گزارش ایلنا از رویکردهای دوگانه واشنگتن در قبال داعش؛
بارریزی در عراق؛ نشست ائتلاف در کویت
«وزیر اتو کشیده»، «سرباز پشت میزی» و الفاظی از این قبیل، لقبهایی هستند که از سمت کهنه سربازان غرب و مقامهای پنتاگون به اشتون کارتر نسبت داده شد زیرا این فارغ التحصیل دانشگاه آکسفورد هیچگونه سابقه شرکت در جنگها و مناقشاتی که توسط کشورش در جهان به راه انداخته شده است را ندارد به همین منظور به وی، برچسب وزیر تئوریک چسبانده شده است.
اوایل ژانویه سال ۲۰۱۵ میلادی خبری مبنی بر پیشنهاد اوباما به «اشتون کارتر» ۶۰ ساله برای تصدی سمت وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا روی خروجی رسانهها قرار گرفت. هنوز مدت طولانی از معرفی وی توسط کاخ سفید نگذشته بود که جنگ روانی علیه دموکراتها و از ناحیه رقبای قدیمیشان یعنی جمهوریخواهان به راه افتاد.
این بار سیل هدف شخصی است که در ساختمان پنتاگون ۱۱ نفر از وزرای دفاع تاریخ آمریکا را به چشم دیده و با آنها همکاری داشته است به گونهای که سه سال به عنوان دستیار ویژه وزیر دفاع در امور راهبردی ایالات متحده آمریکا، در دوران ریاست جمهوری «بیل کلینتون» مشغول به خدمت بوده است اما این سوابق برای جمهوریخواهان معنی و مفهومی ندارد و این موضوع باعثمیشود تا سوژه جدید دولت اوباما برای سنگاندازی دموکراتها جور شود.
«وزیر اتو کشیده»، «سرباز پشت میزی» و الفاظی از این قبیل، لقبهایی هستند که از سمت کهنه سربازان غرب و مقامهای پنتاگون به اشتون کارتر نسبت داده شد زیرا این فارغ التحصیل دانشگاه آکسفورد هیچگونه سابقه شرکت در جنگها و مناقشاتی که توسط کشورش در جهان به راه انداخته شده است را ندارد به همین منظور به وی، برچسب وزیر تئوریک چسبانده شده است.
اما کمی بعد از معرفی کارتر به سنا برای بررسی و صدور تایید صلاحیت توسط نمایندگان، در نیمه اول فوریه ۲۰۱۵ وی توسط سنا برای تصدی وزارت دفاع آمریکا تایید شد و بدین ترتیب کارتر راهی ایالت ویرجینیا شد تا به عنوان بیست و پنجمین وزیر دفاع آمریکا وارد دفتر خود در پنتاگون شود.
اما باید به این موضوع اشاره کرد که اشتون کارتر زمانی زمام امور وزارت دفاع ایالات متحده را در دست گرفت که چالشی به نام داعش در آن سوی مرزها و هزاران کیلومتر آن طرفتر یعنی در عراق و سوریه توانسته با تحرکات و تاکتیکهای پارتیزانی خود دغدغهای جدید برای پنتاگون و دولت اوباما ایجاد کند.
با تمامی این تفاسیر اولین سفر وزیر دفاع آمریکا به کشور افغانستان و دیدار با «اشرف غنی» رئیسجمهوری این کشور صورت گرفت. هنوز دیدارها در افغانستان به پایان نرسیده بود که در رسانهها، خبری مبنی بر برگزاری نشستی فوقالعاده به درخواست کارتر و با حضور بیش از ۳۰ نفر از فرماندهان نظامی، مقامهای امنیتی و اطلاعاتی، سفراء و مستشاران در کشور کویت منتشر شد. دستور کار جلسه بررسی راهکارها و موانع مبارزه با گروه تروریستی داعش عنوان شد که البته وزیر دفاع آمریکا و حاضران در این نشست، عنوان «جهادی» را بر تروریستهای داعش اطلاق کردند که جای تامل و تعقل فراوان دارد.
کمپ عریجان، پایگاه نظامی آمریکا در کویت محسوب میشود که محل برگزاری این نشست بوده است. مسالهای که در این بین از اهمیت ویژهای برخوردار است، نمایان شدن یکباره نام کشور کویت به عنوان مکان برگزاری این نشست است. لذا باید بگوییم که کارتر به صورت اتفاقی بعد از افغانستان به کویت سفر نکرده است حتی ممکن است سفر وی به افغانستان برای زمینهسازی نشست مذکور در کویت بوده باشد.
حال این پرسش مطرح میشود که چرا کویت برای برگزاری این نشست انتخاب شد؟ افکار عمومی در قرن ۲۱ ممکن است نتواند بازیهای سیاسی، رسانهای و حتی دیپلماسی عمومی غربیها را به خوبی تشخیص دهند یا به بیانی بهتر نتوانند این موضوع را برای خود هضم کنند که کدام یک از کشورهای عربی برای آمریکا میتواند نقش یک «شریک استراتژیک» را بازی کند چراکه دنیای امروز، دنیای منافع است و نه دنیای عواطف و احساسات انسانی که البته این قرائت، توصیف سیاستهای غربی و خصوصاً سیاست خارجی آمریکا را نمایان میکند.
لشکرکشی آمریکا به عراق را همه به خاطر دارند. در آن زمان «دبورا جونز» سفیر آمریکا در کویت از کمکهای سالانه کویت به نظامیان آمریکایی مستقر در عراق پرده برداشت که رقمی حدود دو میلیارد دلار برآورد و اعلام شده است. این در حالی است که جونز در گزارشها و یادداشتهای بعدی خود آورده است که کویت به عنوان شریک و یار استراتژیک ایالات متحده، کمک شایانی در آزادسازی و ورود ارتش آمریکا به عراق کرده است. در قسمتی از سخنان این سفیر آمریکا در کویت آمده است که: ما با آرامشی در خاک کویت طرف هستیم که در دیگر کشورهای منطقه نمیتوانیم آن را بیابیم.
