پوتین همچنان میتازد؛ اتحادیه اروپا صفر – مسکو یک
آیا اتحادیه اروپا توانست روسیه افسار گسیخته را به زنجیر بکشد؟ بیشک کمتر کسی میتواند این موضوع را باور کند اما این اتحایه با فشارهای آمریکا همچنان در صدد به زانو درآوردن پوتین است.
حکایت تقابل روسیه و اتحادیه اروپا، ماجرای مدیری است که هر بار خطایی از او سر میزند، کارمندان وی، او را به اصلاح رفتارش تذکر میدهند و مدتی ماجرا مانند خط ممتد پیش میرود اما دوباره به خط مقطع تبدیل میشود.
اکثریت و قریب به اتفاق تحلیلگران حوزه اوراسیا و به خصوص کارشناسان مسائل بینالملل که از سال ۲۰۱۴ ذرهبین تفسیر خود را بر روی بحران اوکراین و مسائلی که به موازات آن در سیاست خارجی روسیه رخ داده است سوق دادهاند، تماماً بر این نظرند که درگاه ورود مسکو به تقابل با واشنگتن و در پله بعدی کشورهای عضو اتحادیه اروپا، استراتژیکترین نقطه اوکراین یعنی «جزیره کریمه» ارزیابی میشود.
روابط میان شرق و غرب تا زمانی که «ویکتور یانوکویچ» رئیسجمهوری روس گرای اوکراین از کییف خارج نشده بود، تا حدودی تقابلی به حساب میآمد اما زمانی که وی را مجبور به استعفا کردند و کار به زد و خورد و دخالت مستقیم منابع اطلاعاتی آمریکا که در کییف مستقر بودند، کشید زمزمههایی از یک تقابل دنبالهدار در دو سطح گفتمانی و جریانی و آن هم در سطح بین المللی به گوش رسید.
تمامی این مسائل پیش از امضای مصوبۀ پارلمان روسیه توسط «ولادیمر پوتین» در مورد الحاق شبه جزیرۀ کریمه که عملاً در تاریخ ٢١ مارس ۲۰۱۴ به روسیه ضمیمه شد، سیر عادی خود را طی میکرد اما پس از اینکه پوتین رسماً این موضوع را رسانهای کرد و و مهر علنی به آن زد، شیبی صعودی به خود گرفت و علناً دیوارههای جنگ سردی دیگر را پایهریزی کردند.
اگر از خط و نشانها و حرف پراکنی غربیها در طول این مدت بگذریم، باید به ورود کشورهای اتحادیه اروپا به شطرنج اوکراین اشاره شود. ممکن است که حریف مقابل روسیه در این بحران، تنها آمریکا ارزیابی شود اما بیتردید ایالات متحده بدون یارکشی سیاسی از طریق شرکای استراتژیک خود توان مقابله و اعمال نفوذ در خصوص جداییطلبان شرق اوکراین و به طور کلی منطقه دونباس ( متشکل از دونتسک و لوهانسک) را ندارد.
از این رو به تدریج ظهور و به روی صحنه آمدن بازیگران سیاسی در سطح بینالملل به وضوح به چشم میخورد که سعی دارند خود را به عنوان یک کنشگر فعال در منازعه میان اوکراین و روسیه مطرح کنند. این موضوع باعث شد تا آمریکا اجتماعی از همپیمانان سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتیاش را با خود همراه کند تا بتواند از هر کدام به عنوان کارتی برای اعمال فشار و ایجاد انشعابی جدید در مبارزه با روسیه بهره ببرد.
سناریوی آمریکا تا جایی درست از آب درآمد. کشورهایی مانند کانادا بریتانیا، آلمان، فرانسه و حتی ایتالیا دست به دست هم دادند تا به صورت زنجیروار تحریمهایی را علیه روسیه برای چندمین بار وضع کنند که البته محوریت آن را مقامهای واشنگتن به عهده دارند.
در همین راستا غربیها تنها به تحریمهای اقتصادی مانند بلوکه کردن داراییها و اموال چهرهها و مقامهای روس رضایت ندادند. به گونهای که ممنوعیت صدور ویزا را در امتداد آن وضع کردند. اتحادیه اروپا در مرحله بعدی که بیتردید فشارهای سیاسی واشنگتن بر آنها نافذ خوانده میشود، اقدام به تحریم ۱۵ نفر از شخصیتهای کلیدی مسکو کرد که در بین آنها نام افرادی مانند: «آلکساندر بورتنیکوف» رئیس سازمان امنیت فدرال، «نیکلای پتروشف» دبیر شورای امنیت روسیه و همچنین «میخائیل فرادکوف» مدیر اداره اطلاعات خارجی به چشم می خورد.
اما موضوع به همین آرامی پیش نرفت. معاون نخستوزیر بریتانیا در سخنان خود برای اینکه بتواند شکل و شمایلی خاص به تحریمهای اتحادیه اروپا علیه روسیه بدهد، این بار محرومیت مسکو از میزبانی مناسبتهای بینالمللی را خواستار شد. به طوری که که «نیک کلگ» محروم شدن این کشور از میزبانی جام جهانی فوتبال ۲۰۱۸ را مطرح کرد و اصرار بر ملی شدن این موضوع دارد.
