«نسیم احمد» در گفتگو با ایلنا مطرح کرد؛
دولت آمریکا در مقام خدمتکارِ شرکتهای تسلیحاتی آمریکایی ایفای نقش میکند
توجه داشته باشیم که شرکتهای تسلیحاتی از وجود جنگ و تنش و آشوب در اقصی نقاط جهان سود میبرند زیرا این موضوع فرصتهای درآمدی قابل توجهی را برایشان فراهم میکند. در مورد رژیم اشغالگر قدس این رژیم بیش از هفت دهه است که ایجاد تنش و آشوب میکند و بقای یک چنین رژیمی، کاملا به نفع شرکتهای تسلیحاتی در غرب و به ویژه آمریکا است. از این منظر، ماهیت اصلی ارتباط شرکتهای تسلیحاتی غربی با رژیم اشغالگر قدس بیش از همه بر پول استوار است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، اعتراضات دانشجویان و اساتید دانشگاههای مختلف آمریکایی در حمایت از مردم غزه و انتقاد از رژیم اشغالگر قدس و جنایات آن علیه مردم فلسطین همچنان ادامه دارد. اعتراضاتی که در قالب آن، دانشگاهیان آمریکایی به طور خاص نقدهایی جدی را به دولت آمریکا به واسطه همدستی آن با اشغالگران صهیونیست در اِعمال جنایت علیه مردم فلسطین مطرح میکنند.
با این همه، یکی از اصلیترین محورهای انتقاد جامعه دانشگاهی آمریکا در جریان اعتراضات جاری در این کشور، همکاریهای تنگاتنگ شرکتهای تسلیحاتی آمریکا با رژیم اشغالگر قدس و تقویت تسلیحاتی این رژیم است. در این راستا، برخی تحلیلگران به این مساله اشاره میکنند که شرکتهای تسلیحاتی، به بازیگران پشت پرده بسیار قدرتمندی در عرصه حکمرانی آمریکا تبدیل شدهاند که به این راحتی، قید منافع خود را نمیزنند و البته که در پسِ پرده، مهره چینیهای قابل توجهی را نیز در قالب نظام حکمرانی آمریکا انجام میدهند.
در این راستا، ایلنا در گفتگو با «نسیم احمد» نویسنده و تحلیلگر مسائل راهبردی، به واکاوی چند پرسش مهم و محوری در رابطه جنسِ کنشگری شرکتهای تسلیحاتی در آمریکا و منافع پیدا و پنهان آنها در قالب تداوم منازعات و درگیریها در اقصی نقاط جهان پرداخته است.
مشروح گفتگو با نسیم احمد را در ادامه مطالعه میخوانید.
یکی از مطالبات مهم و محوری در جریان اعتراضات دانشجویی آمریکا، قطع پیوندها و همکاریهای شرکتهای تسلیحاتی آمریکایی با رژیم صهیونیستی است. دیدگاه شما در مورد فلسفه و ماهیت این ارتباط چیست؟
شاید کوتاهترین پاسخ به این پرسش این باشد که اساسا شرکتهای تسلیحاتی چیزی به جز پول و درآمدزایی را نمیشناسند. در حقیقت، کسب ثروت از سوی آنها در مقایسه با اصول متعالی انسانی، از ارزش به مراتب بیشتری برخوردار است. از این رو، این شرکتها از پیوندهای خود با رژیم اسرائیل نیز منافع کلانی را میبرند و درست به همین دلیل است که اصلیترین همدست آنها در ارتکاب به جنایت علیه مردم فلسطین هستند.
با این همه، نکته مهم در این رابطه این است که خودِ دولت آمریکا نیز این ارتباط را تا حد زیادی در راستای منافع و اهداف کلان خود میبیند. در حقیقت، کاخ سفید در دولتهای مختلف، این دیدگاه را داشته و دارد که رژیم اشغالگر قدس بایستی از مدرنترین فناوریهای نظامی در جهان برخوردار باشد و با استفاده از آنها، موقعیت خودش را در منطقه غرب آسیا و کلیت خاورمیانه تحکیم و تثبیت کند.
توجه داشته باشیم که شرکتهای تسلیحاتی از وجود جنگ و تنش و آشوب در اقصی نقاط جهان سود میبرند زیرا این موضوع فرصتهای درآمدی قابل توجهی را برایشان فراهم میکند. در مورد رژیم اشغالگر قدس این رژیم بیش از هفت دهه است که ایجاد تنش و آشوب میکند و بقای یک چنین رژیمی، کاملا به نفع شرکتهای تسلیحاتی در غرب و به ویژه آمریکا است. از این منظر، ماهیت اصلی ارتباط شرکتهای تسلیحاتی غربی با رژیم اشغالگر قدس بیش از همه بر پول استوار است و ارزشهای انسانی هیچ جایگاهی در قالب آن ندارند.
