ورود فرانسه به خاور میانه به نیابت از تلآویو
دلیل اقدام پاریس از ارائه طرح صلح ۱۸ماهه چیست؟ باید این اقدام را تنها به موازات تایید و حمایت کشورهای اروپایی دانست اما اسرائیل هم نیابت خود را برای ورود تیم اولاند به خاورمیانه اعطاء کرده است.
چهار روز پیش تمامی رسانهها و خبرگزاریهای فرانسه به یکباره و در اقدامی مشترک اما با فاصله زمانی متفاوت خبری را با مضمون «پیشنویس طرح دو دولت برای دو ملت از سوی فابیوس به نمایندگی از دولت فرانسه به زودی در شورای امنیت سازمان ملل مطرح خواهد شد» منتشر کردند.
رادیو بین المللی فرانسه بلافاصله این خبر را به صورت ویژه منتشر کرد. شبکه فرانس ۲۴ هم پس از آن، خبر مطرح شدن پیش نویس و حتی مکتوب شدن این پیش نویس را منتشر کرد.
اما به دلیل وجود ابهامات در این مساله، ختم کلام این موضوع در روز بعد توسط روزنامه «لوفیگارو» به چاپ رسید که رسماً طرح مربوطه را تایید کرده و باید گفت سیاست خارجی اولاند و سوسیالیستهایی که میل و اشتیاقی خاص به ورود در خلیج فارس و خاورمیانه دارند، حکم ماجراجویی خود را بدین وسیله صادر کردند.
اینبار مرد اول پاریس که به «آقای مصالحه»، «آقای آشتی دهنده» و «مرد تلفیق» معروف است پس از دو سفری که به قطر و عربستان سعودی داشت و مقدمات را برای آمادگی افکار عمومی جهان به وجود آورده بود، در صدد این برآمده تا بتواند خود را با سناریوی جدید اسرائیل که پدر معنوی او محسوب میشود، نقش به اصطلاح میانجی را بازی کند که البته جای تامل و تعجب را فراهم میکند.
در تشریح پارامترهایی که باید در این موضوع بدان پرداخت، نقش اصلی و خیزش به یکباره اتحادیه اروپا در مسائل منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا است. زمانی که کشورهای عضو اتحادیه پیشنهادهای گوناگونی اعم از اقتصاد، سیاسی و دفاعی مطرح کردند اسرائیل مخالفتهای جدی را نمایان کرد. از سوی دیگر هم یکی از ۳ راهبردی که اوباما در سیاست خارجی خود دنبال میکند مساله صلح فلسطین است که تاکنون محقق نشده است.
دلیل عدم موفقیت ایالات متحده، پیگیری دو پرونده مذاکرات هستهای ایران و در راستای آن اصرار برای به سرانجام رساندن مناقشه صلح فلسطین و اسرائیل است. بیشک یکی از مخالفین اصلی به سرانجام رسیدن پرونده هستهای کشورمان مقامات حاکم بر تلآویواند که همچنان ایران را برای خود یک خطر بالقوه میپندارند و از بالفعل شدن این تهدید به شدت هراس دارند که البته تمامی مواضع اسرائیل و دولتهای گذشته و فعلی آن در جهت تکمیل سناریوی اسلام هراسی مطرح است.
یکی از دلایلی که موجب شده تا اسرائیل از یک واسطه برای صلح میان خود و فلسطین استفاده کند سناریوی کهنه اما با روشی جدید است که در گذشته قرار بود توسط حافظان منافع آنها در واشنگتن صورت گیرد اما با تغییراتی که در رفتار شخصی و شخصیت اوباما به وجود آمد این موضوع قدری تغییر ماهیت داد و نتانیاهو به همراه راست گراهای افراطی بر آن شدند تا چهرهای خندان اما مطیع را برای پیشبرد و اجرای طرح انحرافی ۱۸ ماهه منصوب کنند.
انتخابات میان دورهای سنا پای جمهوریخواهان به قوه مقننه آمریکا را باز کرد و از آنجا بود که نتانیاهو گره کروات خود را کمی شل کرد و نفسی کشید و به طرح ریزی استراتژی جدید خود پرداخت. از همین رو طرحی که «لوران فابیوس» از آن رونمایی کرد و به طرح «دو کشور برای دو ملت» از آن نام برده میشود، یک نوع وقت کشی محسوب میگردد تا زمان باقی مانده از ریاست جمهوری باراک اوباما به اتمام رسیده و برآوردهای دقیق تری از ارتباط اسرائیل با فلسطینیان تهیه شود.
یکی دیگر از فکتهایی که میبایست به آن توجه شود واژه ۱۸ ماهه در این پیش نویس است. هجده ماه مدتی که برای دستیابی به صلح و پایان مناقشه میان دو طرف اسرائیلی و فلسطینی تعیین شده است، مقداری با ابهام روبرو است. اگر توافق میان ایران و آمریکا به وقوع بپیوندد راستی آزماییهایی که قرار است در این خصوص صورت پذیرد بیشک چندین ماه طول خواهد کشید تا روال این ماجرای طول و دراز به رو ریل اصلی خود هدایت شود.
