خبرگزاری کار ایران

ایلنا بررسی می‌کند؛

پادشاه جدید عربستان و ادامه سیاست‌های پیشینیان

پادشاه جدید عربستان و ادامه سیاست‌های پیشینیان
کد خبر : ۲۵۳۱۶۸

پس از جابه‌جایی قدرت در کشور سعودی، پرسش‌های زیادی ذهن تحلیل‌گران را به خود مشغول کرد. از جمله این پرسش‌ها، احتمال تغییر سیاست‌های خارجی عربستان است. با توجه به این‌که ملک سلمان در نخستین سخنرانی خود به طور رسمی اعلام کرد که قدم در راه پادشاه پیشین‌ می‌گذارد، کار‌شناسان نظرهای متفاوتی درباره تغییر یا عدم تغییر سیاست‌های عربستان دارند.

عربستان سعودی کشوری است که همواره نامش با تحولات خاورمیانه گره می‌خورد. این کشور نفت‌خیز به دلیل ثروت زیاد و با پترودلارهای خود، نقش منفی معادلات خاورمیانه را بر عهده دارد و همواره در فهرست حامیان تروریسم در منطقه دیده می‌شود. کار‌شناسان و تحلیل‌گران مسائل خاورمیانه، ‌پادشاهی سعودی را ابزار اعمال سیاست‌های ایالات متحده در منطقه راهبردی خاورمیانه قلمداد می‌کنند.

پس از درگذشت ملک «عبدالله بن عبدالعزیز»، ولیعد وی بر تخت سلطنت کشور صحرا و نفت تکیه زد؛ سلطانی که از بیماری آلزایمر رنج می‌برد و مجموعه‌ای از عارضه‌های جسمی را همراه خود دارد. برخی از کار‌شناسان مسائل منطقه بر این باورند که «مقرن بن عبدالعزیز» ولیعهدی است که خیلی زود بر تخت می‌نشیند.

پس از جابه‌جایی قدرت در کشور سعودی، پرسش‌های زیادی ذهن تحلیل‌گران را به خود مشغول کرد. از جمله این پرسش‌ها، احتمال تغییر سیاست‌های خارجی عربستان است. با توجه به این‌که ملک سلمان در نخستین سخنرانی خود به طور رسمی اعلام کرد که قدم در راه پادشاه پیشین‌ می‌گذارد، کار‌شناسان نظرهای متفاوتی درباره تغییر یا عدم تغییر سیاست‌های عربستان دارند.

«امیر موسوی»، کار‌شناس مسائل خاورمیانه درباره احتمال تغییر سیاست‌های عربستان در دراز مدت می‌گوید: «با توجه به شکست سیاست‌های ریاض در پرونده‌های یمن، سوریه و عراق و شرایط بحرانی که در داخل این کشور وجود دارد، این امید وجود دارد که تغییر سیاست‌ها برای ایجاد آرامش و ثبات در عربستان اعمال شود. در واقع عربستان برای سر و سامان دادن به اوضاع داخلی، سیاست‌های غلط خود در قبال کشورهای منطقه را تغییر دهد تا بتواند پایگاهی از آرامش و ثبات را در مرزهای خود ایجاد کند.»

در مقابل نظر این کار‌شناس، «حسن هانی‌زاده» کار‌شناس مسائل جهان عرب اعتقادی به تغییر سیاست‌ عربستان ندارد. وی در پاسخ به این پرسش گفت: «سیاست خارجی اتخاذ شده توسط عربستان، تابع سیاست‌های ایالات متحده است و به نظر نمی‌رسد که تغییری در این موارد به وجود بیاید. دلیل این امر این است که آمریکا در حال حاضر اراده‌ای برای تغییر سیاست خارجی عربستان ندارد و این کشور به سیاست‌های گذشته خود ادامه خواهد داد. با توجه به این موضوع، عربستان سیاست خارجی خود در مورد یمن، عراق، سوریه، بحرین و لبنان را تغییر نخواهد داد و رویکرد قبلی خود را ادامه می‌دهد. این امر تا زمانی که آمریکا تصمیمی در مورد تغییر سیاست‌های عربستان در خاورمیانه نگیرد، پایدار خواهد بود.»

