استاد دانشگاه جورج تاون در گفتوگو با ایلنا تحلیل کرد:
دلایل میانجیگری قطر در پرونده آتشبس غزه/ ریشه انتقاد اسرائیل از دوحه با محوریت حماس
استاد دانشگاه جورج تاون گفت: قطر به دلیل ارتباط مستقیم با ایالات متحده و همچنین ارتباط غیر مستقیم با اسرائیل و حتی به دلیل ارتباط مستقیم با حماس میتواند در مورد پرونده غزه کنشگری سیاسی خود را علنی کند.
مهران کامروا، استاد دانشگاه جورج تاون در تشریح ابعاد و نقش قطر در میانجیگری مذاکرات آتشبس غزه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: میانجیگری یکی از اصول اصلی سیاست خارجی قطر است؛ به گونهای که این کشور به صورت علنی از چند سال پیش اعلام کرده که میانجیگری در منازعات بینالمللی، یکی از اصول بنیادین سیاست خارجی دوحه به حساب میآید. توجه داشته باشید که قطر به صورت غیر رسمی دو دهه اقدام به میانجیگری در منازعات مختلف کرده اما به صورت رسمی طی سالهای گذشته این نقش خود را به صورت علنی مطرح کرده و بر آن در چارچوب یک راهبرد مشخص در سیاست خارجی تاکید دارد و این موضوع را باید زمینه اصلی میانجیگری قطر در بحرانهای بینالمللی بدانیم.
وی ادامه داد: زمانی که مساله غزه و نسلکشی فلسطینیها توسط اسرائیل به میان میآید، به صورت کلی هداف مشخصتری برای قطر به وجود میآید؛ به عنوان مثال مقامهای ارشد سیاسی حماس به درخواست ایالات متحده و همچنین به درخواست غیرمستقیم اسرائیل اجازه دارند تا در قطر اسکان داشته باشند. قطر به دلیل ارتباط مستقیم با ایالات متحده و همچنین ارتباط غیر مستقیم با اسرائیل و حتی به دلیل ارتباط مستقیم با حماس میتواند در مورد پرونده غزه کنشگری سیاسی خود را علنی کند و به میانجیگری در این خصوص بپردازد و همین مسأله یک شرایط و جایگاه استثنایی را برای دوحه رقم میزند. بر این اساس قطر یکی از بازیگران محدود و البته اصلی به حساب میآید که میتواند نقش مهمی را در خاتمه جنگ غزه ایفا کند.
این تحلیلگر ارشد مسائل منطقه تصریح کرد: در ابتدای جنگ بسیاری از رسانههای بینالمللی به این موضوع اشاره میکردند که چرا قطر به عنوان حامی حماس از چنین جریانی حمایت میکند. نکته اینجاست که هر کشوری در زمانی که میانجیگری در یک پرونده را به عهده میگیرد، یک سری از ریسکهای شخصی را میپذیرد و شامل آن میشود. به عنوان مثال اگر کشور مذکور مانند قطر که به عنوان میانجی در یک پرونده مشخص ایفای نقش میکند، نتواند به نتیجه مشخص دست پیدا کند مابقی دولتها و منتقدان آن اعلام میکنند که سیاست خارجی این کشورها ضعیف بوده و همین موضوع به عنوان پذیرش ریسک طرح میشود. لذا ریسکهای طبیعی در هر نوع میانجیگری وجود دارد. واقعیت این است که قطر در برههای به دلیل اقدامات اسرائیل و رفتار بنیامین نتانیاهو، خود را از دایره میانجیگری در پرونده غزه خارج کرد و سپس به درخواست ایالات متحده مجدداً وارد فرایند میانجیگری در پرونده غزه شد؛ چراکه قطر نسبتا وزنه سنگینی در برابر حماس به حساب میآید و به همین دلیل مجدداً وارد فرایند میانجیگری شد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: باید توجه شود که در ابتدا اسرائیل نسبت به قطر در مورد میانجیگری بدبین بود و حتی این کشور را به داشتن روابط عمیق با حماس متهم میکرد و حتی دوحه را یکی از حامیان اصلی حماس قلمداد میکرد. اما به تدریج به دلیل اینکه تعداد اندکی از بازیگران بین المللی با حماس ارتباط دارند و همزمان با ایالات متحده و اسرائیل هم هماهنگ هستند، شاهد آن بودیم که اسرائیل هم با این میانجیگری کنار آمد. توجه داشته باشید که قبل از انعقاد پیمان ابراهیم، قطر با اسرائیل روابط داشت؛ به گونهای که یک دفتر تبادلات تجاری غیر رسمی میانه قطر و اسرائیل در دوحه وجود داشت و مشغول به کار خود بود ولی رابطه رسمی و علنی میان دوحه و تل آویو وجود نداشته است اما در نهایت اسرائیل با میانجیگری قطر در پرونده غزه مخالفت نکرد. بر همین اساس طی چند ماه اخیر بارها دیده شد که مقامات ارشد سیاسی و امنیتی اسرائیل برای مذاکره در خصوص آتش بس غزه به دوحه سفر کردند که این موضوع دقیقاً ریشه در مسائل ذکر شده دارد.