نگاهی به فراز و نشیبهای رابطه واشنگتن - هاوانا
خبر بازگشایی قریبالوقوع سفارت آمریکا در هاوانا و سفر وزیر خارجه آمریکا به هاوانا در آینده نزدیک، رویدادی تاریخی محسوب میشود. در صورت سفر کری به هاوانا، وی نخستین وزیر خارجه آمریکا خواهد بود که در طول ۶۰ سال گذشته به کوبا سفر کرده است.
انشتار خبر از سرگیری روابط دیپلماتیک میان کوبا و آمریکا باعثحیرت جهانیان شد. از زمان سرنگونی «فالگنسیو باتیستا» دیکتاتور کوبا و به قدرت رسیدن «فیدل کاسترو» رهبر فعلی این کشور، آمریکاییها احساس خطر کردند. زیرا حکومتی در جنوب مرزهای آمریکا تشکیل شده بود که رهبر آن تمایل شدید ضد امپریالیستی و ضد آمریکایی داشت. به همین دایا آمریکا عملیات زیادی برای براندازی و ترور کاسترو انجام داد.
عملیات پنهان سیا در کوبا، «عملیات زاپاتا»
عملیات ساکسس(براندازی حکومت «جاکوب آربنز گزمن» رئیسجمهوری گواتمالا در سال ۱۹۵۰) و عملیات آژاکس(کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲) باعثبه وجود آمدن سلسله عملیات پنهان در کشورهایی شد که سمت و سویی مخالف آمریکا داشتند. در عملیات ساکسس و دیگر موارد مشابه، سیا با چند میلیون دلار پول و تعدادی نیروی دستنشانده وارد عمل میشد. این گونه عملیات آمریکا همیشه به موفقیت نمیرسید. ناکامی ایالات متحده در ساقط کردن کاسترو، نمونهای از شکست عملیات پنهان آمریکا در خاک کشورهای دیگر است.
در ماه مارس ۱۹۶۰ میلادی، شورای امنیت ملی آمریکا در دوره ریاست جمهوری «دوایت آیزنهاور» و یک گروه مشاور(موسوم به گروه ۱۲/۵۴) که ناظر بر عملیات پنهان سیا بود، کاسترو را دستنشانده شوروی در نزدیکی مرزهای آمریکا خوانده و طرحی را برای پشتیبانی از شورشیان بومی علیه وی ارائه کردند.
سرنگونی کاسترو به اندازهای برای آمریکا اهمیت داشت که این طرح توسط مقامهای ارشد سیا مانند «آلن دالس»(رئیس وقت سیا) و «ریچارد بیسل»(معاون بخش طرحها و مدیر عملیت پنهان) ترسیم و آماده اجرا شد.
تحلیلگران اطلاعاتی آمریکا در نوامبر ۱۹۶۰ میلادی با بررسی وضعیت داخلی کوبا به استقبال مردم از حکومت کاسترو و سرکوب مخالفان توسط وی پی بردند. اقبال عمومی کاسترو در میان مردم موجب تضعیف روحیه چریکهای کوبایی شد که در طرح آمریکا نقش اساسی ایفا میکردند. پشتیبانی گسترده از یک گروه چریکی برای آمریکا امکانپذیر نبود و ارسال کمکهای هوایی برای شورشیان چندین بار با شکست مواجه شده بود.
نابرابری نیروهای دو طرف نیز یکی از موانع پیش روی آمریکا برای اجرای طرح براندازی کاسترو بود. یک نیروی هزار و ۴۰۰ تا هزار و ۷۰۰ نفری از شورشیان با پشتیبانی هوایی مناسب توسط ارتش ایالات متحده، نمیتوانست در برابر ارتش ۲۰۰ هزار نفری کوبا مقاومت کند. در صورت شکست این عملیات، رسوایی دیگری برای آمریکا به بار میآمد.