از طرف دیگر، «استفان هارپر» نخستوزیر کانادا تاکید کرده که روسیه جایی در گروه هفت نخواهد داشت چرا که شخص ولادیمر پوتین به امنیت بینالملل، حاکمیت قانون و دموکراسی پایبند نیست. درادامه ایتالیا هم که طرح مشترک نظامی با روسیه داشت، این طرح را متوقف کرده و فکر ساختن زیردریایی مشترک با مسکو را از سر بیرون کرده است.
در ادامه تحریمها، آلمان قرارداد خود با ارتش روسیه برای ساختن ساختمانها و تاسیسات آموزش نظامی روسیه را از درجه اعتبار ساقط کرد و آمریکا هم مجدداً تفاهمنامه هستهای که با مسکو منعقد کرده بود را باطل اعلام کرد.
اما موضوعی که از تمامی موارد مذکور و حتی تحریم رهبران جداییطلب مناطق شرقی اوکراین پر اهمیتتر و بحث برانگیزتر است، اجلاس گروه ۲۰ بود که نیمه دوم آبان ماه ۱۳۹۳ در بریزبن استرالیا برگزار شد.
اوباما و کامرون در یک حرکت از قبل هماهنگ شده به همراه سایر رهبران سیاسی جهان، رئیسجمهوری روسیه و به طور کلی ساختار سیاست خارجی روسیه را به باد انتقاد گرفتند تا جایی که ولادیمر پوتین در اواسط این نشست و به صورت کاملاً باور نکردنی این نشست را به مقصد کرملین ترک کرد.
این موضوع و هجمههای وارده به روسیه تا جایی پیش رفت که اوباما، پوتین و روسیه را در کنار ویروس ابولا به خطرناکترین زهر و سم جهانی تشبیه کرد. پس از این مساله، صدراعظم آلمان هم که نتوانست بر فشارهای آمریکا فائق آید، روسیه را به وضع مدل دیگری از تحریمها تهدید کرد.
کشمکشهای سیاسی ادامه داشت تا جایی که تعدای از کشورها از جمله مجارستان، اسلواکی و جمهوری چک حمایت ضمنی خود را از روسیه اعلام کرده و تاکید کردند: تحریمهای ما علیه روسیه، پیش از روسیه برای خود ما زیانبار است. در سیاست این کار به مثابه شلیک به پای خودمان است.
همچنین اعضای گروه « بریکس» که به جز روسیه کشورهای هند، برزیل، چین و آفریقای جنوبی در آن حضور دارند، به موازات تشدید تحریمهای اتحادیه اروپا علیه روسیه، حمایت خود از مسکو و بینتیجه خواندن تحریمهای اتحادیه را اعلام کردند و گمان میرود به دلیل اینکه اعضای بریکس رقمی در حدود ۳۰ درصد قدرت اقتصادی جهان را در اختیار دارند، میتوانند بالانسی را در اقتصاد روسیه به وجود آورند.
همین موضوع باعث شده است تا «لوران فابیوس» و «فرانک والتر اشتاینمایر» وزرای خارجه فرانسه و آلمان به عنوان چهرههای دیگری از بازی غربی تحریمها به اظهار نظر در این خصوص بپردازند.
تا جایی که اشتاینمایر در گفتوگوی خود با رادیو بینالمللی فرانسه و شبکه تلویزیونی فرانس ۲۴ که در بلومبرگ هم منتشر شد، علناً آلمان را شریک تجاری روسیه خواند و تحریمها را تنها به دلیل همگرایی با فرانسه، بریتانیا و در کل اتحادیه اروپا خواند.
در امتداد این سخنان، فابیوس و اولاند هم با اتخاذ ژست دموکراسیخواهی و حمایت از قوانین بین المللی، روسیه را ناقض حقوقی اتحادیه اروپا و ۲۸ کشور عضو آن میداند.
به هر ترتیب، توافقنامه آتشبس «مینسک» توسط کشورهای موسوم به «نرمادی» که شامل روسیه، اوکراین، آلمان و فرانسه میشود، به امضا رسید اما پس از آن با نقض آتشبس توسط ارتش اوکراین و تبادل آتش آنها با جداییطلبان منطقه دونباس مجدداً روسها تحریم شدند که گفته شده روند این تحریمها تا شش ماه آینده ادامه دارد تا در صورت تغییر رفتار روسیه از شدت آن کاسته شود.
اما آنچه در این میان مهم است، شکاف ایجاد شده در اتحادیه اروپا بر سر موضوع اوکراین و مقابله با تفکر احیای روسیزم است. اگر چه اتحادیه اروپا به همراه واشنگتن تحریمهایی را علیه مسکو وضع کردهاند اما باز هم پوتین سرپا به نظر میرسد که مشغول تاخت و تاز برای مقابله با سناریویی جدید خواهد بود تا بتواند با غرب به مقابله به مثل بپرازد.
گزارش: فرشاد گلزاری