هیلاری کلینتون از جنگطلبی تا دفاع از حقوق زنان
کاندیدای پیشتاز حزب دموکرات در تلاش برای بزرگ جلوه دادن دستاوردهای آمریکا در زمان فعالیتش به عنوان وزیر خارجه است.
به گزارش ایلنا به نقل از نیویورکتایمز، کلینتون نقش فعالی را تقریبا در تمامی مسائل سیاست خارجی دوره اول ریاستجمهوری «باراک اوباما»، بر عهده داشت. وی همزمان با حمایت از دیدگاههای جنگطلبانه در داخل آمریکا، از شهرت خود برای بهبود چهره بینالمللی کشورش، که در زمان ریاست جمهوری «جورج بوش» افت کرده بود، استفاده کرد.
اکثر کارهایی که کلینتون در زمان فعالیت به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا انجام داد، یا بهصورت کار ناتمام رها شد یا در دوره دوم رییسجمهوری اوباما به کلی تغییر کرد.
شرایط نابسامان اوکراین، شدت گرفتن جنگ داخلی در سوریه و بنبستی که در برقراری صلح در خاورمیانه به وجود آمده، همگی دولت اوباما را ناامید کرده و میراث دیپلماتیک کلینتون را تحتالشعاع قرار داده است.
کلینتون قبل از چاپ کتاب خاطراتش در نشست «زنان در جهان»، گفت: «به نظر من جایگاه یک وزیر و حتی به طور کلی رهبری در جامعه دموکراسی، مانند مسابقه دو و میدانی است. یعنی شما باید به سریعترین شکل ممکن بدوید و بهترین مسابقه ممکن را ارائه کنید.»
وزیر خارجه دوره اول ریاستجمهوری اوباما میخواهد دستاوردهای سیاست خارجی در آن دوره به وی نسبت داده شود، مانند کمپین تحریمهای بینالمللی علیه ایران برای برنامه هستهای این کشور. از طرف دیگر، کلینتون از شکستهای سیاستخارجی در آن دوره فاصله میگیرد، مانند بازنشاندن روابط آمریکا با روسیه که یکی از دلایل آن ارتباط کلینتون با مخالفان «ولادیمیر پوتین» رییسجمهوری این کشور بود.
رقبای جمهوریخواه کلینتون فرصتی را برای انتقاد از وی هدر نمیدهند. جمهوریخواهان به نقش کلینتون در تیره شدن روابط بین آمریکا و روسیه معترض بوده و بدون خستگی و استراحت و به صورت پیوسته در رابطه با حمله به کنسولگری ایالات متحده آمریکا در «بنغازی» که منجر به کشته شدن چهار آمریکایی از جمله سفیر این کشور شد، پرسشها و انتقادات خود را مطرح میکنند.
باوجود اینکه حزب جمهوریخواه با دیدگاههای جنگطلبانه کلینتون مشکلی ندارد، اما این نگرش ممکن است موجب شود کلینتون حمایتهای لیبرالهای حزب خود را از دست بدهد.
البته از طرف دیگر، مخالفتهای کلینتون با سیاستهای اوباما در خارج از مرزهای آمریکا که منجر به ایجاد هرج و مرج و آشفتگی در جهان شده، دولت اوباما را به زانو درآورده و جایگاه آمریکا را در صحنه بینالمللی متزلزل کرده است، میتواند به سود وی تمام شود.
کلینتون با دقت تمام از نقد دولت اوباما در عموم پرهیز کرده است و کاخ سفید نیز اعلام کرد که رییسجمهوری همچنان برای گرفتن مشاوره با وزیر سابق خود تماس میگیرد. قابل توجه است که بسیاری از سیاستهای خارجی دولت مانند تحریمهای اعمال شده علیه ایران و موضع خصمانهتر آمریکا در مقابل چین، همچنان آثاری از طرز تفکر کلینتون در خود دارند.
اخیرا ۲۴ نفر از مقامهای کنونی و سابق دولتی، دیپلماتها، دوستان و تحلیلگران، در مصاحبههای خود اعلام کردند که کلینتون همواره از مدافعان تهاجمیترین تصمیمهای اوباما در مسائل سیاست خارجی، بوده است.
تمام این گفتهها در حالی است که کلینتون در همه شرایط نظر خود را بیان نکرد و تلاش کرد تا وفاداریش را به رقیبی که به رییسش تبدیل شده بود، ثابت کند. با این وجود پرسشی که مطرح میشود این است که اگر وی رییسجمهوری شود، چه سیاستهای خارجی را در پیش خواهد گرفت؟ افرادی که با کلینتون کار کردهاند، میگویند: «هیلاری غیر مقید بوده و در استفاده از ارتش برای حل مسائل بینالمللی کمتر از اوباما احتیاط میکند.»
«دنیس راس» مشاور سابق کاخ سفید در رابطه با کلینتون گفت: «کلینتون اینگونه نیست که در استفاده از نیروی نظامی عجله کند، اما ذاتا به گونهای است که به استفاده از قدرت سخت بیشتر تمایل داشته باشد.»
مسائل خاورمیانه
تمایلات جنگطلبانه کلینتون به وضوح در کمپین انتخاباتی وی در سال ۲۰۰۸ مشخص شد. کلینتون در آن زمان در مقابل اوباما قرار گرفت و اعلام کرد که آمریکا با هیچکدام از دشمنانش، بدون پیش شرط مذاکره نخواهد کرد. اما وقتی اوباما از وی خواست تا در کابینه مشغول به کار شود، کلینتون برای ثابت کردن وفاداریش، دیدگاههای خود را مدفون کرد. این نوع عملکرد به مشکلات کلینتون برای بهبود جایگاهش کمکی نکرد.
