انزوا یا ابقا، دوگانهای به اسم آتن
زیادهخواهیهای آلمان و سایر کشورهای اروپایی دلیل اصلی به نتیجه نرسیدن مذاکرات با یونان است اما در سوی دیگر میدان؛ کابوسی به نام روسیه درصدد نزدیک کردن خود به مقامات آتن است که لرزه بر پیکره اتحادیه اروپا انداخته است.
واژه بحران زمانی که به یک کشور اطلاق میشود بیتردید یک نوع مشکل و معضل بینالمللی را به نمایش میگذارد. یعنی مساله مطرح در یک دولت به قدری در تنگناهای سیاسی و اقتصادی قرار میگیرد که بههم ریختگی سیستماتیک به وجود میآید و نتیجه آن متزلزل شدن پایههای سیاسی خواهد بود و البته این موضوع میتواند ریشه در مسائل اقتصادی داشته باشد.
آن چیزی که در این بین واضح و مشخص خواهد بود این است که اگر اقتصاد یک کشور با مشکل مواجه شود، بیشک این مسئله به لایحههای سیاسی اعم از کلی و جزئی آن سرایت میکند و در نتیجه فشار اقتصادی بر مردم باعث میشود موجی از اعتراضات مدنی علیه دولت بهراه بیافتد که غالباً منشا آن به دلیل ریاضتهای اقتصادی، عدم رشد اقتصادی و رکود بازار خواهد بود.
5 سالی که یونان را به ستوه آورد
از این رو باید به بحران پولی – مالی در یونان اشاره کرد. بحران اقتصادی در حدود 5 سال است که این کشور را به توپ فوتبالی تبدیل کرده که میان کشورهای اروپایی از این سو به آن سوی اتحادیه اروپا فرستاده میشود. از سال 2010 تاکنون این بحران از تمامی ابعاد بررسی شده اما هم اکنون این کشور با 350 میلیارد دلار بدهی در آستانه خروج از حوزه یورو قرار گرفته است و همین موضوع باعث شده کشورهای عضو اتحادیه اروپا از اقدام یونان احساس خطر کرده و مجدداً طرح ارائه وامهای کلان به این کشور را در دستور کار خود قرار دهند.
باید به این نکته اشاره کرد که یونان در حدود 280 میلیارد دلار به وامدهندگان بینالمللی بدهکار است. 3 کشور آلمان، فرانسه و ایتالیا به ترتیب 55، 43 و 36 میلیارد یورو از دولت آتن طلبکار هستند و مابقی کشورهای اروپایی در ردیف چهارم به بعد مبالغی را به این کشور در قالب وامهای طولانی مدت اعطاء کردهاند که کماکان در صف طویل وصول این ارقام در مقابل یونان ایستادهاند. ازسوی دیگر باید به این موضوع توجه داشت که رقم بدهیهای این کشور بیش از 175 درصد تولید ناخالص داخلی است که این یک معضل جدی و بحرانی را برای آن به وجود آورده است.
چپگراهای ناموفق
با روی کارآمدن چپگراها در یونان و زمانی که حزب ضد ریاضتی "سیریزا" به رهبری «آلکسیس سیپراس» قدرت را در آتن به دست گرفت؛ افکار عمومی جهان و در پله اول، شهروندان یونانی امیدوار بودند که بحران 5 ساله اقتصادی کشورشان که موجب بیکاری و حتی مهاجرت جوانان به مرزهای خارج از یونان شده است به زودی ریشهکن شده یا حداقل بهبود پیدا کند که تاکنون این امر محقق نشده است.
آلمان و سهمخواهی همیشگی
دلایل بسیار زیادی درخصوص اینکه چرا طرحهای ریاضتی و به دنبال آن تزریق وامهای میلیارد دلاری از سوی کشورهای اروپایی به بدنه معیوب اقتصادی یونان نتوانسته این کشور را از حالت ورشکستگی بیرون آورد؛ وجود دارد اما عمده این مشکلات به عدم کارایی طرحهای صندوق بینالمللی پول و به خصوص سیاستهای سیاسی و اقتصادی آلمان و شرکای اروپایی آن برمیگردد.
آلمان و کشورهایی که به نوعی متحد اقتصادی او در قاره سبز به شمار میروند بر این باور هستند که یونان میبایست فشار و اعمال ریاضت اقتصادی خود بر شهروندان این کشور را بیش از حالت فعلی افزایش دهد تا بتواند با گرفتن مالیاتهای سنگین و همچنین به اجرا گذاشتن بستههای اقتصادی که از سوی اتحادیه اروپا برای آتن درنظر گرفته شده است، بدهیهای میلیاردی خود را پرداخت کند و به یک بالانس اقتصادی برسد.
اما باید گفت که عملاً وامهای اعطایی به یونان راه به جایی نبرده است. به گونهای که شبکه بی.بی.سی در هفته اخیر گزرشی را از صندوق بینالمللی پول منتشر کرد که در آن گفته شده یونان برای اینکه به ثبات اقتصادی برسد، نیازمند 50 میلیارد یورور اضافهتر از وامهای کنونی خواهد بود. درمقابل "الکسیس تسیپراس"، نخستوزیر یونان، از مردم خود خواسته در همهپرسی پنجم جولای 2015 که قرار است فردا مطابق با 14 تیر 94 برگزار شود، پاسخ "نه" را به سیاستهای اقتصادی ریاضتی بدهند.
