بخشایشی اردستانی در گفتوگوی تفصیلی با ایلنا تشریح کرد:
بررسی تحولات مهم سیاسی سال ۲۰۱۴ / پرونده چهارم: آسیا
قاره آسیا در سال ۲۰۱۴ میلادی شاهد تحولات محتلفی از جمله سقوط پی در پی هواپیماهای خطوط هوایی مالزی، برگزاری انتخابات در افغانستان، بیماری رهبر کرهشمالی و مساله گروگانگیری در استرالیا بود.
قاره آسیا به عنوان بزرگترین قاره جهان با جای دادن ۴۹ کشور در خود، حدود ۹ درصد از مساحت کره خاکی را به خود اختصاص داده است به طوری که در سال ۲۰۱۴ میلادی وقایع سیاسی رخ داده در کشورهای این قاره، نگاهیهای دیگری در بیان رویدادهای این قاره به نمایش گذاشت و به نوعی توجه تحلیلگران را به آن معطوف کرد.
۱ - تقلب در انتخابات افغانستان به وضوح دیده شد:
احمد بخشایشی اردستانی، نماینده مجلس نهم با اشاره به حوادثرخ داده در قاره آسیا در سال ۲۰۱۴ میلادی، در گفتوگو با خبرنگار ایلنا گفت: در سال گذشته میلادی شاهد برگزاری انتخابات افغانستان در دو دور مجزا بودیم که این انتخابات میتوانست نماد دموکراسی و مردمسالاری باشد یعنی آنچه را که آمریکاییها در افغانستان ساخته بودند، میتوانست محقق بشود مخصوصاَ اینکه این انتخابات در دو دور برگزار شد که دور اول به خوبی برگزار شد و عبدالله عبدالله ۴۶ درصد آراء را به خود اختصاص داد و در همین دور اشرف غنی حدود ۳۲ درصد آراء را به دست آورد و تفاوت در این بین خیلی زیاد بود.
وی ادامه داد: پس از برگزاری دور اول انتخابات، عبدالله اعتراض کرد که بسیاری از آراء مربوط به وی شمرده نشده است ولی کمیسیون انتخابات افغانستان این موضوع را به دور دوم منوط کرد و میرفت که این انتخابات ترجمان و نمونه و الگویی باشد برای منطقه خاورمیانه که به نوعی تحت الشعاع یک سری از درگیریهای داخلی و انتخاباتی قرار گرفت.
این عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس درباره دور دوم انتخابات افغانستان گفت: در دور دوم انتخابات، تقلب گستردهای انجام گرفت به طوری که حدود یک میلیون رای تقلبی به نفع اشرف غنی و حدود ۲۰۰ هزار رای تقلبی به نفع عبدالله عبدالله به صندوقها ریخته شد و این تقلب آن قدر گسترده بود که نه تنها انتخابات افغانستان در منطقه الگو قرار نگرفت، بلکه مجبور شدند قانون اساسی این کشور هم را تغییر بدهند یعنی قبول کنند که اشرف غنی به عنوان رئیسجمهوری و عبدالله عبدالله به عنوان رئیس کابینه قرار گیرد. بهرغم این که در قانون اساسی چنین فضایی وجود نداشت ولی این فرصت را در قانون اساسی جای دادند و البته غربیها علاقه داشتند که جان کری و به طور کلی آمریکا برای حل مشکل به میان بیاید اما به هر صورت افغانستان در ۲۰۱۴ صاحب رئیسجمهوری جدید شد و توانست این مشکل را حل کند.
وی با اشاره به مشکلات انتخابات این کشور افزود: دو مشکل در انتخابات این کشور وجود داشت اول بحثپروسه انتخابات بود که میرفت تا به جای فرصت، تهدید باشد. دوم موقعیت آمریکایی در افغانستان بود که هر دو کاندیداها قبول کرده بودند که حضور ۱۴ هزار نیروی آمریکایی با تمام تجهیزات را امضاء کنند و مباحثدیگر آن مانند کاپیتالاسیون را هم پیگیری کنند به طوری که دادگاههای افغان کمتر در مناقشات و مشکلات پیش آمده میان سربازان آمریکایی و مردم افغانستان دخالت کنند. اشرف غنی توانست بعد از پیروزی در انتخابات با حضور خود در سطح افغانستان و با سفرهایی که به منطقه داشت، تا حدی مشروعیت بینالمللی به دست آورد تا مشروعیت داخلی.
