خبرگزاری کار ایران

خارقانی در گفت‌و‌گو با ایلنا تشریح کرد؛

بررسی رویدادهای مهم اروپا در سال ۱۳۹۳

بررسی رویدادهای مهم اروپا در سال ۱۳۹۳
کد خبر : ۲۶۲۹۹۴

قاره اروپا در سالی که گذشت شاهد تحولات زیادی بود؛ از اعتراض‌های و ریاضت‌های اقتصادی یونان تا وقایع تروریستی پاریس و کپنهاگ.

«سید شمس‌الدین خارقانی» سفیر سابق ایران در آلمان و تحلیلگر مسائل حوزه اروپا چند محور مهم از رخدادهای قاره اروپا را که در سال ۱۳۹۳ شاهد آن بوده‌ایم، بررسی و تشریح می کند که مشروح این گفت‌وگو در ادامه می آید:   

 مشخصات قاره سبز چیست؟

برای این‌که اروپا و آینده آن را تفسیر کنیم، باید اول این قاره بشناسیم و با قاره‌های دیگر جهان مقایسه کنیم تا به عظمت آن به عنوان قاره‌ای کهن پی ببریم. البته وارد تاریخچه اروپا نمی شویم چراکه تاریخچه آن بسیار مفصل و پیچیده است. اما باید بگویم که اروپا در حدود ۱۰ هزار کیلومتر مربع وسعت دارد که دومین قاره کوچک جهان بعد از قاره استرالیا است و جمعیت آن در حدود ۷۳۰ میلیون نفر تخمین زده شده که ۱۱ درصد جمعیت جهان را به خود اختصاص می‌دهد و ۵۰ کشور عضو آن هستند و تعدادی از کشورها هم وابسته هستند.

وی ادامه داد: از این ۵۰ کشور، ۲۸ کشور اتحادیه اروپا را تشکیل داده‌اند. تولید  ناخالص داخلی اتحادیه اروپا چیزی در حدود ۲۰ تریلیون دلار است که رقمی در حدود ۳۰ درصد تولید ناخالص جهان را به خود اختصاص داده است. اما کشورهای عمده‌ای که سازنده این تولید ناخالص در اروپا هستند، ابتدا کشور آلمان است که رتبه چهارم جهان را به خود ختصاص داده است و کشورهای فرانسه، انگلیس، ایتالیا و روسیه در رتبه‌های بعدی قرار دارند و این موضوع نشان می‌دهد که پنج کشور از ۱۰ کشور بزرگ دنیا از لحاظ رده‌بندی شاخص اقتصاد دنیا در اروپا هستند.

این کارشناس مسائل اروپا با اشاره به وجود شرکت‌های مهم و تاثیرگذار بین‌المللی در قاره اروپا گفت: از ۵۰۰ شرکت مهم جهانی، ۱۸۴ شرکت در قاره اروپا قرار دارند و از این تعداد ۱۶۱ شرکت در اتحادیه اروپا واقع است. رشد سرانه تولید ناخالص در اروپا نسبتاً پایین است یعنی رقمی بالغ بر ۱/۱ درصد برآورده می‌شود که چیزی حدود ۲۸ هزار دلار است که این آمار مربوط به سال ۲۰۰۹ میلادی است و هم اکنون در همین حدود است. لذا تمامی این مباحث نشان می‌دهد که استاندارد زندگی مردم در اروپا هنوز در مقایسه با قاره‌های دیگر بسیار بهتر است. هر چند در اروپا کشورهای فقیرتر و غنی‌تر را می بینیم که حتی در داخل اتحادیه اروپا این تفاوت را شاهد هستیم، اما در مجموع در زندگی مردم این استاندارد قابل لمس و رویت است.

وی افزود: اروپا را می‌توان به دو قسمت تقسیم کرد. کشورهایی که عضو اتحادیه اروپا هستند و کشورهایی که در این اتحادیه عضویت ندارند. کشورهای عضو اتحادیه درگیری، تمایلات و ارتباطات بیشتری را با یکدیگر دارند که در کشورهای غیر عضو این موضوع وجود ندارد. البته کشورهایی مانند ترکیه و نروژ گرچه عضو اتحادیه نیستند اما همکاری‌های بسیار گسترده‌ای را با اتحادیه شکل می‌دهند. از این رو کشورهای عضو اتحادیه اروپا سعی می‌کنند چیزی در حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد تجارت خارجی خود را در داخل اتحادیه اروپا و کشورهای عضو این اتحادیه داشته باشند.