با در نظر گرفتن موانع و مسائل در برابر این طرح، حمله همهجانبه به کوبا در دستور کار قرار گرفت. سیا مسئولیت آموزش صدها نیرو برای انجام عملیات را بر عهده گرفت. بر اساس طرح جدید، تعدادی تانک و بمبافکنهای B - ۲۶ آمریکایی پشتیبانی از نیروهای زمینی عمل کننده را بر عهده گرفتند. وظیفه بمبافکنهای آمریکایی، بمباران پایگاههای نیروی هوایی کوبا بود.
طرح ابتدایی در زمان ریاستجمهوری آیزنهاور مطرح و در دوره «جان اف کندی» پیگیری شد. کندی با شعار پایان دادن به مداخلهگری آمریکا در کشورهای دیگر به ریاستجمهوری رسید و از رسوایی این عملیات واهمه داشت و همواره تاکید میکرد که عملیات به گونهای اجرا شود که ردپایی از آمریکا باقی نماند و شورشیان کوبایی به عنوان عوامل اصلی معرفی شوند.
شکست در «خلیج خوکها»
ابتدا شهر «ترینیداد» برای پیاده شده نیروها انتخاب شد. پس از بررسی میدانی و وجود نداشتن شرایط مناسب، «خلیج خوکها» به عنوان محل آغاز عملیات انتخاب شد. خلیج خوکها(Bay of Pigs) در نزدیکی شهر ساحلی «ژیرون»، به علت وجود محل مناسب برای فرود هواپیماهای B - ۲۶ محل مناسبی برای پیاده کردن نیروها و آغاز یک عملیات آبی - خاکی محسوب میشد.
مقامهای ارشد سیا بر این باور بودند که با ورود نیروهای مخالف دولت، مردم کوبا علیه کاسترو قیام کرده و وی را سرنگون میکنند. تحلیلگران سیا، مخالف نظر افسران ارشد خود بودند. بر اساس تحلیلهای سیا، احتمال قیام مردم کوبا علیه کاسترو بسیار کم بود.
مسئولان سیا در توجیه اطلاعاتی رئیسجمهوری، نظر خود را مطرح کرده و عنوان کردند که به محض ورود نیرهای شورشی، مردم قیام کرده و کاسترو در نتیجه قیام مردمی سرنگون خواهد شد. این توضیحها، برای کندی بسیار مطلوب بود زیرا وی مایل به پنهان ماند نقش آمریکا در این عملیات بود.
دو روز پیش از آغاز عملیات(۱۵ آوریل ۱۹۶۱) سه پایگاه اصلی نیروی هوایی کوبا توسط آمریکا مورد حمله قرار گرفت و در جریان این حمله، پنج فروند هواپیما نابود شد. بخش اعظمی از ناوگان هوایی شامل جنگنده های T - ۳۳ مسلح به موشک و تیربار که سیا از وجود آن مطلع نبود، سالم باقی ماند.
عملیات خلیج خوکها در ۱۷ آوریل ۱۹۶۱ میلادی آغاز شد. نیروهای شورشی با کمک عوامل سیا در جنوب کوبا پیاده شدند تا حکومت نوپای کاسترو را ساقط کنند اما سرویس اطلاعاتی شوروی(کاگب) از عملیات همتای آمریکایی خود اطلاع یافته و کاسترو را در جریان انجام این عملیات قرار داده بود.
نیروهای ارتش کوبا با غافلگیر کردن شورشیان و نیروهای آمریکایی باعثشکست عملیات پنهان آمریکا در این کشور شدند. نبرد میان نیروهای کاسترو و نیروهای شورشی ۴۸ ساعت به طول انجامید و در نهایت منجر به شکست این عملیات و یک رسوایی بزرگ برای آمریکا شد.
در نتیجه این عملیات، رابطه کوبا و ایالات متحده بیش از پیش به تیرگی گرایید و مناسبات دیپلماتیک دو طرف قطع شد.
