تی پارتی، انشعاب محافظهکاران در دل لیبرالها
جنبش تی پارتی در سال ۲۰۱۰ میلادی برای انتخابات کنگره ۱۳۸ نامزد معرفی کرد که همگی جمهوریخواه بودند و توانست با این اقدام برنامههای راستگرایانه و افراطی خود را از طریق پیروزی برخی از اعضا که وابسته به حزب جمهوریخواه بودند، بر ساختار و جامعه سیاسی آمریکا تزریق و تحمیل کند و سایه سنگین خود را بر عرصه سیاسی ایالات متحده بگستراند.
موضوع برگزاری انتخابات یکی از مسالههایی است که تمامی دولتها به طور مستقیم با آن در ارتباط هستند. به بیانی دیگر هر سرزمین و جغرافیای سیاسی که به عنوان یک دولت – ملت شناخته میشود، میبایست برای تامین عقیده و منافع شهروندان خود اقدام به برگزاری همهپرسی سیاسی کند تا با مشارکت حداکثری بتواند دولت مورد تایید مردم را به روی صحنه سیاسی اصلی بیاورد.
اکثریت کارشناسان، اساتید و صاحبنظران علم سیاست بر این عقیدهاند که علاوه بر قانون اساسی هر کشور که به نوعی شاکله اصلی در روند و طریق برگزاری انتخابات محسوب میشود، تکیه بر حقوق اساسی و حقوق مدنی جامعه به علاوه احترام به حقوق شهروندی میتواند دموکراسی را به جامعه عرضه کند. دستهای دیگر این نظریه را کاملاً مخدوش میدانند و حتی به مخالفت با گروه اول برمیخیزند. آنها معتقدند که فرایند برگزاری انتخابات تنها با یک اجبار نامحسوس محقق میشود که این اجبار بر پایه « اصول حقوقی» بنا شده است و در اصل علم حقوق را یک قاعده الزامآور برای به میدان کشاندن مردم و ریختن رایهای آنها به داخل صندوق میدانند.
به موازات برگزاری انتخابات و به فراخور محیط سیاسی هر کشور، جمعیتها، کمپینها یا سازمانهای غیردولتی مشخص شدهای که از احزاب مختلف سیاسی برخاستهاند، اقدام به فعالیت میکنند و با توجه به آبشخور از پیش معینشده، فعالیتهای تبلیغاتی خود را نمایان میکنند. این فعالیتها غالباً با استفاده از یک مدل خاص اما منسوخ شده و تکراری رخ عیان میکند. به این معنا که اکثر کمپینها یا جمعیتهایی که حامی احزاب هستند یا رسماً دست به تبلیغات به نفع نامزد حزب متبوعشان میزنند یا اینکه با تخریب چهره نامزد حزب حریف اقدام به تضعیف آن میکنند و تا جایی این روند را ادامه میدهند که منجر به حذف آن نامزد شوند.
یکی از مهمترین انتخاباتی که در کل جهان همیشه حائز اهمیت و حتی بحرانساز بوده ، انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده است. به عبارتی دیگر سیاست بینالملل و در معنی اخص آن، تمامی کشورهای حاضر در دهکده جهانی همیشه منتظر خروجی این انتخابات هستند تا نهایتاً بتوانند با گمانهزنیهای حدودی، سیاستهایی که در قبال آنها از سوی واشنگتن اتخاذ میشود را مقداری درک کنند و به تناسب آن بتوانند سیاستها و خط مشیهای خود را مطابق آن رهبری کنند.
در اینجاست که نقش تشکلها و جنبشها که پیشتر به آن اشاره شد، ملموس و نمایان میشود. یکی از این جنبشها، «جنبش چای آمریکا» یا « تی پارتی» نام دارد که همیشه و در همه مکان به عنوان هواداران حزب و نمایندگان نو محافظهکاران به حساب میآید.
این جنبش که 90 درصد هواداران آن از سفیدپوستان مرفه و تحصیلکرده تشکیل شده است، در این میان خود را پدیدهای دائمی با وزن سیاسی غالب و نه مغلوب نشان میدهد. در پانزدهم آوریل 2009 یعنی در تکس دی (روزی که مردم آمریکا هرساله میزان درآمد خود را به اداره مالیات اعلام میکنند) با برپایی تظاهرات در شهرهای بزرگ آمریکا، برای اولین بار خودی نشان داد و در دوازدهم سپتامبر و در پاسخ به فراخوان رادیویی، یک مجری رادیو به نام گلن بک (مجری شبکه فاکس نیوز) بیش از 10 هزار نفر برای شرکت در یک تظاهرات بزرگ راهی واشنگتن شدند.