از همین رو و با نگاهی سطحی به سخنان دبورا جونز میتوانید به وضوح دریابید که کویت از چندین سال قبل یعنی از زمانی که آمریکا برای مقابله با به اصطلاح تروریسم وارد عراق شد، به عنوان یک شریک قابل اعتماد اقتصادی، نظامی و استراتژیک به ایفاء نقش پرداخته است لذا یکی از دلایل انتخاب کویت برای برگزاری این نشست فوقالعاده میتواند همین باشد.
نکته بعدی این است که کشورهای عربی و حاشیه خلیجفارس درصدد کسب و افزایش پرستیژ خود در منطقه و حتی در جامعه جهانی هستند. عمان در چند ماه گذشته میزبان مذاکرات هستهای ایران و آمریکا و ۱ + ۵ بود تا بتواند نقشی به عنوان تسهیل کننده یا میانجیگر را در این بین بازی کند. هم اکنون کویت در صدد این است تا چهره به ظاهر آرام و بیتقصیر خود را در منطقه بروز داده و حفظ کند به گونهای که عموم مردم منطقه و اعراب حتی در مقیاس بزرگتر جامعه جهانی هنوز بر این باورند که کویت نقشی در تسهیل دخالتهای آمریکا در منطقه و حتی پشتیبانی از داعش را به عهده ندارد که برای اثبات این مساله باید به سخنان قائممقام وزارت خارجه کویت در جشن پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سفارت کشورمان اشاره کنیم.
«خالد جارالله» قائممقام وزارت خارجه کویت حدود دو هفته پیش، زمانی که برای شرکت در مراسم جشن پیروزی انقلاب اسلامی در ساختمان سفارتخانه ایران در کویت حاضر شد، در سخنرانی خود اعلام کرده بود که داعش برای منطقه و همچنین برای کویت تهدیدی جدی محسوب میشود و در قسمتی از صحبتهای خود اعلام کرد که ابعاد مبارزه با داعش ممکن است تغییر پیدا کند یعنی امکان دارد علاوه بر اقدامهای هوایی، از اقدامهای زمینی برای مبارزه و سرکوب داعش استفاده شود.
با نگاهی به سخنان خالد جارالله میتوان دریافت که از چند ماه گذشته چراغ سبز کویت برای حمایت مالی و جغرافیایی به جهت ورود دوباره نظامیان آمریکایی در منطقه داده شده است. حتی کارتر در صحبتهای خود در این نشست بیان کرده است که بسیار ماهرانه از کویت و نقاط دیگر بر داعش فشار خواهیم آورد؛ به عبارتی که همگرایی برای استفاد از مرزهای کویت برای ورود به منطقه در این میان احساس میشود.
موضوع بعدی این است که اشون کارتر از لفظ شکست پایدار داعش سخن میگوید در حالی که چند روز پیش مجدداً بارریزیهای هوایی توسط هواپیماهای آمریکا در عراق و سوریه برای رساندن تجهیزات نظامی و پزشکی صورت گرفته است. یکی دیگر از دستور کارهای این نشست فوق العاده، بررسی گسترش نقاط عملیاتهای هوایی ائتلاف ضد داعش است که با این کار آمریکا میتواند اقدام به عکسبرداری هوایی از کشورهای دیگر برای تخمین و تکمیل دادههای نظامی خود در قالب مبارزه با داعش و تروریسم منطقهای کند.
اینکه تیم سناریو نویسان آمریکایی که اصولاً برنامه سفر مقامهای امنیتی و نظامی آمریکا را طرح و ترسیم میکنند، چرا به یکباره کویت را در این میان برجسته کردند باید بگوییم که کویت از جمله کشورهایی است که خلاف عربستان و قطر به صورت زیرزمینی و کاملاً پنهانی از داعش حمایت مالی میکند. به عبارتی که اغلب کارشناسان و تحلیلگران منتظر بودند تا کویت جایگاه قطر و حتی عربستان را در بحثپشتیبانی تسلیحاتی، مالی و حتی تامین نیروی انسانی داعش اشغال کند که البته تا جایی هم این موضوع محقق شد. بنابراین کویت با توجه به اینکه کمترین سر و صدا را در این بین ایجاد کرده و از طریق منابع غیر دولتی داعش را تغذیه میکند، به نظر، مهره و یکی از شرکاء جدید غربیها در منطقه با هدف تسهیل سلطه حتی ورود نظامی آمریکایی به حساب میآید.
در پایان میبایست انگشت اشاره را به سمت اقدامها و مواضع دو گانه ایالات متحده به خصوص وزیر پشت میز نشین آمریکا در نشست کویت، نشانه رفت و آن اینکه پس از کشته شدن هزاران نفر در عراق و سوریه و حتی سوزاندن شهروندان این کشورها، مقامهای رسمی غرب مانند وزیر دفاع آمریکا یا نظامیان تراز اول ایالات متحده، از عناصر داعش به عنوان «جهادی» یاد میکنند و حتی لفظ تروریست را بر آنها اطلاق نمیکنند و همین موضوع کوچک مفهومی به پهنای منطقه خاورمیانه را در خود جای خواهد داد که بیانگر فقدان اراده و تصمیمی جدی در مبارزه با تروریسم در منطقه است و البته بهرهبرداری اعراب از موضوع را نمیتوان نادیده گرفت.
گزارش: فرشاد گلزاری