بحران موشکی کوبا
این وقایع در زمان جنگ سرد صورت گرفت. طی این سالها، آمریکا و شوروی در رقابت همهجانبه با یکدیگر بودند و پیروزی انقلاب کوبا به معنای رسیدن کمونیستها به مرزهای آمریکا بود. عملیات خلیج خوکها و ۶۳۸ اقدام برای ترور کاسترو، برای پاک کردن این تکه ناهمگون در مرزهای آمریکا صورت گرفت. شوروی نیز در مقابل اقدامهای آمریکا بی تفاوت ننشسته و دست به اقدام مشابه زد.
در ماه آگوست سال ۱۹۶۲ شوروی به بهانه دفاع از کوبا در برابر حملههای آمریکا، اقدام به ساخت سکوی پرتاب موشکهای میانبرد در خاک این کشور کرد. موشکهای مستقر شده در نقاط مختلف کوبا، قابلیت انهدام اهداف در عمق هزار و ۶۰۰ کیلومتری خاک آمریکا را داشتتند.
شوروی در توجیه این اقدام خود، وجود کلاهکهای هستهای آمریکا در انگلستان، ایتالیا، یونان و ترکیه را مطرح میکرد که به خاک این کشور بسیار نزدیک هستند. این اقدام شوروی جهان را تا آستانه یک جنگ اتمی پیش برد اما با پذیرش درخواست کندی توسط «نیکیتا خروشچوف» رهبر شوروی، موشکها از خاک این کشور خارج شده و بحران موشکی کوبا در ۲۸ اکتبر ۱۹۶۲ پایان یافت.
قرار گرفتن سکوهای پرتاب موشک به طرف آمریکا در کوبا، باعثبیشتر فاصله گرفتن این دو کشور از یکدیگر شد و ایالات متحده تحریمهای بیشتری برای منزوی کردن «هاوانا» اعمال کرد.
روابط آمریکا و کوبا
همان طور که اشاره شد، روابط هاوانا و واشنگتن در نتیجه انقلاب کوبا در سال ۱۹۵۹ به تیرگی گرایید و پس از شکست آمریکا در عملیات خلیج خوکها به طور کامل قطع شد. در طول پنج دهه گذشته، آمریکا به تحریمهای تجاری و توریستی خود نسبت به کوبا ادامه داده و سیاست منزوی کردن این کشور را در پیش گرفته است.
اوباما چهارشنبه گذشته با اعلام اینکه سیاست منزوی کردن کوبا بیتاثیر بوده و در پی آزاد کردن یک مامور سازمان سیا توسط هاوانا، اعلام کرد که روابط میان دو کشور را به حالت عادی بر میگرداند.
خبر بازگشایی قریبالوقوع سفارت آمریکا در هاوانا و سفر «جان کری» وزیر خارجه آمریکا به هاوانا در آینده نزدیک، رویدادی تاریخی محسوب میشود. در صورت سفر کری به هاوانا، وی نخستین وزیر خارجه آمریکا خواهد بود که در طول ۶۰ سال گذشته به کوبا سفر کرده است.
در حال حاضر نیز که سران دو کشور اعلام کردهاند که به زودی روابط عادی خود را از سر میگیرند، تحریمهای گذشته به قوت خود باقی میماند زیرا تصمیم درباره لغو تحریمها در صلاحیت کنگره آمریکا است. پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات میان دورهای کنگره و به دست گرفتن اکثریت در هر دو مجلس آمریکا، عادیسازی روابط با کوبا و لغو تحریمها را دشوار میکند.
جمهوریخواهان به مواضع جنگطلبانه و تند معروف هستند و واکنشهای این طیف از سیاستمداران آمریکایی به مواضع اوباما منفی بوده است. در مقابل، سیاستمداران دموکرات همراه با دولت از این موضوع استقبال کرده و خواهان برقراری روابط با کوبا هستند.
کنگره آمریکا از ماه ژانویه آینده در دست جمهوریخواهان خواهد بود و اوباما باید رضایت این کنگره را برای لغو تحریمهای وضع شده علیه کوبا جلب کند؛ اقدامی که با توجه به مواضع تند جمهوریخواهان، دور از ذهن یا بسیار دشوار خواهد بود.
گزارش: محسن صالحیخواه