آمریکا در نقطهای تاریخی/ تقابل جمهوریخواهان و دموکراتها درباره پرونده هستهای ایران
سنای آمریکا از ۱۰۰ سناتور تشکیل شده و در انتخابات اخیر، جمهوریخواهان موفق به کسب اکثریت این مجلس شدند. زمانی که اکثریت سنا در اختیار جمهوریخواهان قرار میگیرد، ریاست تمام کمیسیون نیز به آنها میرسد. تاثیر و وزن سنا در تعیین جهتگیریهای سیاست داخلی و خارجی آمریکا بسیار بالاتر از مجلس نمایندگان این کشور است. به این دلیل که سناتورها به مدت شش سال در سنا حضور دارند، اهمیت و پایداری بیشتری نسبت به نمایندگان مجلس در صحنه سیاست دارند.
با توجه به پیروز شدن جمهوریخواهان در انتخابات اخیر، رویارویی کنگره و کاخ سفید به وجود آمده است و در این مورد میتوان گفت که در یک مقطع تاریخی در روابط میان قوه مقننه و مجریه آمریکا قرار داریم. در طول ۱۰۰ سال گذشته سابقه نداشته است که روابط دستگاه قانونگذاری و اجرایی آمریکا تبدیل به کشمکش درونی دو حزب شود.
پرونده هستهای ایران، نقطه کانونی این تقابل است. این پرونده، روابط آمریکا با اسرائیل و رابطه کاخ سفید و کنگره را تحت تاثیر قرار داده است. به دلیل نوع نگاه «باراک اوباما»، «جو بایدن» و دستگاه سیاست خارجی آمریکا به رهبری «جان کری»، روند مذاکرات ایران و ۱+۵ به موقعیتی باارزش در روابط ایران و ایالات متحده در طول ۳۵ سال گذشته رسیده است.
انتخابات آینده، سرنوشت کاخ سفید و دو سوم نمایندگان مجلس و سناتورهای آمریکا را مشخص میکند. بنابراین دموکراتها برای کسب برگ برنده در انتخابات آتی، تمام تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای ایران قرار داده تا آن را به نتیجه برسانند. محوریت ۱+۵ به عنوان طرف مذاکره با ایران، در دست آمریکا قرار دارد و دولت اوباما در تلاش است تا نقطه روشنی در کارنامه دموکراتها باقی بگذارد. به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای، با سه مانع جدی مواجه است. اول، جمهوریخواهان حاضر در سنا و مجلس نمایندگان آمریکا و دوم، کابینه اسرائیل با محوریت «بنیامین نتانیاهو» که از پشتیبانی لابی صهیونیستی آیپک برخوردار است.
سومین مانع، متحدان آمریکا در خاورمیانه شامل ترکیه و عربستان است. اوباما شاید بتواند به راحتی مخالفتهای عربستان، ترکیه و شیوخ حاشیه خلیجفارس را کنترل کند اما، در کنترل مخالفتهای اسرائیل به دلیل پشتیبانی لابی آیپک از آن با چالش مواجه است. امروز مشاهده میشود که بین جمهوریخواهان، آیپک و اسرائیل اتحادی شکل گرفته که در تاریخ آمریکا بیسابقه است. مخالفان داخلی مذاکرات یعنی جمهوریخواهان و مخالف خارجی این موضوع که اسرائیل است، در کنگره آمریکا به یکدیگر گره میخورند.
بنابراین، میبینیم که جمهوریخواهان در اقدامی غیرمعمول و خارج از عرف، یک رهبر خارجی را بدون اطلاع کاخ سفید برای سخنرانی به آمریکا دعوت میکنند. این سخنرانی دو هفته قبل از انتخابات اسرائیل انجام گرفت که تاثیر زیادی بر تعیین تکلیف انتخابات کنست دارد. در واقع نتانیاهو سعی میکند تا از مخالفت با توافق هستهای، موقعیت خود در اسرائیل را نیز تثبیت کند. حضور نخستوزیر اسرائیل در کنگره شوک بزرگی به کاخ سفید وارد کرد و دیدیم که اوباما، حاضر به ملاقات با نتانیاهو نشد. حدود ۶۰ نفر از سناتورها و نمایندگان دموکرات نیز سخنرانی نتانیاهو را ترک کردند.
پس از این واقعه، شاهد یک اتفاق عجیب و غیرمعمولتر از سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا بودیم. برای اولین بار، ۴۷ نفر از سناتورهای آمریکایی که اغلب از جمهوریخواهان هستند، نامهای بدون عنوان خطاب به رهبران جمهوری اسلامی ایران نوشتهاند. آنها از اوباما خواستند که توافق نهایی را برای تائید و تصویب به کنگره بیاورد؛ اما این موضوع با مخالفت اوباما مواجه شده و رئیسجمهوری آمریکا اعلام کرد که از حق وتو استفاده میکند. به این دلیل که جمهوریخواهان سنا و مجلس نمایندگان کمتر از د دو سوم لازم برای عبور از حق وتوی رئیسجمهوری هستند، این نامه را نوشتند تا از راهی دیگر فشار خود را وارد کنند.
نخستین هدف نگارش این نامه، زیر سوال بردن توافق احتمالی میان ایران و ۱+۵ و تضعیف اراده داخل ایران برای رسیدن به توافق است. همانطور که جمهوریخواهان در آمریکا با رسیدن به توافق هستهای مخالف هستند، گروهی تندرو در ایران نیز با این موضوع مخالفت دارند. به نوعی یک پیوند نانوشته میان جمهوریخواهان آمریکا، تندروها در ایران و حزب حاکم در رژیم صهیونیستی به وجود آمده که در تقابل با رسیدن به توافق هستهای است و دومین هدف این نامه، امکان دادن به تندروهای داخل ایران برای جلوگیری از توافق است.
سناتورهای آمریکایی در این نامه، بیان کردند که در صورت به تصویب نرسیدن توافق در کنگره، رئیسجمهوری بعدی آمریکا میتواند آن را لغو کند. این حرف، حرف غلط و غیر حقوقی است. زمانی که دولتها تعهدی را بر عهده میگیرند و قراردادی را امضا میکنند، دولتهای جانشین نمیتوانند از کنار آن عبور کنند. از لحاظ حقوقی در صورت انعقاد یک قرارداد، دولتهای بعدی ملزم به رعایت و دنبال کردن آن هستند. البته از لحاظ سیاسی، با اطمینان میتوان گفت که اگر توافق صورت نگیرد و در صورت پیروز شدن کاندیدایی از طیف تندرو آمریکا مانند «جب بوش» که امروز بر سر زبانها افتاده، روابط آمریکا و ایران با چالشی جدی مواه خواهد شد.
رویکرد فعلی «محمدجواد ظریف» به عنوان وزیر امور خارجه کشورمان و تلاش برای اینکه توافق هستهای در شورای امنیت سازمان ملل متحد تائید تصویب شود، یک پشتوانه بینالمللی برای توافق هستهای ایجاد میکند. بنابراین، تائید شورای امنیت و امضای توافق توسط کشورهای عضو این شورا، پشتوانهای حقوقی برای توافق به وجود آورده و تلاش و تهدید جمهوریخواهان آمریکا به نقض قرارداد در دولت بعدی را خنثی میکند.
*محمد جواد حقشناس – استاد دانشگاه