۲ - آمریکاییها در سقوط هواپیماهای مالزی دخیل بودند:
این تحلیلگر مسائل بینالملل با اشاره به سقوطهای پی در پی هواپیماهای خطوط هوایی مالزی گفت: سقوط هواپیمای اول هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد و زمانی که این هواپیما ناپدید شد، سناریوهای بسیاری در این بین مطرح شد به گونهای که گفته میشود به احتمال زیاد آمریکاییها در این حادثه دست داشتهاند و دلیلش هم این بود که هیچ یک از کشتیهای آمریکایی هیچ کمکی در این زمینه نکردند و دومین هواپیما که ظاهراَ از هلند به سمت استرالیا در پرواز بود که بسیاری از دانشمندان هلندی برای حضور در کنفرانس ایدز در ملبورن، در این هواپیما بودند که در آسمان اوکراین توسط جداییطلبان شرق این کشور هدف حمله قرار گرفت. البته رهبران جداییطلبان مسئولیت این مورد را به عهده نگرفتند و گفتند که این عمل توسط اوکراینیها صورت گرفته است و سومین هواپیما که متعلق به ایر آسیا بود و از مسیر اندونزی به سمت سنگاپور میآمد که در آبهای اقیانوس آرام سقوط کرد و حدود ۴۰ ساعت طول کشید تا جنازههای مسافران پیدا شد و احتمال دارد که سومین هواپیما به دلیل نقص فنی سقوط کرده باشد اما به طور مسلم در مورد اول و دوم نقش آمریکا و اوکراین را میتوان دید.
۳ - اهداف سفر شیمون پرز به چین محقق نشد:
وی درباره سفر شیمون پرز به پکن تشریح کرد: در رقابتهای جهانی میان آمریکا و چین، چینی ها از لحاظ درآمد سرانه و تولید ناخالص ملی، میروند که رکوردزنی به راه بیاندازند و در واقع در رقابتهای بینالمللی هم تنه، به تنه آمریکا میزنند. در این راستا مساله هستهای ایران هم وجود دارد به طوری که چین و روسیه از اعضاء مهم ۱ + ۵ هستند و ایران با آنها به خوبی و گرمی برخورد میکند و به همین دلیل شیمون پرز سفری به چین داشت تا بتواند مواضع چین به ویژه در بحثخاورمیانه را متاثر کند و به چینیها بگوید که اگر صادرات و وارداتی به ایران دارید، ما میتوانیم این صادرات را به نوعی سامان دهیم و بازاری را برای جبران آن به وجود آوریم که البته در این زمینه هم موافقت چندانی به دست نیاوردند.
۴ - تایوان به سمت انگلیس متمایل است تا به سمت چین:
بخشایشی در ارزیابی سفر مقام ارشد وزارت خارجه چین به تایوان که در حدود شش دهه اخیر بیسابقه بوده است، گفت: تایوان یکی از جزایری بوده که همواره مورد نظر چین قرار داشته و بین چین و تایوان چالش زیادی وجود داشته به طوری که تایوانیها علاقه داشتند خودشان را در لوای دوستی همواره در مقابل چین قرار دهند به گونهای که چین توانست از سال ۱۹۹۰ میلادی تا حدی روابط خودش نسبت به تایوان را آرام کند تا بتواند تایوان را از زیر سلطه انگلیس خارج کند اما تایوانیها در این حالت نیستند که بتوانند روابط خودشان با چین را همانند رابطه با انگلیس برقرار کنند اما این سفر میتواند آغازگر یک رابطه دو جانبه و تعاملگرایانه میان چین و تایوان باشد. بنابراین سفر مقام ارشد چینی در همین راستا و با هدف برقرار کردن ارتباط با تایوان صورت گرفت.
