جهان در سال ۱۴۰۲/ پرونده هشتم: فلسطین و اسرائیل
صدرالحسینی: ضربه طوفان الاقصی بر هیمنه امنیتی تلآویو/کانالیزه شدن افکار عمومی جهان به نفع غزه/ بلاتکلیفی رژیم صهیونیستی در قبال رفح
کارشناس مسائل منطقه گفت: قرار بر این است که نقش مشخصی برای تشکیلات خودگردان فلسطین در آینده غزه در نظر گرفته شود اما یقیناً مردم این جغرافیا که بیش از ۳۰ هزار شهید در این راه تقدیم کردهاند، ایفای نقش این تشکیلات را نخواهند پذیرفت.
سیدرضا صدرالحسینی، کارشناس مسائل منطقه با اشاره به مهمترین وقایع فلسطین و اسرائیل در سال ۱۴۰۲ در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: بدون شک اصلیترین تحول در این حوزه را باید عملیات طوفان الاقصی دانست. بعد از گذشته مدتها فشار یکطرفه که از سوی رژیم صهیونیستی به فلسطینیها وارد شد، یک تصمیم مهم گرفته شد و یک آمادگی گسترده هم از قبل ایجاد شده بود که در نهایت طوفان الاقصی توانست از اوایل مهرماه سال گذشته خط بطلانی را بر آنچه اسرائیل در طول سالهای گذشته و به ویژه یک سال قبل از این عملیات در دستور کار قرار داده بود، بکشد. به عبارتی دیگر اسرائیل به دنبال کوچ فلسطینیها و تخریب بیتالمقدس و فراموشی آرمانهای فلسطین بود که مقاومت فلسطین با اجرای طوفان الاقصی تمام برنامهریزیهای آنها را دستخوش تغییر قرار داد و به نوعی شکست را برای تلآویو رقم زد.
وی ادامه داد: در این راستا بسیاری از مقامهای رژیم صهیونیستی صراحتاً اعلام کردند که در دو حوزه اطلاعاتی و نظامی ضربات سنگینی را متحمل شدهاند که باید آن را نوعی اذعان به شکست بدانیم که این روند ادامه خواهد داشت. بر همین اساس باید این عملیات را مهمترین رویداد سال گذشته در حوزه تحولات اسرائیل و فلسطین دانست. این عملیات به حدی پیچیده بوده که بسیاری از نخبگان و صاحب نظران دنیا در حوزه امنیتی و نظامی نه تنها آن را شوکه کننده میدانند، بلکه به نوعی هنوز هم در حال بررسی و تحلیل روندها و ابعاد آن هستند؛ چراکه چهارمین ارتش دنیا را در محاصره میبینند. نکته اینجاست که با وجود اینکه اسرائیل ۳۲ هزار نفر را به کام مرگ کشیده، اما هنوز نتوانسته به اهداف خود در قبال غزه و حماس دست پیدا کند. تاثیرات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی این عملیات بسیار گسترده است ولی حامیان تلآویو که ناتو و در رأس آن آمریکا قرار دارد به دنبال آن بودند که به هر ترتیب موضوع فلسطین را به حاشیه بکشانند اما امروز میبینیم که فضای بینالمللی در جای جای جهان به نفع حمایت از فلسطین کانالیزه شده که نمیتوان آن را با هیچ اقدام و امر مادی قیاس کرد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: در این میان نقش کشورهای منطقه و فرامنطقه را نباید از قلم انداخت و اساساً این کشورها را میتوان به سه دسته تقسیمبندی کرد. نخست، حامیان رژیم صهیونیستی که در رأس آن آمریکا بوده و در کنار آن سه عضو اصلی ناتو اعم فرانسه، آلمان و انگلیس قرار دارند. دوم، کشورهای حامی فلسطین مانند مکزیک، الجزایر، شیلی، ایران، قطر، یمن، سوریه، لبنان و غیره که برای حمایت از مردم فلسطین اجازه برگزاری تجمعها و راهپیماییها را به فعالین کشور خود دادند و حتی مقامهای آنها در این صفوف حاضر شدند که در تضاد و مخالفت با طیف اول هستند. اما سومین طیف، کشورهایی هستند که در این شش ماه و در قبال پرونده غزه و مردم فلسطین سکوت کردند که عموماً هم کشورهای عربی را در بر میگیرد. این کشورها سالهای سال موضوع فلسطین را یک موضوع عربی میدانستند و حتی به ایران و سایر کشورها اعلام میکردند که دولتهای غیرعربی نباید در این موضوع دخالت کنند. این در حالیست که در طول ماههای اخیر همین کشورها در قبال جنایات اسرائیل موضع سکوت اتخاذ کرده بودند که در همایشهای اخیر در عربستان هم حضور داشتند که در آفریقا هم میتوان آنها را مشاهده کرد.