غرب سرایت دهنده بحران پولی - مالی در اروپا

بحران‌هایی در سال گذشته و به خصوص در ماه‌های پایانی سال گذشته در اروپا به وجود آمد. مسائلی مانند بحران پولی – مالی در این قاره و بحران یونان که البته موضوع فرانسه و قضایای اسلام‌هراسی در دانمارک هم از آن جمله بود. بحران پولی –مالی در سال ۲۰۰۸ میلادی به دلیل مشکلاتی که در آمریکا اتفاق افتاد، دامنه‌اش در جهان به خصوص به کشورهای ثروتمند دنیا سرایت پیدا کرد و درگیری‌هایی را برای این کشورها از جمله اتحادیه اروپا ایجاد کرد. این بحران باعث شد مقدار زیادی از اعتقاداتی که دربار اروپا به وجود آمده بود، سست شود. مثلاً اعتقادات هم‌گرایی و کار با یکدیگر یا همان مصداقِ یکی برای همه و همه برای یکی را متزلزل کرد و بحران مالی باعث شد تا هر کشور به فکر رود که چگونه دامن خود را از این آتش دور نگه دارد.

نهایتاً با یک همکاری جامع، اروپایی‌ها به خصوص اتحادیه اروپا توانست یک بخشی از وضعیت بحرانی خود را حل کند و نرخ‌های رشد کشورها به خصوص کشورهای عضو اتحادیه بالا رفته است و این بحران را توانستند تا حدودی حل کنند. لذا حل این بحران ممکن نبود مگر با یک کار دسته‌جمعی و هم‌اندیشی جمعی و این چیزی است که طبیعتاً اروپایی‌ها یاد گرفتند که باید با هم فکر کرده و کار کنند تا یک نوع موازنه را ایجاد کنند. البته اثرات این بحران تاثیرات مخرب عمیق و زیادی را داشته است مانند بحران یونان، اسپانیا، ایتالیا، پرتغال و ایرلند. به گونه‌ای که حتی کشورهای ثروتمند اروپایی مانند لوگزامبورک، هلند و بلژیک هم به این معضل گرفتار شده‌اند و تاثیر این بحران بر آنها هم مشهود است.

یونان، مقیاس کوچک بحران اقتصادی قاره اروپا

خارقانی در خصوص بحران یونان خاطر نشان کرد: اگر بخواهیم نمونه‌ای از بحران پولی – مالی اروپا را در مقیاس کوچک‌تر تشریح کنیم، باید به بحران یونان اشاره کرد. بحران یونان درس بسیار بزگی است برای کشورهایی که می‌خواهند به صورت جمعی یا اتحادیه‌ای با یکدیگر کار کنند و ارتباط داشته باشند. ذکر چند مورد در بحران یونان حائز اهمیت است. اول اینکه یونان اگر چه کشور کوچکی است، اما به دلیل عضویتش در اتحادیه اروپا بحران داخلی یونان به عنوان یک بحران درون اتحادیه‌ای محسوب شد و گسترده‌تر از اصل بحران به نظر می‌آید. زمانی که صحبت از یونان می‌شود، همه به این فکر می‌روند که اتحادیه پولی – مالی در اروپا از بین خواهد رفت و همگرایی کاهش پیدا می‌کند. حتی موضوع شینگن را از بین رفته می‌دیدند و خیلی‌ها در آن زمان گفتند که احتمالاً یونان از اتحادیه جدا شود. بنابراین آنچه یونان را مهم کرده بحث اتحادیه اروپا است و نه خود کشور یونان.

