القدس العربی گزارش داد:
در صورت تحقق هر سناریویی، ایران پیروز مذاکرات خواهد بود
ساعتهای آینده هر سناریویی که محقق شود، ایران «تا حد متوسط یا زیادی» پیروز از این مذاکرات بیرون میآید ولی در هر صورت باید گفت که عربها در سطحهای زیادی در نتیجه توافق ایران و غرب با «شکست استراتژیک» مواجه میشوند.
امکان رسیدن ایران و غرب به توافقی طی ساعتهای آینده که نه فقط برای برنامه هستهای ایران و روابط تهران و آمریکا به طور خاص بلکه برای آینده تمامی منطقه سرنوشتساز است، وجود دارد. انتظار میرود که دو طرف دوشنبه و با پایان مهلت مشخص شده برای رسیدن به توافق نهایی، یا موفقیت مذاکرات و امضای توافقنامه را اعلام کنند یا به آنچه «توافق اضطراری» نام دارد و در آن در بندهای اصلی پیشرفت به دست آمده است، بسنده کنند و توافق بر سر جزئیات مذاکرات و تکمیل آن تا مارس آینده به منظور رسیدن به توافق نهایی به تاخیر بیفتد.
به نظر میرسد که دولت آمریکا برای بسته شدن این پرونده که پیروزی نادری به واشنگتن در عرصه سیاست خارجی اعطا میکند عجله دارد. به همین دلیل «جان کری» وزیر خارجه آمریکا در واکنش به احتمال تمدید مذاکرات، بر سر رسیدن به توافق اصرار دارد. ایران نیز تلاش میکند از همین مساله استفاده کند و تا جایی که ممکن است، از دولت ضعیف آمریکا که به همکاری تهران در پروندههای مختلف منطقهای نیاز دارد، امتیاز بگیرد.
به رغم آنکه «فیلیپ هاموند» وزیر خارجه انگلیس پیش از ترک وین در روز جمعه اعلام کرد که «شکاف هنوز عمیق است»، تاکید کرد که «آنچه ایران به دست میآورد، بسیار بزرگ است.»
برخی اطلاعات که از مذاکرات به بیرون درز کرده است، موضع هاموند را تایید میکند از جمله اینکه ایران موفق شده است که کار نزدیک به ۶۰ درصد از مسائلی که مذاکرات، آنها را در بر میگیرد، یکسره کند. همین امر ایده «توافق اضطراری» برای محکم کاری این موفقیت در مذاکرات دورهای بعدی که پس از پایان مهلت کنونی برگزار میشود و عدم بازگشت به نقطه صفر را تقویت میکند.
به نظر میرسد که طی ساعتهای آینده دو مساله اساسی همچنان موضوع بحثو گفتوگو است: این دو مساله شمار سانتریفیوژها و زمان لغو کامل تحریم علیه ایران است که پس از امضای توافقنامه میان ایران و غرب به طور تدریجی صورت میگیرد.
ساعتهای آینده هر سناریویی که محقق شود، ایران «تا حد متوسط یا زیادی» پیروز از این مذاکرات بیرون میآید ولی در هر صورت باید گفت که عربها در سطحهای زیادی در نتیجه توافق ایران و غرب با «شکست استراتژیک» مواجه میشوند.
مذاکرات به ایران جایگاهی برابر در رویارویی با قدرتهای بزرگ جهان مانند آمریکا و اتحادیه اروپا داده است، همچنین هر گونه توافقی حق ایران در غنی سازی اورانیوم را به لحاظ بینالمللی به رسمیت میشناسد که خود این به معنای به رسمیت شناختن ایران به عنوان قدرت هستهای مشروع است. حتی اگر ایران بمب هستهای تولید نکند، اما امکانات مادی و فناوری و دانش لازم برای ساخت این بمب را اگر بخواهد در اختیار دارد. سلاح هستهای بیتردید «سلاحی بازدارنده» است نه برای استفاده. صرف داشتن این بمب نوعی بازدارندگی را در پی دارد. همانطور که همه میدانند، کشورهایی مانند هند که انرژی هستهای در اختیار دارند، جهش صنعتی اقتصادی بزرگی طی چند سال داشتهاند. به عبارتی دیگر توافقنامه هستهای میتواند باعثرسیدن ایران به کاروان پیشرفت تمدنی در قرن بیست و یکم شود.
اما امضای توافقنامه هستهای میان ایران و غرب برای عربها به منزله قرار گرفتن داخل «گازانبر هستهای» است که از هند آغاز میشود و از پاکستان و ایران عبور میکند و به فلسطین اشغالی میرسد و آنها را در موضع ضعیف به لحاظ استراتژیک قرار میدهد.
کشورهای عربی به جای از بین بردن این ضعف استراتژیک سرگرم جنگهای زیادی هستند، جنگ بین یکدیگر یا جنگ با گروههای تروریستی که میخواهند آنها را به قرون وسطی بازگردانند. برخی گزارش از کشورهای عربی حاکی از آن است که کشورهایی مانند عربستان تصمیم دارند در پاسخ به توافق هستهای ایران با غرب، برنامه هستهای خود را آغاز کنند اما این مساله نیاز به تامل و دقت زیاد دارد. آمریکا که خود پیشنهاد ساخت نیروگاههای هستهای در کشورهای عربی از جمله مصر را داده تا به این کشور برای حل مشکل کمبود انرژی کمک کند، تصمیم دارد این کار را بدون دادن تکنولوژی هستهای به آنها انجام دهد، این در حالی است که معاهده ممنوعیت گسترش سلاحهای هستهای به کشورهای امضا کننده این معاهده اجازه غنیسازی اورانیوم به شرط استفاده مسالمتآمیز انرژی هستهای را داده است. به عبارتی دیگر، آمریکا آماده مجهز کردن کشورهای عربی به چیزی شبیه به «کارخانههای هستهای تولید برق» است اما توان غنیسازی اورانیوم را به آنها نمیدهد.
واقعیت این است که عربها باید به توافقنامه هستهای احتمالی، به عنوان نقطهای تاریخی که مربوط به موجودیت آنها است بنگرند. این امر مستلزم بازنگری استراتژیک در آینده آنها در نقشهای است که فقط برای قدرتمندان جای دارد و فقط به بزرگان احترام میگذارد و تردیدی نمیکند در اینکه اگر همچنان بخواهند سرهایشان را در برف فرو کنند، آنها را از جغرافیا و تاریخ محو میکند.
منبع: القدس العربی