وی افزود: برخی از این کشورها حتی در پشت پرده با اسرائیل ارتباط داشتهاند اما به هر ترتیب جبهه مقاومت در این راستا توانست به هر ترتیب که شده به حمایت از فلسطین به پا خیزد. به عنوان مثال یمن در طول ماههای گذشته توانست با فشارهای خود، دو کشور صاحب وتو در شورای امنیت سازمان ملل مانند انگلیس و آمریکا که صاحب تسلیحات اتمی هستند را با تاکتیکهای دریایی خود، در بابالمندب و دریای سرخ با مشکل روبهرو کنند که البته فعالیت مقاومت عراق، لبنان و سوریه را هم نباید از قلم انداخت. در این راستا باید توجه داشت که با توجه به صدور قطعنامه اخیرالصدور از سوی شورای امنیت سازمان ملل با محوریت توقف حملات اسرائیل به غزه، یک نگرانی نسبی و کلی در خصوص اجرای این قطعنامه لازمالاجرا وجود دارد. به عبارتی دیگر اسرائیل با گردنکشی همچنان این قطعنامه را اجراء نکرده و اعلام کرده که این قطعنامه را به دلیل آنکه درون خود بحث آتشبس را مطرح کرده، اجرایی نخواهد کرد. در این قطعنامه بر آتشبس موقت و مبادله اسرای اسرائیل و زندانیان فلسطینی تصریح شده اما تلآویو همچنان بر عملیات نظامی، شکست حماس و آزادسازی اسرای خود به زور اسلحه تأکید دارد.
صدرالحسینی گفت: اسرائیل همچنان بر خواستههای گذشته خود پافشاری میکند اما در مقابل حماس بعد از صدور این قطعنامه اعلام کرد که برای اجرای مفاد آن به وجود اینکه آتشبس دائمی مطرح نشده، آمادگی کامل دارد. در این میان آینده تشکیلات خودگردان فلسطین را هم باید مدنظر قرار داد. در این ایام متأسفانه این تشکیلات با مقاومت همراهی نداشت ولی در مقاطعی دیده شد که جنبش فتح تا حدودی همراهی کرد و مواضعی را اتخاذ کرد، ولی در کل اتفاقی از سوی آنها رخ نداد. این در حالیست که استعفا در تشکیلات خودگردان حالا باعث شده که روند فعالیت این جریان در وضعیت نامشخصی قرار بگید؛ به گونهای که از یک سو رژیم صهیونیستی چندان به این جریان اهمیت نمیدهد و از طرفی دیگر مقاومت هم نمیتواند مسائل را به آنها انتقال دهد. لذا به نظر بیعملی تشکیلات خودگردان، باعث شد تا اتفاقی از ناحیه آنها رخ ندهد. موضوع دیگر این بود که پلیس تشکیلات خودگردان در کرانه باختری در بازههای زمانی متعدد به اسرائیل برای دستگیری فلسطینیها کمک کرده و به نظر میآید که نقش این تشکیلات در آینده کمتر خواهد بود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در طرحهایی که سال گذشته در مورد آینده غزه مطرح بود، قرار بر این شده بود که یک نقش مشخصی برای تشکیلات خودگردان فلسطین در نظر گرفته شود اما یقیناً مردم این جغرافیا که بیش از ۳۰ هزار شهید در این راه تقدیم کردهاند ایفای نقش تشکیلات خودگردان فلسطین را نخواهند پذیرفت. در مورد حمله اسرائیل به رفح باید بگویم که با توجه به تقویت روحیه ساکنان غزه در ماه رمضان، به نظر نمیرسد که تا پایان این ماه رژیم صهیونیستی چنین اقدامی را عملیاتی کند. از سوی دیگر، اگرچه قطعنامه اخیر شورای امنیت نمیتواند جلوی جنایات اسرائیل را بگیرد، اما به هر ترتیب اقدامهای اسرائیل را محدود خواهد کرد. این در حالیست که پس از صدور قطعنامه مذکور بحث کمک بشردوستانه به مردم غزه شدت گرفته که این خود یک اثر مثبت است و آمریکا هم سعی دارد که به دلیل پیشرو بودن انتخابات ریاست جمهوری یک ظاهر بشردوستانه از خود به نمایش گذاشتهاند. بر این اساس به نظر نمیرسد که حمله به رفح فعلاً و تا پایان ماه رمضان عملیاتی شود.