ایلنا بررسی میکند؛
تغییر سیاست خارجی اوباما در ۲ سال پایانی ریاستجمهوری
![تغییر سیاست خارجی اوباما در ۲ سال پایانی ریاستجمهوری](https://cdn.ilna.ir/thumbnail/37Vt4B6DRLdl/YdHYY4gWkVxziNocTLLHoQVar3TrxmvO0e6SENMutiBXz7JNO2nT2KLgCR9h7O_-3nIltEJmYeuFfrGwjohJ9MP_KX6Prp9btVWjPPHRnstE6oLYkaNgpQ,,/237629-980.jpg)
با قدرت گرفتن جریان جمهوریخواه در آمریکا در دو سال پایانی ریاستجمهوری شاهد اتخاذ تصمیمهای تندتری نسبت به گذشته خواهیم بود. اوباما برای حفظ بقای سیاسی خود باید چرخشی به سمت مواضع جمهوریخواهان داشته باشد که کمی متفاوت از شعارهای انتخاباتی وی خواهد بود.
جدود دو سال تا پایان دوره ریاستجمهوری «باراک اوباما» باقی مانده است. دو سالی که تفاوت زیادی با شش سال گذشته خواهد داشت. تغییر آرایش سیاسی به نفع حزب جمهوریخواه و به دست گرفتن اکثریت مجلس نمایندگان و سنای آمریکا از ابتدای سال ۲۰۱۵ میلادی، دولت دموکرات اوباما را در شرایط سختی قرار داده است.
از ابتدای سال ۲۰۱۵ میلادی، اکثریت هر دو مجلس آمریکا در اختیار جمهوریخواهان قرار گرفت. با توجه به قدرت کنگره در آمریکا، اوباما روزهای سختی را در پیش خواهد داشت. پس از اعلام نتایج انتخابات میاندورهای کنگره و فرمانداریها، جمهوریخواهان تندرو شروع به فعالیت برای امتیازگیری و اعمال فشار بر اوباما کردند. این روند پس از ورود جریان مخالف به کنگره شدیدتر نیز خواهد شد. اوباما باید برای بقای سیاسی و گذراندن دو سال باقی مانده، رضایت نمایندگان و سناتورهای جمهوریخواه را جلب کند.
تغییر آرایش سیاسی به نفع جریان تندرو ایالات متحده، اوباما را وادار به تغییر سیاستهای خود در قبال روسیه، آسیا و خاورمیانه کرده است.
روسیه
شرق و غرب همواره در نزاع و رقابت با یکدیگر بودند. این روند پس از پایان جنگ جهانی دوم تشدید شد و نام «جنگ سرد» گرفت؛ دورانی که رقابتهای گسترده تسلیحاتی، جاسوسی، اقتصادی و ایدئولوژیک میان شوروی و ایالات متحده را به خود دید.
پس از فروپاشی شوروی، روسیه جدید در مقابل آمریکا قد علم کرد. شاید این کشور ایدئولوژی و رویکرد حکومت قبلی را نداشت، اما خود را وارثابرقدرت شرق میدانست. این حکومت جدید همچنان بر «همزیستی مسالمتآمیز» تاکید کرده و دشمنی آشکاری با جهان غرب ندارد. اما به این دلیل که از خاکستر شوروی سر بر آورده بود، انتظار داشت که نقش پررنگی در صحنه دیپلماسی و روابط بینالملل ایفا کند.
رقابت روسیه و آمریکا از زمان فروپاشی شوروی فراز و فرود زیادی داشت است. گاهی رئیسجمهوری دو کشور با یکدیگر ملاقات دوستانه داشته و برخی مواقع مانند امروز در حال آمادهباش جنگی با یکدیگر قرار دارند. پس از ناآرامیهای اوکراین و دخالت غرب و شرق در این مناقشه، روسیه و آمریکا بار دیگر در برابر یکدیگر صفآرایی کردند.
اوباما سیاست تحریم و انزوای روسیه را در دستور کار قرار داده است. مقامهای چچن، روسیه و شرق اوکراین در لیست تحریمهای آمریکا قرار گرفتهاند. تحریمهای وضع شده توسط آمریکا، اقتصاد مسکو را نشانه رفته است. در صورتی که سیاستهای اوباما پیروز شود، یکی از رقبای اقتصادی غرب از صحنه حذف شده است. در کنار تحریمهای وضع شده، شاهد کنار گذاشتن روسیه از گروه هشت کشور بزرگ اقتصادی(G۸) هستیم. حذف مسکو از گروه ۲۰ نیز به زودی به وقوع خواهد پیوست.