تاکنون تحلیلهای مختلفی در مورد نفوذ گسترده شرکتهای تسلیحاتی آمریکایی در عرصه حکمرانی آمریکا گفته و ارائه شده است. به نظر شما این نفوذ چقدر جدی است؟
به نظر میرسد که واقعا جدی است. شرکتهای تسلیحاتی از نظر مالی وضعیت خوبی دارند. توجه داشته باشیم که آمریکا تا حد زیادی کشورِ لابیگری است. این بدان معناست که با پول و تکیه بر فعالیتهای لابی گرانه میتوانید دستورکارهای خود را به پیش ببرید و بسیاری از موانع را بردارید. حال در مورد شرکتهای تسلیحاتی، این قاعده نمودهای عینی را به خود میگیرد.
تاکنون گزارشهای مختلف از سرمایهگذاریهای گسترده شرکتهای تسلیحاتی در آمریکا روی فعالیتهای لابیگرانه و نفوذ به نهادهای قانونگذاری در آمریکا منتشر و مطرح شده است. هدف غایی این قبیل اقدامات چیست؟ مشخص است: پولسازی هرچه بیشتر برای شرکتهای تسلیحاتی. البته که این شرکتها در عرصه رسانهای و نهادهای اندیشکدهای در آمریکا نیز به شدت فعال هستند. تاکنون بارها گزارشهای مختلفی منتشر شده که حاکی از دریافت کمکهای مالی قابل توجه از سوی رسانههای مهم آمریکایی از شرکتهای تسلیحاتی و مجتمعهای نظامی و صنعتی این کشور بودهاند.
نهادهای اندیشکدهای در آمریکا نیز وضعیتی مشابهی دارند و متون به اصلاح پژوهشی را تولید میکنند که بیش از همه در خدمت منافع شرکتهای تسلیحاتی آمریکا است. از این رو، نفوذ شرکتهای تسلیحاتی در آمریکا و نظام حکمرانی این کشور حقیقتا قابل توجه است و البته که این نفوذ، هزینههای زیادی را به مردم این کشور تحمیل کرده است. این شرکتها از هر حربهای استفاده میکنند تا منافع نامشروع خود را در قالب منافع ملی آمریکا جا بزنند. موضوعی که سبب شده تا میلیاردها دلار از پول مالیات دهندگان آمریکا در نهایت سر از جیب این قبیل شرکتها درآورد.
دولت آمریکا چه نفعی از رونق فعالیت شرکتهای تسلیحاتی در این کشور میبرد؟
به نظر میرسد که از دو منظر سود میبرد: اول اینکه دولت آمریکا با رونق دهی به فعالیتهای شرکتهای تسلیحاتی آمریکایی، زمینه را برای جذب میلیاردها دلار پول به سمت این قبیل شرکتها فراهم میکند. معادلهای که خود موجب اشتغال بیشتر و توسعه کسب و کارهای مرتبط با صنعت تسلیحات در آمریکا میشود. دیگر اینکه توجه داشته باشیم که گسترش صادرات سلاح از سوی آمریکا به دیگر کشورهای جهان تا حد زیادی وابستگی دیگران به این کشور را به همراه دارد که این مساله از اهمیت راهبردی برای واشنگتن برخوردار است.
در مورد آن دسته از کنشگرانی که اکنون در جنگ هستند، اهمیت این مساله دوچندان میشود. مثلا اکنون اوکراینیها میلیاردها دلار از وامهای اعطایی جهان غرب به خود را صرف خرید سلاح از شرکتهای تسلیحاتی آمریکایی میکنند. موضوعی که هم برای آمریکا سود به همراه دارد و هم بیش از پیش اوکراین را به آمریکا وابسته و بدهکار میکند. این دقیقا همان چیزی است که امپریالیسم غربی به دنبال آن است. در این راستا این جنس از تفکر هرکاری میکند تا هیمنه و هژمونی خود بر دیگر کشورها را حفظ کرده و حتی افزایش بخشد. در این معادله شرکتهای تسلیحاتی نیز خود یک مهره هستند. بازیگرانی که البته از این مساله و بازی، سودهای کلانی را به جیب میزنند.