به موازات همین موضوع اسرائیل فرصتی پیدا خواهد کرد تا سناریوهای جدید را نوشته و شهرکسازی خود را پیش ببرد. چراکه این موضوع به عنوان شاهرگ بقای شهروندان اسرائیل و حتی نظام سیاسی اسرائیل محسوب میشود و اگر مرزهای چهارم ژوئن ۱۹۶۷ از سوی کشورهای مختلف و نهادهای اروپایی به رسمیت شناخته شود، باید گفت تیر خلاص بر پیکره اسرائیل شلیک خواهد شد. چراکه کشورهای اروپایی مانند بریتانیا، اسپانیا، سوئد و ایرلند اخیراً حمایت نسبی خود را از به رسمیت شناختن این مرزها اعلام کردهاند و در مقابل هم تئوریسینهای اسرائیل عنوان «مرزهای آشویتز» را به آن اطلاق کردند.
اقدام اخیر پاریس به موازات تایید و حمایت کشورهای مذکور صورت گرفت و به نوعی میتوان گفت که چراغ سبز این موضوع از سوی آنها نشان داده شد و از طرفی دیگر نتانیاهو در دیداری که با فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در منطقه اشغالی داشته است تا حدودی انعطاف خود را در این خصوص نشان داده است اما مجدداً وی خلع سلاح طرف فلسطینی را خواستار شد و مرزبندیهای ۱۹۶۷ بر اساس منافع اسرائیل را خاطر نشان ساخت.
به موازات این ماجرا پارلمان یونان هم ادعا کرده بر اساس سیاستهای واتیکان و دیگر کشورهای قاره سبز به رسمیت شناختن سرزمین فلسطین بر اساس مرزهای ۱۹۶۷ را در دستور کار خود قرار خواهد داد. اما این موضوع و اینکه چرا پارلمان برای به رسمیت شناختن اسرائیل رای گیری میکند و دولت این کشور را دخیل نکرده است مسالهای است که «خبرگزاری اسپوتنیک» به نقل از یک منبع در فراکسیون حزب «سیریزا» در یونان به آن اشاره کرده و دلیل آن را نزدیک شدن دولت آتن به تل آویو در تحرکات منطقهای اعلام کرده است که جبران پنهانی کسری بودجه این کشور توسط سرمایه داران یهودی هم از این حیث قابل ملاحظه است.
منابع دیگر فرانسه از مکتوب شدن بند دیگری از این پیش نویس پرده برداشتهاند که در خصوص آوارگان فلسطینی حاصل از حملات صهیونیستها و شهرک سازی آنها بحث میکند. در این بند آورده شده است که مقامات اسرائیل میبایست در این مورد به جبران خسارت وارد شده بپردازند. اما فعالان حقوقی و همچنین تحلیلگران مسائل مربوط به حوزه فلسطین فقدان جبران خسارت معنوی را از ابهامات متن پیش نویس طرح ۱۸ ماهه میدانند و دلیلشان اقدام اسرائیل در طول این مدت برای نسل کشی در غزه و سرزمینهای اشغالی بوده است.
در هر صورت باید گفت بیتردید تصویب این طرح به نفع اسرائیل خواهد بود چراکه آنها بیشک مرزهای سال ۱۹۶۷ را به رسمیت نخواهند شناخت. فرانسه هم در این بین به دنبال سهم خواهی خود اعم از تسلیحاتی و سیاسی است. ایالات متحده نیز با خط و نشانهای غیرمستقیم که برای فرانسه کشیده است وی را از ادامه پیگیریهای خود در این پرونده منع کرده است. علاوه بر آن «ولید العوض» عضو دفتر سیاسی حزب مردمی فلسطین در این باره اعلام کرده است که فلسطینیان نمیتوانند با یک سری از بندهای این طرح موافقت کنند چراکه به رسمیت شناختن اسرائیل مصداق سر فرود آوردن در مقابل صهیونیستها است که نمیتوان آنرا قبول کرد.
بنابراین در تقاطع گیری اظهارات دو طرف و با اشاره به بیانات «طلال ابوظریفه» عضو دفتر سیاسی جبهه دموکراتیک فلسطین که گفته است محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان متقاعد شده است که بازگشت به مذاکره با کابینه راستگرای تندروی اسرائیل و رسیدن به نتایج غیر ممکن است، نشانگر یک نمایشنامه انشعابی برای دادن شکلات به طرف فلسطینی ست تا با دادن حداقل امتیاز حداکثر بهره برداری را صورت دهد تا حیات و امنیت خود را در برابر ایران با شریک کردن فلسطینیان تضمین کند.
گزارش:فرشاد گلزاری