یونان پیش از پیوستن به اتحادیه اروپا از جمله کشورهای فقیر اروپایی بود اما به دلیل کمک‌های مالی که دریافت کرد، توانست خودش را بالا بکشد. اما بحران ۲۰۰۸ که اتحادیه، جهان و حتی اروپا را در برگفت تاثیر بسزایی بر روی یونان داشت. تحقیقاتی که در سال ۲۰۰۹ صورت گرفت، مشخص کرد که یونان دارای بدهی‌های بسیار زیادی است و تا قبل از آن کسی از این موضوع با اطاع نبود و بحران سال ۲۰۰۸ باعث شد تا بدهی یونان مشخص شود. نکته دیگر اینکه باید دانست در یونان فساد مالی و دولتی بسیار عمیقی وجود دارد. یعنی حتی قبل از سال ۱۹۸۱ هم این فساد وجود داشته و به دلیل دسترسی بر منابع پولی، این فساد در یونان بیشتر شده و قدرت‌هایی که در پشت پول‌های افسانه‌ای در یونان وجود داشت، باعث شد که سیاسیون قدرت زیادی بگیرند.

بانک‌ها از مقصران بحران یونان هستند

وی درباره نقش بانک‌ها در بحران یونان گفت: بانک‌ها در اروپا و به خصوص در اتحادیه اروپا به راحتی به کشورهای عضو اتحادیه وام می‌دادند و زمانی که قادر به بازپرداخت نبودند، این موارد اعلام نمی‌شد در نتیجه باز پرداخت را به تعویق می‌انداختند و بهره‌ها را بالاتر می‌برند. بنابراین یونان به راحتی وام می‌گرفت بدون اینکه دغدغه باز پرداخت را داشته باشد و در سال ۲۰۰۹ معلوم شد چه مقداری وام گرفته و اتحادیه تازه متوجه شد که بانک‌ها را چقدر راحت گذاشته‌اند تا به هر میزانی که خواستند به افراد وام بدهند. از این رو در سال ۲۰۰۹ کشورها را بررسی کردند و نهایتاً متوجه شدند که یونان بدهی عظیمی دارد. یعنی در سال ۲۰۰۹ بدهی این کشور بالغ بر ۱۲۷ درصد از تولید ناخالص ملی بود و نهایتاً در سال ۲۰۱۴  بدهی آن رقم در حدو ۱۷۶ درصد تولید ناخالص ملی گزارش شد و رقم بدهی یونان چیزی در حدود ۳۱۶ میلیارد یورو اعلام شد و تقریباً منجر به اعلام ورشکستگی دولت یونان شد.

بعد از این موضوع رقمی در حدود ۱۱۰ میلیارد یورو توسط اتحادیه اروپا، صندوق بین‌المللی پول و بانک‌های اتحادیه اروپا، برای یونان تایید شد و یونانی‌ها تعهد کردند که طرح ریاضت اقتصادی صندوق بین‌المللی پول را که شامل مقداری شاخصه است را اعمال کند. همچنین تغییرات ساختاری را اعمال کند. یعنی دولت را کوچک کنند و حقوق‌ها را کاهش داده و خصوصی‌سازی را صورت دهند که این مباحث اصلی‌ترین موارد آن توافق‌نامه اصلی بود. فشار بر اقشار کم‌در آمد باعث شد تا اغتشاشات بسیار زیادی به خصوص در سال ۲۰۱۴ در یونان ایجاد شود و نهایتاً منجر به این شد که در تاریخ ۲۵ ژانویه ۲۰۱۵ انتخابات جدیدی برگزار شود و حزب چپ سریزا در یونان روی کار بیاید. آلمان‌ها با این حزب به تندی برخورد کردند. چراکه درصد بالایی از کمک‌هایی که به یونان شده بود از کانال آلمان گذشته شده بود و نهایتاً به جدال لفظی میان این دو کشور کشیده شد.

این پژوهشگر مسائل اروپا با اشاره به حل و فصل بحران یونان گفت: طرفین در اتحادیه اروپا به یک خرد جمعی رسیدند و به پای میز مذاکره آمدند به گونه‌ای که وزای اقتصاد و دارایی اروپا سه دور با یکدیگر مذاکره کردند و در آخر به یونان اجازه دادند که به تعهداتش عمل کند وتا حدودی این بحران حل و فصل شد اما نه بطور کامل. اما به طور قاطع نمی‌توان درباره یونان بحث کرد. باید وضعیت سال ۹۴ را سنجید و تحلیل درست ارائه کرد.