خیانت سازماندهی شده
همین موضوع و سپردن آینده اقتصادی یونان به دست مردم، باعث "یان کلود یونکر،" رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا، در قبال دولت چپگرای یونان موضع بگیرد و اظهار کند یونان و مقامات آتن وی را فریب دادهاند و مورد خیانت قرار گرفته است. یونکر هفته گذشته در بروکسل با انتقاد از سیاستهای دولت یونان گفته بود اغلب طرحهای یونانیها که در خلال مذاکرات پیشهاد شد، یا دیرتر از موعد مشخص ارائه شده یا کاملاً منشا درست محاسباتی نداشته و قابلیت اجرا ندارد.
این انتقادات تا جایی پیش رفت که «آنگلا مرکل»، صدراعظم آلمان، در سخنرانیای که به مناسبت مراسم هفتادمین سالگرد تشکیل حزب دموکرات مسیحی صورت داده بود؛ نسبت به خروج یونان از حوزه یورو هشدار داد و آن را خطری برای تمام اروپا دانست. به موازات آن "استفان زایبرت"، سخنگوی دولت آلمان، برای اینکه اوضاع را کمی آرام نگه دارد، از آمادگی مرکل برای ادامه مذاکرات با دولت یونان خبر داد و اینکه به نظر میرسد آلمان درصدد است بتواند با نرم کردن اوضاع شکننده در یونان، منافع خود را پیش برده تا طلبهای میلیاردی خود را از از یونان وصول کند.
یکی از اتفاقاتی که هفته گذشته و در جریان شکست مذاکرات میان یونان و کشورهای اروپایی رخ داد؛ تعطیل شدن بانکهای سراسر این کشور بود که دستور این عمل از سوی نخستوزیر صادر و با نظارت وزارت دارایی عملی شد و عمده دلیل برای انجام چنین کاری جلوگیری از ورشکستگی 100 درصدی یونان اعلام شد. بهطوریکه شهروندان تنها میتوانند مبلع 60 یورو از خودپردازها برداشت کنند و مستمری بگیران در طول هفته مجاز به دریافت 120 یورو هستند. البته عدهای از شهروندان یونان معتقدند در امتداد طرح ریاضتی میبایست فساد دولت هم به پایینترین حد خود برسد تا اقتصاد ورشکسته این کشور بتواند نفسی تازه کند.
مساله دیگری که در خصوص بحران اقتصادی یونان باید مورد توجه قرار گیرد؛ این است که از منظر جامعهشناختی، مردم یونان مردمی خوشگذران و کمکار هستن و مانند شهروندان آلمان بیش از حد کار نمیکنند. همین موضوع میتواند در همهپرسی 5 جولای ورق را برگرداند و مردم یونان به طرحهای ریاضتی پاسخ مثبت دهند که در اینصورت باید سقوط چپهای یونان را متصور دانست. چراکه در دنیای فعلی و در اکثر نقاط کره خاکی، به دلیل اینکه چپگراها از منابع مالی مناسبی برخوردار نیستند و اصولاً در بند شعارهای حزبی و ایدئولوژیک خود قرار دارند نمیتوانند شعارها و اهداف سیاسی خود را محقق کنند که مصداق بارز فعلی آنرا میتوان در یونان سوسیالیستهای فرانسه دنبال کرد.
روسیه، کابوس اتحایه اروپا
اما محور پایانی که نباید از آن غافل بود و به کابوسی برای کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا تبدیل شده است، روسیه و مقامات فعلی کرملین خواهند بود. نگاه بروکسل به روابط میان آتن و مسکو، نگاه خوشبینانه نیست و حتی در تحلیلهای ارائه شده از سوی کارشناسان برجسته اروپایی و خصوصاً روزنامههایی مانند اشپیگل و لوموند، سیاستهای دولت حاکم بر یونان را یک "شیفت استراتژیک" توصیف کردهاند که در نهایت متمایل شدن به سمت روسیه را دربرخواهد داشت. مقامات مسکو بارها به صورت آشکار و پنهان، تمایل خود را برای ارائه کمکهای مالی به یونان ابراز کردهاند و میتوان میگفت روسیه درصدد است از اختلافات بهوجود آمده میان یونان و اتحادیه اروپا استفاده کرده و خود را به این کشور نزدیک کند چراکه روسها بر این عقیدهاند که همسو کردن حتی یک کشور اروپایی با سیاستهای خود، میتواند شکافی در تحریمهای اعمال شده علیه مسکو ایجاد کند. از این رو "لاری سامرس"، وزیر دارایی سابق آمریکا، در سخنرانی خود در کنفرانس اقتصادی سوئیس خروج یونان از منطقه یورو و هم فکر شدن آن با روسیه را خطری بسیار بزرگ و جبرانناپذیر قلمداد کرد و حتی این موضوع را دلیلی دانست که اروپا را به اروپای سال 1914 یعنی شروع جنگ جهانی اول تبدیل خواهد کرد.
فرجام سخن:
بنابراین باید گفت همهپرسی پنجم جولای دو خروجی را با خود به همراه خواهد داشت که یکی از آنها نهایتاً به ثمر خواهد نشست. اول اینکه با پاسخ منفی مردم به طرحهای کشورهای اروپایی، احتمالاً یونان به انزوا کشیده خواهد شد که در تاریخ این کشور بیسابقه خواهد بود که در آن زمان خطر روسیه بیشتر حس خواهد شد. در فرض دوم اگر پاسخها مثبت باشد، مردم این کشور میبایست با سیاستها و اقتصاد ریاضتی دست و پنجه نرم کنند و عملاً این کشور در زیر وامهای کلان کشورهای اروپایی قد خم میکند که جابجایی قدرتهای سیاسی و حتی درگیریهای جناحی صورت خواهد گرفت.
گزارش: فرشاد گلزاری