روسیه به عنوان یک قدرت اقتصادی و نظامی باید از سر راه آمریکا کنار گذاشته شود، در حالی که اکنون در تقابل تا حدودی مستیقم با آمریکا قرار دارد. روسیه به عنوان پشتیبان اصلی جداییطلبان شرق اوکراین و آمریکا در نقش حامی دولت مرکزی، جنگ نیابتی دیگری را آغاز کردهاند. در ابتدای امر شاهد کمکهای متوسط به طرفهای درگیر در ماجرا بودیم، اما تصویب طرح کمک مالی و تسلیحاتی گسترده به اوکراین در کنگره آمریکا و امضای آن توسط اوباما فصل جدیدی را در مناقشه اوکراین آغاز کرد.
با تغییر چیدمان سیاسی آمریکا به نفع جمهوریخواهان، در سال ۲۰۱۵ میلادی شاهد اتخاذ سیاستهای تندتری در مورد تحریمها علیه روسیه و کمکهای تسلیحاتی به اوکراین خواهیم بود. سیاستمداران این حزب در طول حیات سیاسی خود به داشتن سیاستهای جنگطلبانه معروف هستند. قدرت گرفتن مجدد این جریان سیاسی، اوباما را مجبور به امتیازدهی و جلب نظر کنگره میکند. همانطور تا امروز شاهد بودیم، اوباما از سیاست تذکر دادن به روسیه و ابراز نگرانی عقبنشینی کرده و وارد فاز جدیدی از اقدامهای عملی در ارتباط این کشور شده است.
خاورمیانه
منطقه خاورمیانه به دلیل موقعیت ژئوپولتیک استثنائی و ذخایر غنی، کانون توجه قدرتهای امپریالیستی و استعمارگر بوده و هست. بخش مهمی از سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا به این بخش از جهان اختصاص دارد. در زمان حیات شوروی، آمریکا نگران نفوذ کمونیسم در این منطقه بود. بنابراین سازمان سیا با برپایی ایستگاههای اطلاعاتی در ایران، ترکیه و کشورهای حاشیه خلیجفارس سعی در خنثی کردن تلاش شوروی برای نفوذ در خاورمیانه کرد.
امروز نیز شاهد دخالت مستقیم آمریکا در این منطقه راهبردی هستیم. پشتیبانی مالی، لجستیکی و اطلاعاتی از معارضان و گروههای تکفیری در سوریه و عراق و ائتلاف بینالمللی به اصطلاح ضد داعش دو نمونه از اقدامهای اخیر آمریکا در خاورمیانه است. در مورد اقدامهای ناکارآمد ائتلاف بینالمللی و پشتیانی آمریکا از معارضان سوری به تفصیل صحبت شده است. امری که در حال حاضر دارای اهمیت است، سیاستهای اوباما در قبال خاورمیانه در دو سال آینده است.
درسطرهای قبلی به تغییر چیدمان سیاسی آمریکا به نفع جمهوریخواهان اشاره کردیم. این تغییر، اوباما را مجبور میکند تا تغییری در سیاستهای تعریف شده خود ایجاد کند. مسائل آمریکا در خاورمیانه را میتوان به پرونده هستهای ایران، جنگ عراق و سوریه، فلسطین و رژیم صهیونیستی و تقسیم کرد.
الف) پرونده هستهای ایران
خلاف دولت آمریکا که خواستار مذاکره و حل مناقشه هستهای از کانال دیپلماتیک است، کنگره خواستار تشدید تحریمهای ناعادلانه علیه ایران و توقف کامل این تحقیقات است. اجماع کنگره در مورد فشار بیشتر بر ایران، مانعی بر سر راه رویکرد اوباما برای حل این مساله است.
تحریمهای وضع شده علیه ایران در کنگره به تصویب رسیده و با امضای رئیسجمهوری تبدیل به قانون شدهاند. برای لغو همین تحریمها، جلب رضایت کنگره لازم است. با وضع موجود، اوباما باید رضایت کنگره را جلب کند و این امر با چرخش چند درجهای در سیاستها به سمت مواضع جمهوریخواهان امکان دارد.
ب) جنگ عراق و سوریه
آمریکا با تشکیل ائتلاف بینالمللی، مانوری رسانهای درباره مبارزه با تروریسم را آغاز کرد. اقدام اوباما یادآور حمله آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱ میلادی به بهانه ریشهکن کردن القاعده است. با این تفاوت که این بار تعدادی از کشورها اقدام به حمله هوایی علیه مواضع تروریستهای خودساخته کردند و هنوز سرزمینی توسط نیروی زمینی اشغال نشده است.
از زمان تشکیل ائتلاف، کارشناسان نظامی در اقصی نقاط جهان به خصوص در داخل آمریکا بیان کردند که این حملهها کارآمد نبوده و ورود نیروهای زمینی راه حل این مشکل است. با تغییر استراتژی شبهنظامیان «داعش» و تغییر جبهه نبرد از مناطق وسیع به جنگ شهری، بمباران هوایی کارآیی خود را از دست میدهد.