اسلام‌هراسی در ادبیات سیاسی اروپا رشد کرد

سفیر سابق ایران در آلمان با مهم خواندن موضوع اسلام هراسی در اروپا اعلام کرد: زمانی که واژه‌هایی مانند سکولاریسم و غرب‌گرایی در ادبیات سیاسی جای گرفت، واژه اسلام‌گرایی هم در مقابل آنها وارد ادبیات سیاسی شد. گراهام فولر کتابی به اسم آینده اسلام سیاسی دارد و در آنجا واژه اسلام‌گرایی را اینگونه تعریف می‌کند: مجموعه‌ای از ایدئولوژی سیاسی که بر طبق آن اسلام نه تنها جامع تمام ابعاد زندگی  انسانی است، بلکه کامل ترین مکتب عملی است. لذا این تعریف را از واژه اسلام‌گرایی ارائه می‌دهد.

واژه‌هایی مانند رادیکالیسم، اسلام سیاسی، بیداری اسلامی و بنیادگرایی اسلامی به وجود آمدند تا مفهوم صحبت‌های فولر و دیگران را زیر سوال ببرند. مثلا اگر رادیکالیسم را به کار می‌برند به این دلیل است که بخشی از اسلام‌گرایان رادیکال‌تر از دیگران هستند اما نمی‌شود این را به کلیت جامعه مسلمانان اطلاق کرد. ولی این موضوع رخ داد و امروز شما می‌بینید که مشکلی به اسم داعش و با استفاده از همان تفکر رادیکال شکل می‌گیرد و کمک کرده تا تعریفی غیر جامع را جایگزین تعریف اصلی اسلام‌گرایی کنند. بنابراین اگر بخواهیم اسلام‌گرایی را درست معنا کنیم، مباحث بنیادگرایی از داخل آن به وجود نخواهد آمد و متاسفانه امروز خودِ مسلمانان این تعاریف را قبول کرده‌اند.

شارلی ابدو، سناریویی از روی ترس

وی درباره اقدامات غربی‌ها برای مبارزه با اسلام خاطر نشان کرد: اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها برای اینکه از نطفه‌دار شدن اسلام در کشورشان جلوگیری کنند، به این تعاریف و قرائت‌های ناصحیح از اسلام دامن زدند تا تعاریف اسلامی را خدشه‌دار کنند. لذا می‌دانیم که بن لادن چه کسی بود و غربی‌ها از وی چه بهره‌برداری کردند و در حالت کنونی اروپایی‌ها چگونه از تفکرات افراطی بهره خواهند برد.

شارلی ابدو یک از این فرصت‌ها بود. مجله‌ای فُکاهی با تیراژی بسیار کم. این مجله چهارشنبه‌ها منتشر می‌شد و نگارش‌های داخل آن تماماً ضد کاتولیک‌ها، ضد یهودی‌ها، ضد اسلام و حتی ضد سیاست‌های داخلی فرانسه بود. این مجله به دلیل چپ‌گرا بودنش به همه حمله‌ور می‌شد و در ژانویه ۲۰۱۵ مشاهده کردید که مورد حمله قرار گرفت و در حدود ۱۲ نفر کشته شدند. زمانی که این اتفاق در شارلی ابدو رخ داد، نسخه شماره ۱۱۷۸ این نشریه رقمی در حدود هشت میلیون خریدار را به خود اختصاص داد. در صورتی که از نسخه ۱۱۷۷ این نشریه تنها ۵۰ هزار نسخه به چاپ رسید و نسخه ۱۱۷۹ آن هم در حدود پنج میلیون و ۲۰۰ هزار خریدار داشت یعنی به یک باره این مجله برجسته شد و این موضوع خواسته یا نا خواسته کمک بزرگی به گروه‌های چپ‌گرا در فرانسه بود.

