بیماری دیپلماتیک یا دیپلماتهای بیمار؟/پرونده دوم: مبارک و تیموشنکو
آنچه که در خصوص این مدل از بیماریهای مصلحتی وجود دارد، تنها شکستگی پای جان کری یا لخته موجود در جمجمه هیلاری کلینتون نیست بلکه موارد مشابهی در این خصوص وجود دارد.
لفظ بیماری دیپلماتیک که اخیرا بر سر زبان عوام و خواص افتاده است، دلایل گوناگونی دارد و به نوعی آن را به یک مکتب مورد استفاده توسط دیپلماتها تبدیل کرده که دلایل متفاوتی را در پس خود دارد. این دلایل اعم از پنهان و آشکار اکثراً یک نوع راه گریز یا ایجاد خلل در موضوعاتی خاص را مد نظر دارد.
مصر ناآرام میشود
آنچه که در هفتههای اخیر موجب شد تا پرونده بیماریهای دیپلماتیک برجسته شود، دوچرخه سواری جان کری در فرانسه و مصدومیت وی در سانحهای بود که در حین آن رخ داد و منجر به غیبت وی در عرصه سیاست بینالملل شد. اما آنچه که در خصوص این مدل از بیماریهای مصلحتی وجود دارد، تنها شکستگی پای جان کری یا لخته موجود در جمجمه هیلاری کلینتون نیست بلکه موارد مشابهی در این خصوص وجود دارد که در پرونده اول حول محور دو شخصیت سیاسی به آن اشاره شد که در این پرونده هم دو چهره دیگر یعنی «حسنی مبارک» رئیسجمهوری مخلوع مصر و « یولیا تیموشنکو» نخستوزیر پیشین اوکراین مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
اکثر کارشناسان و صاحبنظرانی که در خصوص کشور مصر قلم میزنند، این کشور را متمدنترین کشور جهان عرب مینامیدند. اما زمانی که در ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ میلادی نافرمانیهای مدنی و اعتراضات گستردهای به ساختار نظام سیاسی مصر وارد شد و پایههای حکومت حسنی مبارک به لرزه در آمد، روی دیگر ورق دیکتاتوری وی را به نمایش گذاشت.
شعله اعتراضات تا جایی در مصر برافروخته شد که حسنی مبارک در ۱۱ فوریه ۲۰۱۱ میلادی مجبور به استعفا شد و در همان روزها قاهره حکومت نظامی را تجربه کرد و قانون وضعیت اضطراری که در سال ۱۹۵۸ میلادی تصویب و از سال ۱۹۶۷ به فرمان جمال عبدالناصر در مصر اجرایی شد، مجدداً منع عبور مرور و تجمعها را به انقلابیون مصر تحمیل کرد.
رفته رفته درگیریها در مصر به حدی بالا گرفت که مبارک به تمامی نیروهای امنیتی و ارتش مصر دستور مداخله و حتی تیراندازی مستقیم به انقلابیون و معترضان مصری را صادر کرد و حتی نیروی هوایی مصر به دستور رئیسجمهوری مخلوع اقدام به شکستن دیوار صوتی واقع در میدان التحریر کرد.
باتوجه به اینکه انقلابها در تمامی دنیا تا یک مقطع نامشخصی سیر صعودی به خود میگیرند، اغلب در نقطه مشخصی دچار سکته و توقف میشوند و منتظر چهره جدیدی میمانند تا به روی کار بیاید و اوضاع را بهبود ببخشد. در خلال انقلاب مصر هم چنین سناریویی پیاده شد به طوری که مهرههای مبارک یکی پس از دیگری به صحنه سیاست فرستاده شدند تا بلکه بتوانند مردم را آرام کنند و آبی بر روی آتش برافروخته شده بریزند.
فرعونِ بیمار به دادگاه میآید
اما زمانی که اوضاع بر وقف مراد حسنی مبارک و نظامیان حاکم بر قاهره پیش نرفت، ناگهان ناقوس محاکمههای ناگهانی زده شد. این بار قفسهای دادگاه کیفری قاهره میزبان مبارک، دو پسرش و همچنین حبیب العادلی وزیر پیشین کشور مصر و تعدادی از افسران ارشد پلیس بود تا جرایم ارتکابی را به آنها تفهیم کنند. بالاخره در تاریخ دوم آگوست ۲۰۱۱ میلادی علاء و جمال مبارک (دو فرزند حسنی مبارک) از زندان «مزرعه طره» با خودروهای ضدگلوله و تحت تدابیر شدید امنیتی به مقر آکادمی پلیس انتقال داده شدند و پس از آن هواپیمای حامل حسنی مبارک از فرودگاه بینالمللی شرمالشیخ در فرودگاه نظامی «الماظه» به زمین نشست و پس از آن با هلیکوپتری به آکادمی پلیس انتقال داده شد و در ساعت هشت و ۴۵ دقیقه صبح هلیکوپتر به زمین نشست.