۵ - آمریکا و کره جنوبی پشت پرده شایعه بیماری رهبر کرهشمالی:
وی درباره روابط دو کره و سیاستهای کرهشمالی تصریح کرد: کره شمالی که از ۱۹۵۳ میلادی تاکنون جنگهای شش ساله را با کرهجنوبی تجربه کرده است و در این کشور سیستم دموکراتیک سوسیالیستی مستقر شد و نهایتاَ کیم جونگ اون رهبر کرهشمالی شد و باید گفت که از لحاظ سنی فرد جوانی است و عمه و شوهر عمه خود را به عنوان کفیل ریاست جمهوری انتخاب کرد و حتی وزارت دفاع خود را به دست شوهر عمهاش سپرد و زمانی که رشد بیشتری پیدا کرد، توانست آنها را کنار بزند و در واقع چون کرهشمالی از لحاظ موشکی پیشرفت قابل توجهی داشته اما باتوجه به اینکه این کشور یک سیستم بسته دارد، همواره مردمان این کشور به ویژه کیم جونگ اون مورد انتقاد آمریکایی ها قرار می گیرند و هر از چند گاهی زمانی که درگیری بین دو کره پیش می آید، غربیها خود را به پشتوانه کرهجنوبی در تقابل با کرهشمالی قرار میدهند.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در ادامه با تاکید بر بیماری رهبر کرهشمالی اضافه کرد: بیماری کیم جونگ اون که در قسمت ستون فقرات وی ظاهر شد، مدتی وی را از فعالیت بازداشت و خانهنشین کرد. به دلیل بافت جمعیتی و آداب و رسوم در این کشورها این خانه نشینی موجب به وجود آمدن شایعاتی شد و گفته شد که ایشان دچار سرطان شده و دیگر قادر به مدیریت کشور نیست ولی خلاف افکار عمومی دیده شد که وی در انظار عمومی ظاهر شد تا به مردمش بفهماند که هنوز سالم است و میتواند امور را مدیریت کند و باید گفت این موج را کشورهایی مانند کرهجنوبی، ژاپن و حتی آمریکا به راه میاندازند تا به شهروندان کرهشمالی القا کنند که رهبر آنها یک فرد درمانده و مریض است و علل اصلی این موج همین موضوع است. این نکته حائز اهمیت است و باید گفت که رهبر سابق کرهشمالی یعنی پدر کیم جونگ اون معمولاَ میترسید سوار هواپیما شود و تلاش میکرد از طریق قطار به مقصدهای خود سفر کند اما ظاهراَ پسرش اینگونه نیست.
۶ - سران جی بیست سعی در منزوی کردن روسیه داشتند:
وی درباره موضع جی ۲۰ در رابطه با اقدامهای اخیر روسیه تاکید کرد: در حوزه اقتصاد بینالملل اجلاس جی ۲۰ حائز اهمیت است که نشست اخیر آن در استرالیا برگزار شد و به طور کلی به بررسی ارزش دلار، تبادلات اقتصادی، مناطق محروم و تعرفهها می پردازد و باید گفت که جی ۲۰ از اجلاس داووس سرچشمه می گیرد و عدهای میگویند که اداره این طرح توسط یهودیها صورت میگیرد اما فارغ از این مباحثحاشیهای باید دانست که سران جی ۲۰ میتوانند تاثیرگذاری زیادی در پول و تجارت بینالملل و نقاط بحرانخیز مالی داشته باشند البته در این میان هم گاهی اوقات برخی را تحریم میکنند مثلاَ باید گفت که جی ۲۰ علاقه داشت روسیه را به دلیل اینکه از شرق اوکراین دفاع میکنند و اینکه اقدام به اشغال کریمه کرده است، در این اجلاس دعوت نکند ولی به هر حال روسیه در این نشست شرکت کرد.