عربستان، دست نه‌چندان پنهان ایالات متحده

پادشاهان سعودی، همواره به عنوان نمایندگان آمریکا در خاورمیانه برای هدایت منابع و پیاده کردن برنامه‌های این کشور شناخته می‌شوند. حمایت از تروریست‌های تکفیری در عراق و سوریه، سرکوب مخالفان در یمن و بازی با قیمت نفت از جمله فعالیت‌های عربستان در راستای برنامه‌های غرب است.

سیاست‌مداران و دیپلمات‌های آمریکایی همواره عربستان و پادشاه آن را متحد اصلی خود در خاورمیانه معرفی می‌کنند. «باراک اوباما» چهار روز پس از درگذشت ملک عبدالله برای اعلام همدردی و برخی مذاکرات به همراه عده‌ای از مقام‌های کلیدی کشورش راهی ریاض شد. با استناد به سخنان کار‌شناسان که در بالا ذکر شد، تغییر سیاست‌های عربستان منوط به کسب تکلیف از واشنگتن است و مذاکرات اوباما و مقام‌های آمریکایی با مسئولان بلندپایه عربستان سعودی، به عنوان رویکردی برای تحکیم روابط دو کشور ارزیابی شد.

هرچند که اختلافاتی میان عربستان و ایالات متحده به ویژه در موضوع سوریه پیش آمد اما، این دو کشور برای ادامه برنامه‌ها و رسیدن به اهداف مشترک به یکدیگر نیازمندند.

یمن، نقطه‌ای بحرانی برای امنیت شرق عربستان

یمن که از چند سال گذشته درگیر انقلاب و تغییر و تحولات درونی‌ است، نقطه‌ای حیاتی برای عربستان محسوب می‌شود. قرار داشتن یمن در کنار مرزهای شرقی عربستان که محل زندگی شیعیان این کشور است، خطر بی‌ثباتی و ایجاد ناآرامی در این منطقه را به ریاض گوشزد می‌کند.

بنابراین، ریاض با تمام قدرت تلاش می‌کند تا مانع قدرت گرفتن انصارالله و شیعیان در یمن شود. نمونه بارز تلاش عربستان را می‌توان در درخواست ریاض از قاهره برای اعزام ۲۵هزار نیروی نظامی برای استقرار در مرز یمن مشاهده کرد؛ درخواستی که به عقیده برخی کار‌شناسان برای جلو انداختن السیسی و عقب کشیدن ریاض مطرح شده است.

اسرائیل، گروه‌های تکفیری و اتحاد پنهان با ریاض

پس از مرگ ملک عبدالله، رئیس رژیم صهیونیستی اعلام کرد که این اتفاق لطمه زیادی به روند صلح در خاورمیانه می‌زند. این موضوع را می‌توان از میزان ارادت تشکیلات خودگردان به عربستان و پادشاهی آن نیز درک کرد.

شاید رئیس رژیم صهیونیستی در پیام خود از صلح در خاورمیانه حرف زده باشد اما، برخی دیگر رابطه بین ریاض و تل‌آویو را عمیق‌تر از تاثیر صرف بر مذاکرات سازش می‌دانند. گرو‌های تکفیری که تحت پشتیبانی کشورهای مرتجع منطقه رشد کرده و امروز خاورمیانه را تبدیل به میدان جنگ کردند، کمربندی امنیتی برای رژیم صهیونیستی ساخته و جبهه دیگری را جایگزین جبهه مبارزه با اسرائیل کرده‌اند.

نقطه اشتراک دیگر، خصومت عربستان با محور مقاومت و «حزب‌الله» لبنان است. «سعد حریری» رهبر حزب المستقبل و ائتلاف ۱۴ مارس که دارای تابعیت سعودی بوده و مرتب بین ریاض، پاریس و بیروت در رفت و آمد است، ابزار فشار سیاسی بر حزب‌الله در لبنان به شمار می‌آید. این فشار در دوران پادشاه جدید نیز ادامه داشته و تغییری در سیاست‌های گذشته به وجود نیاورده است.

در کنار این فشار سیاسی، فشار نظامی نیز توسط گروه‌های تکفیری بر محور مقاومت وارد می‌شود. آن چنان که می‌بینیم در سوریه و عراق، نیروهای مردمی و ارتش این کشور‌ها در حال نبرد با جریان تکفیر بوده و پتانسیل مبارزه با صهیونیسم برای درگیری با تروریست‌های افراطی هزینه می‌شود.

گزارش: محسن صالحی‌خواه

ارسال نظر
پیشنهاد امروز