نکتهای که در اینجا حائز اهمیت خواهد بود، این است که حسنی مبارک توسط آمبولانس به دادگاه انتقال داده شد و پس از آن بر روی برانکارد و به همراه یک پزشک به داخل دادگاه آورده شد که اگر فیلمهای زمان رسیدگی به پرونده وی را به دقت مشاهده کنیم با ورود وی به دادگاه موجی از تعجب و سکوت به یکباره بر دادگاه حاکم میشود. در همین جا است که باید گفت نقشه جدید مبارک و قدیمیترین شگرد دیپلماتها یعنی «بیماری دیپلماتیک» تاثیر خود را بر فضای دادگاه گذاشت که البته تمامی مجرمان خصوصاً مبارک و دو فرزندش تمامی اتهامات خود را منکر شدند و جلسه رسیدگی بعدی در تاریخ ۱۵ آگوست یعنی ۱۳ روز بعد توسط «احمد رفعت» قاضی پرونده تعیین شد که به دستور وی، مبارک در این مدت به دلیل بیم فرار از کشور در بیمارستان آکادمی پلیس مصر بستری شد.
البته پس از آن، سومین جلسه رسیدگی به پرونده مبارک در سال ۲۰۱۱، در تاریخ پنجم سپتامبر در حالی برگزار شد که هزاران نفر از مردم در پی طولانی شدن جلسات رسیدگی به پرونده فرعون مصر در پشت درهای دادگاه با پلیس و نیروهای امنیتی درگیر شده بودند. یکی از تاثیراتی که بیماری حسنی مبارک بر روند رسیدگی پروندهاش داشت، حضور تعدادی از وکلای وی با پلاکاردها و تصاویر مبارک بود که البته هیچ مخالفتی هم از سوی قضات دادگاه با این موضوع نشد.
بالاخره در اواخر ماه نوامبر ۲۰۱۴ میلادی، «محمود کامل الرشیدی» قاضی دادگاه جنایی قاهره در آخرین جلسه رسیدگی به پرونده مبارک و پسرانش، در پرونده کشتار انقلابیون و نیز صدور گاز به اسرائیل تبرئه شدند و همچنین فساد مالی آنها به دلایل نامعین اثبات نشد.
«بانوی گاز» به زندان افتاد
مورد بعدی که در موضوع بیماریهای دیپلماتیک میتوان به آن اشاره کرد، «یولیا تیموشنکو» نخستوزیر سابق و رهبر «حزب میهن» اوکراین است که یکی از مهرههای اصلی در انقلاب نارنجی اوکراین که در سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۵ به وقوع پیوست، به شمار میرود.
پس از آنکه «ویکتور یانوکوویچ»، رئیسجمهوری روسگرای اوکراین در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد و روی کار آمد، در فوریه سال ۲۰۱۰ میلادی عملاً زمام امور را به دست گرفت. لذا به رسم قواعد نانوشته سیاست، یکی از کسانی که میبایست از شطرنج سیاسی کییف حذف میشد، تیموشمکو بود. چرا که او از بقایای رژیم «ویکتور یوشچنکو» رئیسجمهوری غربگرای اوکراین بود.
از اینرو رسیدگی به پرونده و اقدامهای تیموشنکو کلید خورد و در خلال آن معلوم شد که بانوی اول اوکراین، با سوء استفاده از جایگاه و قدرت سیاسی خود اقدام به فعالیتهای اقتصادی در حوزه انرژی (صنعت گاز اوکراین) کرده است به طوری که یک پنجم از ثروت اوکراین را به خودش اختصاص داده بود و این موضوع به قدری سر و صدا به راه انداخت که نشریه اقتصادی فوربس و همچنین ایتارتاس روسیه در گزارشهایی جداگانه وی را در رتبه سوم قدرتمندترین زنان دنیا در سال ۲۰۰۵ جای دادند.
دادگاه دولتی اوکراین در تاریخ ۱۱ اکتبر ۲۰۱۱ با صدور حکمی تیموشنکو را به هفت سال زندان محکوم کرد و در کیفرخواست وی آمده است یکی از دلایلی که این میزان مجازات برای وی تعیین شده به این دلیل است که اقدامهای تیموشنکو رقمی بالغ بر ۱۹۰ میلیون دلار خسارت بر پیکره اقتصادی اوکراین وارد کرده است و پس از آن « بانوی گازِ» اوکراین راهی زندان شد.