۷ - نخستوزیر استرالیا از موضوع گروگانگیری، در راستای ایران هراسی استفاده کرد:
نماینده مردم اردستان در مجلس نهم با اشاره به گروگانگیری شهر سیدنی تاکید کرد: این گروگانگیری در اواخر سال ۲۰۱۴ توسط فردی به اسم محمد حسن منطقی صورت گرفت به طوری که در شخصیتشناسی این فرد باید گفت که ازدواج ناموفق و عدم تعادل روانی ایشان میتواند یکی از عوامل بروز این حادثه در استرالیا باشد به عبارتی که ایشان در دهه ۷۰ به استرالیا سفر میکند و دولت ایران از قبل به استرالیا تفهیم کرده بود که این شخص مشکلات روانی دارد و حتی مشکلات مالی مانند صدور چک پرداخت نشده در ایران داشته اما باید دانست که دولت استرالیا ایشان را به عنوان مهاجر سیاسی پذیرفته بود و در نهایت ایشان در کافی شاپی واقع در سیدنی عدهای را با اسلحه محاصره میکند و چون پلیس در این مورد از قوه قهریه استفاده کرده بود، نتوانست مطلوب عمل کند و در نهایت ایشان به ضرب گلوله کشته شد.
وی درباره سخنان نخستوزیر استرالیا در این رابطه تشریح کرد: تونی ابوت پس از رخ دادن این موضوع در رسانهها اعلام کرده بود که این فرد با گروهک تروریستی داعش ارتباط دارد اما باید بگوییم که هیچگونه ارتباطی میان ایشان و داعش نبوده و این مسائل کاملاَ کذب است و حتی در مورد پوشیدن لباس روحانیت توسط وی باید بگویم که ایشان خودسرانه اقدام به پوشیدن لباس کرده است و باید گفت کهبه دلیل عدم تعادل روانی دست به چنین عملی زده است و آخرین شگردش هم این بود که از این مساله به عنوان یک بحثتبلیغی استفاده کند که در نهایتاَ منجر به مرگ وی شد البته نخستوزیر استرالیا خیلی مایل بود تا این موضوع را به داعش و ناامنی ربط دهد تا از این مساله علیه مسلمانان و ایران استفاده کند که مقامهای ایرانی هم اعلام کردند که ما در دهه ۷۰ خطرات ورود این فرد به استرالیا را به شما گوشزد کرده بودیم که با نگاهی سطحی میتوان دید که دیگر پیگیری توسط آنها صورت نگرفت.
۸ - فیلم مصاحبه، علت رو در رویی کرهشمالی و آمریکا:
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در پایان با توصیف حمله سایبری به شرکت سونی پیکچرز اعلام کرد: یکی از اتفاقهایی که میتوان گفت توجه جهان را به خود جلب کرد، بحثتهیه فیلم «مصاحبه» توسط کمپانی سونی پیکچرز بود که این فیلم رهبر کرهشمالی را مورد تمسخر قرار داد و زمانی که قرار بود این فیلم اکران شود، برخی از افراد که گفته میشود به کرهشمالی منتسب بودهاند، بخشی از دادهها و اطلاعات سونی پیکچرز را هک کردهاند به گونهای که چند روزی این کمپانی به حالت تعطیل درآمد و البته کرهشمالی این موضوع را تایید نکرده اما چون این فیلم ضد رهبر کرهشمالی بوده، مقامهای سازمان سیا اعلام کردند که این عمل به نوعی مربوط به کرهشمالی میشود و بعد از آن هم تصمیم گرفتند که این فیلم پخش نشود اما پس از سخنرانی اوباما در اینباره که در خلال سال جدید میلادی صورت گرفته بود، این فیلم اکران شد و به دلیل مساله ممنوعیت پخش این فیلم، به نوعی در انظار عمومی مهم جلوه کرد و در دو – سه روز اول رقمی بالغ بر ۱۰۵ میلیون دلار از اکران آن حاصل شد و در تلافی آن آمریکاییها حدود ۱۵ ساعت اینترنت کرهشمالی را قطع کردند که البته آنها هم منکر این موضوع شدند.