهدین از سوی الازهر تغذیه میشدند، سعودیها با یک تاخیر ۱۰ ساله سازماندهی شده، وارد این مساله شدند.یعنی زمانی که روسها عملیات نظامی را در افغانستان پیادهسازی کردند، هستههای مذهبی عربستان در آنجا به شکل سازمانیافته تقویت شد. در زمانی که طالبان در آن مناطق حکومت میکرد، دو نیرو صریحاً از دیدگاه سیاسی و مذهبی در آنجا به طالبان کمک میکردند که یکی از آنها سعودیها بودند و دیگری پاکستانیها. در همین راستا پس از ماجراهایی که در خاورمیانه به وجود آمد و پس از آنکه اقتدار مصر تضعیف شد، عربستان مسئولیت گذشته الازهر را با یک قاعده و فرم تعریف شده و هدفمند جدید به عهده گرفت. از دیدگاه مذهبی، عربستان عصاره اندیشه خودش را هم در ولایتها و شهرهای افغانستان و هم در استان پیشاور پاکستان که بسیار نا امن بوده و حوزه نفوذ سعودیها به شمار می رود، در قالب تاسیس مدارس مذهبی اقدام به نفوذ مذهبی در این منطقه کرده است.یعنی جوانانی که علی الاصول از هیچ دانش و سواد ابتدایی برخوردا نیستند، در یک دستهبندی یا گروه قرار داده میشوند و افرادی که ممکن است سنشان بالا باشد و تمامی آرمانهای عربستان سعودی را چشمبسته میپذیرند هم در گروه دیگری قرار میگیرند.
وی افزود: اهدافی که در این سناریو دنبال میشود، همگی به این دلیل است که عربستان نمیخواهد اقتدار و حقوق مذهبی خودش در این منطقه کمرنگ شود.بنابراین از یک طرف اندیشههای خود را در قالب تاسیس و راهاندازی مدارس مذهبی و دینی خود در پیشاور دنبال میکند که البته باید بگویم گستره این فعالیت تنها در پیشاور خلاصه نمیشود به گونهای که بزرگترین حوزه علمیه در افغانستان توسط سعودیها در کابل راه اندازی شده است که البته به طور کامل از آن بهرهبرداری نشده اما هزینههای بسیار سنگینی را در این موضوع متحمل شدهاند. خدمات دیگری توسط عربستان سعودی در سطح کابل صورت گرفته است و بهرغم اینکه منشاء اقتصادی و عامالمنفعه دارد اما کاملاً اهداف سیاسی – مذهبی را دنبال میکند.
در تشریح اینکه عربستان سعودی چه اهدافی را در این پروژه دنبال میکند، چند نکته وجود دارد. از یک طرف نیروهای تندرویی که در عربستان شکل میگیرند، به سمت افغانستان و پاکستان هدایت میشوند تا سعودیها از گزند آنها در امان باشند. از طرف دیگر، عربستان با حضور تندروها در افغانستان، حوزه اقتدار خودش را تعریف میکند. یعنی در واقع درصدد است تا حوزه استراتژی مربوطه را با پشتوانه اقتصادی هنگفتی که در اختیار دارد، در چنگال خود داشته باشد.
ماراتن تفکرات الازهر و القاعده در کابل
طاهری در تشریح میزان نفوذ تفکرات الازهر و القاعده در میان افکار عمومی افغانستان، گفت: تجربه مشاهدات میدانی که از ساختار سیاسی و مذهبی افغانستان داشتهام این را می گوید که قشر کمسواد یا بی سواد این کشور و البته اهل تسنن در افغانستان، در بسیاری از مواقع تحت تاثیر تفکرات سعودیها هستند و قشر باسواد آنها، خصوصاً اهل تسنن همچنان تحت تاثیر الازهر قرار دارند و گروههایی که از شاخه القاعده منشعب شدهاند و در مدارس حقانی و مدارس پیشاور حضور دارند، از نظر فکری مستقیماً از سوی عربستان تغذیه میشوند تا نهایتاً استراتژی سعودیها دنبال شود. بنابراین باید بگویم که حضور عربستان در افغانستان روز به روز گستردهتر می شود و حتی گروههای مسلحی که در آنجا فعال هستند از حیث مالی، آموزشی و تسلیحاتی توسط عربستان تغذیه و حمایت میشوند. به طوری که اگر بخواهیم به صورت موشکافانه بررسی کنیم، به این نتیجه میرسیم که دو جناح در افغانستان هستند که مسئولیت تغذیه تسلیحاتی گروههای مسلح در این کشور را به عهده دارند. گزینه اول عربستان سعودی و بخش کوچکی از کشورهای عربی هستند که دست به چنین اقدامی میزنند و جناح دوم، جناحی است که در پاکستان و خصوصاً در ارتش این کشور حضور دارد که آنها هم اهداف مربوط به خودشان را پیگیری میکنند. لذا در این حالت که عربستان اقدام به تقویت گروههای تندرو از حیث مالی و فکری میکند، پاکستانیها هم یک همسویی با عربستان دارند تا بتوانند در ناامن کردن افغانستان و بهرهبرداری از این موضوع نهایت استفاده را ببرند.