نکته حائز اهمیتی که در این بین وجود دارد و اکثر مفسران هم آن را در به وجود آمدن انقلاب اوکراین در سال ۲۰۱۴ میلادی موثر میدانند، زندانی شدن تیموشنکو است که البته باید گفت این موضوع موجب تشدید انقلاب شد. چرا که در زمان حضور تیموشنکو در زندان ماموران زندان اقدام به ضرب و شتم وی کردند و در ازای این عمل تیموشنکو هم دست به اعتصاب غذا زد.
نخستوزیر بیمار شده
یکی از موضوعاتی که میبایست در خصوص بیماری تیموشنکو به آن اشاره کرد، این است که اعلام بیمار بودن و به موازات آن حضور وی در زندان موجب شد تا شخصیتهای زیادی برای دیدن او به سلولش مراجعه کنند که پس از دیدار با او نطقهای متفاوتی منتشر شد. »استفان فوله» مسئول وقت امور گسترش اتحادیه اروپا پس از دیدار با تیموشنکو اظهار کرده بود که زندانی شدن تیموشنکو تنش جدی در روابط اتحادیه اروپا- کییف ایجاد کرده است و مقامهای اتحادیه اروپا بارها به دولت اوکراین هشدار دادهاند که اگر نخستوزیر سابق این کشور از زندان آزاد نشود، کییف باید منتظر پیامدهای منفی باشد.
ظرافت در پرداخت رسانهای بیماری تیموشنکو و همچنین خبرهایی که به دنبال آن حکایت از انتقال وی به آلمان برای درمان او را در پی داشت، به سرعت در حمایت از او منتشر شد. به گونهای که روسای جمهوری آلمان، ایتالیا، رومانی، اتریش و چند کشور دیگر در اعتراض به سوءرفتار با یولیا تیموشنکو، تصمیم به تحریم نشست سران اروپای شرقی و مرکزی گرفتند که به دنبال آن دولت اوکراین مجبور به لغو این نشست در در روزهای ۱۱ و ۱۲ ماه می ۲۰۱۲ و موکول کردن آن به زمان دیگری شد. علاوه بر این چند کشور اروپایی تهدید کردند در صورتی که اوکراین رفتارش را با تیموشنکو تغییر ندهد، مسابقات فوتبال یورو ۲۰۱۲ (جام ملتهای اروپا) به میزبانی اوکراین را هم تحریم خواهند کرد.
پس از این موضوعات، شاهد انقلاب اوکراین و گریختن یانوکویچ از طریق مرزهای شرقی اوکراین به روسیه بودیم. در ٢١ فوریه ٢٠١۴ در پی ادامه درگیریهای مخالفان با موافقان دولت اوکراین و تسخیر کاخ ریاستجمهوری توسط مخالفان، پارلمان این کشور با بازگشت به قانون اساسی سال ٢٠٠۴ موافقت کردند که این طرح با ٣٢۵ رای موافق به تصویب رسید و راه برای آزادی تیموشنکو هموار شد. همچنین پارلمان اوکراین به آزادی تیموشنکو از زندان نیز رای مثبت داد و او در ساعاتی بعد در ٢٢ فوریه از زندان آزاد شد.
نکتهای که پس از آزادی نخستوزیر سابق اوکراین مهم ارزیابی میشود، حضور وی در میدان استقلال اوکراین است. همگان در تعجب بودند که چگونه تیموشنکو به محض آزادی از زندان آن هم با جراحاتی که پس از عملهای جراحی به وی وارد شده است بر روی صندلی چرخدار نشسته و در میان مخالفان دولت حضور پیدا کرده و آنها را جویندگان حق خود دانسته است. پس از آن هم، «کاترین اشتون» مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا با تیموشنکو ملاقات کرده و از آزاد شدن وی ابراز خرسندی کرد و بعد از آن تاکنون حتی به تعداد انگشتهای یک دست هم خبری از حضور یا اقدامهای تیموشنکو و اینکه در کجا ساکن است و مشغول به چه کاری است، منتشر نشد.
فرجام سخن:
چهار شخصیتی که در این دو پرونده بررسی شد، همگی از سیاستمداران و دیپلماتهای شناخته شده در دنیا هستند و خط فکری و مذهبی و حتی سیاستهای آنها به هم شباهتی ندارد که البته در کلیات خط سیاسی آنها به هم نزدیک است. اما آن چیزی که در این چهار شخصیت و چهرههای آینده و گذشته جهان سیاست مشترک است، وجود موئلفهای به عنوان بیماری دیپلماتیک است که اغلب برای گریز از تخلفات و اهمال کاری های خود (مانند تیموشنکو، مبارک و کلینتون) اجرایی میشود یا برای انحراف در مسالهای خاص که هدف از آن جلب توجه افکار عمومی است (مانند جان کری) مطرح و عملی میشود. باید منتظر بود تا ببینیم بیمار دیپلماتیک بعدی چه کسی خواهد بود.
گزارش: فرشاد گلزاری