این جنبش بهرغم اینکه خیلی ساده و پیش پا افتاده ارزیابی میشود و آن را یک جمعیت کمارزش فرض میکنند، از نفوذی قوی و تا حدی کانالیزه شده برخوردار است. تا جایی که بدون پشتیبانی و حمایت تی پارتی، بیتردید «اسکات براون» نمیتوانست در ایالت ماساچوست که اکثراً چپگرا هستند پیروز میدان شود. در این ایالت، جمهوریخواهان موفق شدند صندلی خالی «ادوارد کندی» را که از زمان مرگ وی خالی مانده بود، تصاحب کرده و رقیب دموکرات خود را کنار بزنند.
اینکه چرا تی پارتی تا به این حد توانسته سکان جهتدهی سیاسی در ایالتهای کلیدی و مهم را به نفع جمهوریخواهان در دست بگیرد، دلایل گوناگونی دارد. «روی کاساگراندا» استاد دانشگاه آستین در تگزاس و کارشناس مسائل سیاست داخلی ایالات متحده بر این باور است که ماهیت جنبش تی پارتی، متشکل از چهار عنصر اساسی است. اول محافظهکاری اجتماعی که این عادت همیشگی جمهوریخواهان به حساب میآید؛ دوم محافظهکاری مالی، سوم مسیحیت پروتستانی انجیلی و چهارم بیگانههراسی که این مورد هم از خصیصههای نومحافظه کاران به حساب میآید. به گونهای که جمهوریخواهان در روابط و مناسبات سیاسی خود همیشه بر فضایی امنیتی تاکید دارند تا بازدارندگی حاصل از آن بتواند جلوی پیشروی دشمن (هم در بعد سیاست داخلی و هم در ابعاد سیاست خارجی) را بگیرد.
اما اوج درخشش این جنبش در سال 2010 میلادی نمایان شد.تی پارتی در آن سال به وزنهای در صفحه شطرنج سیاست آمریکا بدل شد و این وزنه در کفه جمهوریخواهان بیشتری سنگینی کرد. این جنبش در سال ۲۰۱۰ برای انتخابات کنگره ۱۳۸ نامزد معرفی کرد که همگی جمهوریخواه بودند و توانست با این عمل برنامههای راستگرایانه و افراطی خود را از طریق پیروزی برخی از اعضا که وابسته به حزب جمهوریخواه بودند، بر ساختار و جامعه سیاسی آمریکا تزریق و تحمیل کند و سایه سنگین خود را بر عرصه سیاسی ایالات متحده بگستراند. اعضای این جنبش توانستند 36 کرسی مجلس نمایندگان و سه کرسی مجلس سنا را از آن خود کنند. از سال 2010 تاکنون، این امر موجب شد تا جنبش تی پارتی به عنصر مهمی در حزب جمهوریخواه تبدیل گردد.
نشان ویژه و پرچم معروف این حزب با زمینه ای زرد که مار زنگی در آن در حال نیش زدن است، اعتراض و انتقاد این جنبش را به تصویر میکشد. کاهش بدهیهای دولت که از زمان روی کار آمدن اوباما افزایش سریع داشته است و کاهش کسر بودجه به همراه کاهش نقش دولت فدرال در زندگی سیاسی - اقتصادی کشور و تقویت حقوق افراد و ایالات، به علاوه کاهش مالیاتها و ساده کردن سیستم پیچیده اقتصادی و مهمتر از همه لغو اصلاحات در بهداشت و درمان، اصلیترین خواستههای این جنبش به شمار میآید.
این در حالی است که 48 درصد از آمریکاییها نسبت به خواستههای اساسی جنبش تی پارتی نظر مثبت دارند. در حالی که تنها 40 درصد از شهروندان ایالات متحده خود را طرفدار سیاستهای اوباما میدانند. 51 درصد از افرادی که خواهان رشد اقتصادی و ایجاد شغل هستند، از هواداران این جنبش به شمار میروند و این در حالی است که رقم طرفداران سیاستهای اقتصادی کاخ سفید تنها 40 درصد است.
به هر ترتیب و با در نظر گرفتن اقدامهای اوباما در سالیان گذشته و با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 میلادی، میتوان گفت که جنبش تی پارتی در حال حاضر محبوبتر از دموکراتهای حاکم بر کاخ سفید به شمار میآید که گفته میشود در ماه های آینده این جنبش برنامههای ویژهای برای فعالیت خود و حمایت از نامزدهای جمهوریخواه خواهد داشت.
گزارش: فرشاد گلزاری