سعودیها حضور خود در شبه قاره را رسماً تایید میکنند
وی در توصیف نیت سعودیها از این عمل در افغانستان و همچنین پاکستان عنوان کرد: عربستان با این عمل به دنبال یک سناریوی دیگر است. زمانی که عربستان این گروهها را از دیدگاه سیاسی، اقتصادی و فکری حمایت میکند، میخواهد به نوعی نقش خود را به رخ ابر قدرتها بکشد که به نظر میرسد تا حدودی هم به رقابت با ایران برخاسته است. چراکه سعودیها همانند گذشته در تاریکی قدم بر نمیدارند و به صورت روشن و واضح می گوید که در مقابل نیروهایی که تقویت می کنم و آنها را از همه حیث حمایت می کنم؛ حاضر نیستم تا منطقه را از دست بدهم. لذا به شکل سنتی، سعودی ها اهل سنت را تقویت میکنند که ممکن است این افراد در میدان مبارزه باشند یا اینکه در میدان مبارزه حضور ندارند اما به شکل سنتی در افغانستان دارای پایگاه هستند که عمدتاً همان ریش سفیدان هستند که روی آنها بسیار نفوذ داشته و در حالت فعلی آنها را تقویت میکند.
نفوذ عربستان در افغانستان بسیار گسترده است و اگر بخواهیم به طور خلاصه به آن اشاره کنیم باید بگوییم که عمده این فعالیتها از دل مدارس مذهبی آنها شکل میگیرد و نه تنها در کابل بلکه در قندهار، جلالآباد و سایر استانهای دیگر وجود دارد و بخش دیگری از این فعالیتها هم که به صورت کاملاً مشهود و آشکار انجام میگیرد و با این مساله میخواهند در بدنه اقتصادی و مذهبی افغانستان نفوذ کنند که این نفوذ با هدف بهرهبرداری اقتصادی نخواهد بود بلکه میخواهند یک وابستگی اقتصادی را برای افغانها نسبت به خودشان ایجاد کنند.
این تحلیلگر مسائل شبه قاره با اشاره به وابستگی دولتمردان افغان به منابع مالی سعودیها تصریح کرد: زمانی که در افغانستان حضور داشتم به چشم این مساله را دیدم که وزرای کابینه حامد کرزای زمانی که وزارتخانههای آنها به مشکل مالی بر میخورد، به دو سفارتخانه قطر یا عربستان در کابل مراجعه میکردند تا بتوانند برخی از مسائل مالی خود را حل و فصل کنند لذا این موضوع بیانگر آن خواهد بود که بتوانیم تا حدودی زیادی حضور و نفوذ سعودیها در افغانستان را بهتر درک کنیم. بنابراین عربستان برای اینکه حضور و نفوذ اقتصادی خود را در افغانستان پوشش دهد، نیاز به این داشت که پایگاه سیاسی و مذهبی خود را تقویت کند که در حال حاضر این موضوع همچنان در حال پیگیری و اجرا است. یعنی مراکز مذهبی خود را که در حد و توان اندیشه وهابیون است را اداره میکند و از بطن آن نیروهایی که با اندیشه وهابی بیرون آمدهاند را در پیشبرد اهداف سیاسی خود و حضور در بدنه دولت افغانستان هدایت میکند و در پله بعدی یک نوع اخطار به آمریکا میدهد تا به این کشور بفهماند که در افغانستان حضور جدی و موثر دارد.
عربستان سعودی در شرایط فعلی اگر مایل باشد، میتواند به بسیاری از گروههای معارضی که به آنها کمک میکند، دستور آتشبس بدهد و حتی آنها را خاموش کند که پاکستانیها هم به همین روال میتوانند موثر واقع شوند. اما به گمانم عربستان سعودی فعلاً قصد چنینی کاری را نخواهند داشت.
تلاش عربستان برای وهابیزه کردن یمن ناکام ماند
وی خاطرنشان کرد: روالی که سعودیها از چند سال گذشته برای تاسیس مدارس دینی و تزریق تفکر وهابی پیش گرفتهاند بسیار قانونمند و نظاممند پیش رفته است و تنها راه حل این موضوع بیدار شدن ملتهای کشورهای هدف است.به نحوی که حضور عربستان علاوه بر افغانستان، در تاجیکستان، پاکستان، قطر و امارات بسیار پر رنگ است و اگر امروز میبینید که در یمن دست به حمله نظامی زده است به این دلیل بوده که در آنجا یک نیروی قدرتمند شیعی وجود دارد و به واقعیت دیدند که در این کشور نمیتوان گستره بحث دینی و تاسیس مدارس مذهبی و دینی را کلید بزند که نهایتاً به عملیات و مداخله نظامی متوسل شد و اگر در یمن هم ماجرا مانند افغانستان بود، بدون شک هیچگونه حملهای به این کشور صورت نمی گرفت. لذا باید بگوییم که اقدام فعلی عربستان در سطح منطقه، ورود به یک کارزار بسیار خطرناک ارزیابی میشود چراکه سعودیها اقدام به مسلح کردن تفکری در سطح منطقه کرده اند که آثار آنر ا هم اکنون شاهد هستیم و می بینیم که چه فجایعی را به بار آوردند.
عربستان: سنگ بنای وهابیت باید خارج از ریاض هم شکل بگیرد
طاهری در پایان با اشاره به تلاش عربستان برای وهابیسازی کشورهای منطقه گفت: در سوریه و عراق هم این سناریو را پیگیری کردند که این مشکل در داخل عربستان هم وجود دارد. چراکه نطفه این تفکر همچنان در داخل خاک این کشور فعال و زنده است اما عربستان این را یاد گرفته است که اگر در صدد تقویت حوزه نفوذش است، باید این نفوذ در خارج از ریاض اتفاق بیافتد و در همین راستا شاهد شکلگیری طالبان و القاعده توسط سعودیها در گذشته بودیم و در حالت فعلی هم شاهد خلق داعش، احرار الشام، جبهه النصره و سایر گروه های تکفیری هستیم که به وضوح میبینیم این گروه ها از لحاظ دیدگاه مذهبی و همچنین اقتصادی از جانب عربستان در حال تقویت هستند.
گفت و گو: فرشاد گلزاری