صلح در خاورمیانه مسالهای است که وزرای خارجه آمریکا از «هنری کیسینجر» وزیر خارجه آمریکا در زمان رییسجمهوری «ریچارد نیکسون» گرفته تا «جان کری» وزیر خارجه فعلی این کشور همواره برای ایفا کردن نقشی تاثیرگذار در آن تلاش کردهاند. رییس ستاد کاخ سفید در این رابطه میگوید: «تلاش برای برقراری صلح در خاورمیانه مسالهای است که همواره به عنوان یکی از ملزومات وزرای خارجه آمریکا محسوب میشود.»
جان کری تلاش زیادی برای برقراری صلح در خاورمیانه انجام داد که نتیجه چندانی نداشت. اما همواره به تلاش خود ادامه داده و میدهد. این در حالی است که بسیاری از کهنهکاران دیپلماسی خاورمیانه معتقدند هیلاری کلینتون خیلی زود از تلاش در این زمینه دست کشید. «جیمی کارتر» رییسجمهوری سابق آمریکا در مصاحبه با مجله «تایم» گفت: «کلینتون کار خاصی برای برقراری صلح انجام نداد.»
فشار آوردن به ایران
هیلاری کلینتون در مواجهه با ایران موفقتر بود. وی که در رابطه با حل مساله هستهای ایران از طریق مذاکره مستقیم اوباما با ایرانیان بود، برای وضع تحریمهای علیه ایران و افزایش فشار بر این کشور، تلاش زیادی کرد.
«تام دونیلون» مشاور امنیت ملی سابق گفت: «وضع تحریمهای بینالمللی علیه ایران کار بسیار دشواری بود. زیرا برای انجام این کار میبایست کشورهای اروپایی و آسیایی را که ایران شریک مهم تجاریشان محسوب میشد را متعاقد میکرد.»
کلینتون یک روز پیش از رایگیری سازمان ملل متحد برای وضع تحریمهای جدید علیه ایران، با سفیر چین در واشنگتن، دیدار کرد و با تشریح کردن خط به خط قطعنامه سازمان ملل، تلاش کرد تا موافقت با اهمیت چین را در رایگیری روز بعد بدست بیاورد.
تحریمهایی که کلینتون از آنها در کمپین خود یاد میکند مربوط به توقف فروش نفت ایران و قطع عملیات بانکی این کشور در جهان است.
گفتوگوی تازه با چین
کلینتون در مواجهه با چین نیز راهی پرخاشگرانهتر را در نظر داشت که در نهایت سیاستی نرمتر را در پیش گرفت. وی در اولین سفر خود به پکن به عنوان وزیر خارجه، گفت که آمریکا در رابطه با شرایط حقوق بشر در چین مانند گذشته فکر میکند و سخنرانی جدیدی ارائه نمیکند.
وی در سال ۲۰۱۰ میلادی در نشستی در ویتنام حاضر شده و آمریکا را به زور در مشاجره پیچیده چین با همسایگانش وارد کرد. دولت چین از دخالت وی در مسائل منطقهای آنها خشمگین شده بود، اما کلینتون با این کار مفاد تازهای در روابط با این کشور ایجاد کرد. وی با اصرار بر اینکه چین میبایست از قوانین بینالمللی تبعیت کند، با تحکیم روابط آمریکا با متحدان آسیایی خود مانند ژاپن، کرهجنوبی و فیلیپین، واشنگتن را از سیاستهای چین-محور روسایجمهوری قبلی در رابطه با آسیا، دور کرد.
استانداردی متفاوت
یکی از دشوارترین کارهای پیش روی کمپین کلینتون، تشریح این مساله است که مشهورترین اقدامهای وی در زمان وزارتش، - تاکید وی بر حقوق زنان و دختران - یک موضوع ساده و لطیف نبوده و بخشی از یک استراتژی برونمرزی در راستای افزایش امنیت ملی آمریکا بوده است.
مشاوران کلینتون بیان میکنند، وی تنها دیپلماتی است به دلیل داشتن تمایلات بسیار صلحجویانه و بسیار جنگطلبانه، به صورت همزمان، مورد انتقاد قرار میگیرد.
«توماس نایدز» معاون سابق وزیر امور خارجه آمریکا، در این رابطه میگوید: «نمیتوانید هر دو را داشته باشید. از یک طرف بگویید که کلینتون به زنان و دختران، قدرت نرم، بیمارستان و بریدن روبانها علاقه دارد و همزمان مشاهده کنید که وی تنها به هواپیماهای بدون سرنشین، موشکها و جنگ اهمیت میدهد.»
هواداران هیلاری کلینتون به خاطر شهرت و آینده سیاسی احتمالی وی، کارنامه کاری او را بر اساس استانداردهایی فراتر از حد معمول وزرای خارجه پیشین ارزیابی میکنند.
دیدگاه کلینتون در رابطه با دیپلماسی قرن بیست و یکم مشابه پیشبینی طرفدارانش نسبت به آینده دیپلماسی آمریکا به عنوان کشوری فعالتر در عرصه بینالمللی، است. پرسش اینجا است که آیا این دیدگاه در مورد کشوری که بیش از ۱۲ سال درگیر جنگ بوده است، صادق خواهد بود یا خیر.
یکی از تحلیلگران سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا گفت: «اگرچه تعداد زیادی از اعضای حزب دموکرات با جنگطلبی کلینتون مشکل دارند اما از خود میپرسند به سراغ چه فرد دیگری برویم. آیا کاندیدای بهتری از کلینتون در حزب دموکرات وجود دارد؟»