اذعان کارشناسان به ناکارآمدی حملههای ائتلاف، تغییر استراتژی داعش، وارد کردن نیروهای نظامی به بهانههای مختلف و فشار جنگطلبان در آمریکا و اروپا برای ورود مستقیم نیروی زمینی در آینده نزدیک باعثتغییر سیاست اوباما در مورد عراق و سوریه خواهد شد.
ج) فلسطین و رژیم صهیونیستی
صهیونیستها لابی بسیار فعالی در آمریکا دارند. حزب جمهوریخواه وابستگی بیشتری نسبت دموکراتها به این تشکیلات صهیونیستی دارد. تاثیر قدرت گرفتن این حزب را میتوان در تصویب طرح تامین بودجه نظامی رژیم صهیونیستی در کنگره مشاهده کرد.
هیچیک از روسایجمهوری آمریکا پس از تشکیل رژیم اسرائیل مخالفت صریح و موضعگیری منفی در برابر تلآویو نداشتهاند. اوباما نیز از این قاعده جدا نیست. اوباما سیاست آرامی را نسبت به اقدامهای اسرائیل در پیش گرفته بود. پیگیری مذاکرات سازش میان تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی یکی از سیاستهای اوباما در سالهای گذشته بوده است. جمهوریخواهان مانند دیگر مواضع خود، در مورد فلسطین و اسرائیل نیز خواستار شدت عمل اوباما و تخصیص بودجههای نظامی و سرکوب مخالفان در سرزمینهای اشغالی هستند.
آسیا
ایالات متحده حضور نظامی گستردهای در شرق آسیا دارد. ژاپن و کره جنوبی محل پایگاههای نظامی آمریکا هستند. منازعات آمریکا در شرق آسیا به کشورهای کرهشمالی و چین ختم میشود. پکن از افزایش نیروهای نظامی آمریکایی در نزدیکی مرزهای خود ناراضی است، زیرا آمریکا از این نیروها به عنوان اهرم فشار برای پیشبرد سیاستهای خود در این منطقه استفاده میکند. ناوگان هفتم نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا در دریای ژاپن مستقر است. این نقطه، مناسبترین نقطه برای آمریکا به شمار میرود زیرا در صورت هرگونه تحرک توسط چین یا کره شمالی، نیروهای آمریکایی توانایی واکنش و ضدحمله دارند.
تشدید اختلاف میان پیونگیانگ و واشنگتن پس از حمله سایبری به «سونی پیکچرز» و تهدید مستقیم «کیم جونگ اون» رهبر کرهشمالی به استفاده از سلاح اتمی، میزان خطر در این منطقه را افزایش داده است و احتمالا شاهد ورود بیشتر نیروهای آمریکایی به این منطقه خواهیم بود.
افغانستان نیز نقطه راهبردی برای آمریکا به شمار میآید. با اینکه ماموریت نیروهای خارجی در این کشور به پایان رسیده است اما تعدادی از این نظامیان برای انجام آموزش در پایگاههای خود باقی خواهند ماند. پرسش اصلی این است که آیا ۱۳ سال گذشته برای آموزش و تجهیز نیروهای نظامی و امنیتی افغانستان کافی نبوده است؟
کوبا
اعلام خبر عادیسازی روابط واشنگتن هاوانا را میتوان خبر قرن دانست. دو کشوری که بیش از ۶۰ سال تمام روابط دیپلماتیک و سیاسی را قطع کرده بودند، در آستانه تحولی در عرصه بینالملل قرار گرفتند. از زمان پیروزی انقلاب کوبا و شکست عملیات «خلیج خوکها»، روابط دو کشور رو به تیرگی گذاشت و بحران موشکی کوبا این اوضاع را سنگینتر کرد.
عادیسازی روابط میان این دو کشور، نشان از یک تغییر عمده در رویکرد اوباما در سیاست خارجی دارد. البته این تغییر نیز باید با تائید کنگره صورت بگیرد که با موضعگیریهای منفی در این نهاد، دور از ذهن به نظر میرسد.
تمام مواردی که ذکر شد، نشان از تاثیر تغییر آرایش سیاسی کنگره بر سیاست خارجی دولت اوباما دارد. با قدرت گرفتن جریان جمهوریخواه در آمریکا در دو سال پایانی ریاستجمهوری شاهد اتخاذ تصمیمهای تندتری نسبت به گذشته خواهیم بود. اوباما برای حفظ بقای سیاسی خود باید چرخشی به سمت مواضع جمهوریخواهان داشته باشد که کمی متفاوت از شعارهای انتخاباتی وی خواهد بود.
گزارش: محسن صالحیخواه