این حادثه تنها فشار را بر روی مسلمانان زیاد کرد و به دولت فرانسه اجازه دخالت و سرک کشیدن در مسائل مسلمانان را داد. در دانمارک هم این موضوع پیش آمد اما در آنجا این بحث برای اولین بار اتفاق نیفتاد بلکه در سال ۲۰۰۵ هم روزنامه‌ای به اسم «کوستن» وجود داشت که ۱۲ کاریکاتور از پیامبر اسلام را چاپ کرد و تا سال ۲۰۰۶ هم درگیری‌هایی به همین دلیل وجود داشت. لذا درشرایط فعلی اگر نگاهی بیندازید، می‌بینید که بعد از بلژیکی‌ها، دانمارکی‌ها بودند که به داعش پیوستند. یعنی از هر یک میلیون نفر ۱۰۰ نفر به داعش پیوسته است و این اثرات آن بود که چگونه با چند کاریکاتور می‌توان افکار مسلمانان را انحراف داد.

یهودیان دلیل حضور موساد در پاریس

این کارشناس مسائل بین‌الملل با اشاره به اینکه پس از حادثه شارلی ابدو تیم‌های اطلاعاتی موساد به سمت پاریس گسیل شده‌اند، بیان کرد: طبیعتاً زمانی که چنین اتفاقی رخ می‌دهد، هر کشوری به دنبال کسب منافع خودش است. به نظرم آن دو نفر عمدا به داخل سوپر مارکت یهودی نرفته‌اند و اقدام آنها برنامه‌ریزی شده نبود. لذا باید بگویم که هیچ کدام از این حملات و تجاوزات و درگیری‌ها ضربه‌ای به یهود و صهیونیست‌ها وارد نکرده است و بیشترین ضربه به مسلمانان وارد شده است مانند عراق و سوریه و پاکستان و افغانستان و اینها همه به قصد ضربه زدن به اسلام است و نه یهودیت یا صهیونیست‌ها.

اگر خبر ورود تیم‌های موساد به پاریس صحت داشته باشد، باید گفت که اسرائیل از هر طریقی حاضر است تمامی شهروندان و به طور کلی هر یهودی را حمایت کند و این یعنی بهره‌برداری از اتفاقی که رخ داده است. اسرائیلی‌ها به هر طریقی یا آشکار و یا پنهان به هم‌کیشان خود قصد کمک رسانی و به خصوص آموزش آنها را دارند.

اروپا، خواهان حل و فصل  مشکلات در پشت میز است

وی با تاکید بر اینکه اروپایی‌ها مشکلات را پای میز مذاکره حل می‌کنند، گفت: جنگ‌های زیادی از ۵۰۰ سال اخیر در اروپا به وقوع پیوست .مانند جنگ‌های جهانی یا جنگ فرانسه با انگلستان. اما بعد از جنگ جهانی دوم اروپایی‌ها به این فکر افتادند که نمی‌شود با جنگ و خونریزی کاری از پیش برد و حتی اگر جنگی پیش می‌آمد، مطمئناً اروپایی هم وجود نداشت. لذا باید به این نکته هم توجه داشت که در کشورهای اروپایی مانند کشورهای خاورمیانه مشکلات مرزها وجود دارد اما هیچ یک از آنها نگذاشته‌اند این موضوع باعث بروز جنگ شود.

اروپایی‌ها در پای میز مذاکره سعی کرده‌اند از طریق اقتصاد مشکلات دیگرشان را هم حل کنند. یعنی آرام آرام آمدند مسائل و مشکلات سیاسی را به مشکلات اقتصادی تزریق کردند و سعی کردند از این طریق مسائل سیاسی‌شان را هم حل و فصل کنند. امروزشما می‌بینید که اروپایی‌ها مشکلاتشان را پشت میز مذاکره به جایی می‌رسانند یعنی میز مذاکره صحنه نبرد آنها شده است.

در انتها باید بگویم اروپایی‌ها در موضوعاتی که یک دست وارد شدند، برنده میدان بودند و در مواضعی که با هم اختلاف‌نظر داشته‌اند، بازنده بوده‌اند .بنابراین مدل اروپایی  می‌تواند مدل قابل قبول و مفیدی در حل اختلافات باشد.

گفت و گو از: فرشاد گلزاری

ارسال نظر
پیشنهاد امروز