نویسنده و تحلیلگر مصری در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد:
ترامپ و بایدن؛ نمودهای افول هژمونی جهانی آمریکا
آمریکای کنونی به سمت اقتدارگرایی حرکت میکند
برخی تحلیلگران و اندیشمندان حوزه سیاست آمریکا به این مساله اشاره دارند که در سالهای اخیر روندی در معادلات سیاسی-اجتماعی این کشور آغاز شده که در قالب آن، این کشور از مسیر دموکراسی خارج و به سمت اقتدارگرایی و استبداد حرکت میکند؛ روندی که به زعم برخی از تحلیلگران حوزه سیاست بینالملل حتی در پایان دهه ۲۰۲۰ میلادی میتواند به برقراری یک دیکتاتوری تمامعیار در آمریکا ختم شود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، اخیرا شاهد برگزاری رویداد موسوم به «سه شنبه بزرگ» در بحبوحه تشدید رقابتهای درونحزبیِ دو حزب دموکرات و جمهوریخواه با محوریت معرفی نامزدهای اصلی آنها برای انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۴ آمریکا بودهایم. رویدادی که در یکسوی آن، بایدن به عنوان رئیسجمهوری فعلی آمریکا از موقعیت ثابتی برخوردار است و رقیبی ندارد و در سوی دیگر آن، ترامپ هم تقریبا بیرقیب است و با چالشی جدی برای تبدیل شدن به نامزد نهایی حزب جمهوریخواه در انتخابات سال ۲۰۲۴ آمریکا مواجه نبود و توانست رقیب اصلی خود «نیکی هیلی» که پس از این رویداد از دور رقابتها کنار رفت را شکست دهد و موقعیت مذکور را کسب کند.
از این رو، ایلنا در گفتوگو با «زاید الیسا» تحلیلگر مصری حوزه روابط بینالملل، به واکاوی چند سوال مهم با محوریت جدیدترین معادلات سیاسی و انتخاباتی در آمریکا پرداخته است.
مشروح گفتوگو با زاید الیسا را در ادامه میخوانید.
اخیرا شاهد برگزاری رویداد سهشنبه بزرگ در بحبوحه رقابتهای انتخابات درونحزبی آمریکا، همزمان با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ این کشور بودیم. رویدادی که با پیروزی ترامپ و البته موقعیت تثبیتشده بایدن به عنوان نامزد اصلی دموکراتها و رئیسجمهوری مستقر آمریکا همراه بود. تحلیل شما از این رویداد و نتایج آن چیست؟
به نظر من برخلاف هیاهوها و جنجالهایی که با محوریت رویداد سهشنبه بزرگ در آمریکا انجام گرفت، همه چیز از قبل مشخص بود. جو بایدن به عنوان رئیسجمهوری کنونی آمریکا و نامزد دموکراتها، در حزب خود هیچ رقیبی نداشت و ترامپ هم که پیش از برگزاری رویداد سهشنبه بزرگ و رأیگیری در ۱۵ ایالت آمریکا، تا حد زیادی پیروز بود و رقیب جدی نداشت.
در ماههای گذشته، مانور زیادی روی این مسأله داده شد که ران دی سانتیس فرماندار ایالت فالوریدا میتواند رقیبی جدی برای ترامپ باشد با این حال، وی پس از متحمل شدن اولین شکست از ترامپ، کنار کشید. نیکی هیلی نیز رقیب چندان قدرتمندی نشان نداد و در نهایت هم از دور رقابتها کنار رفت. در این چهارچوب، حداقل به سه دلیل عمده، جایگاه ترامپ در حزب جمهوریخواه تثبیت شده است.
اولا، او توانسته قطبیگرایی و تعصب را جایگزین عقل و منطق در حزب جمهوریخواه کند. به نحوی که وی اکنون حتی اگر قتل هم مرتکب شود، باز هم شمار قابل توجهی از نخبگان سیاسی و رأیدهندگان حامی حزب جمهوریخواه به وی رای میدهند.
دوم اینکه در درون حزب جمهوریخواه هیچ گزینه آلترناتیو و جایگزین معتبری را نیز برای ترامپ شاهد نیستیم. در حقیقت، یک چهره سیاسی که بتواند ترامپ را به چالش بکشد، طی سالهای گذشته ظهور نکرده است و در این فضا، ترامپ از بیرقیبی، به اصلیترین کنشگرِ سیاسی در حزب جمهوریخواه تبدیل شده است.
و در نهایت سوم اینکه ترامپ و طیف متحدان وی توانستهاند بخش قابل توجهی از روایتها و تئوریهای توطئه خود با محوریت اینکه یک دولت مخفی با مدیریت دموکراتها در آمریکا علیه آنها پروندهسازی و اقدام میکند را در میان افکار عمومی و به ویژه حامیان حزب جمهوریخواه جا بیندازند. در این چهارچوب، حمایت از ترامپ در حزب جمهوریخواه به امری مصادف با حمایت از کلیتِ حزب مذکور تبدیل شده است.
معادلهای که از اساس غلط است. اساسا ظهور ترامپ و ترامپیسم در آمریکا، نقشی قابل توجه در حرکت هژمونی و موقعیت بینالمللی آمریکا به سمت سقوط بازی کرده است و پیشبینی میشود که این روند در ادامه راه و سالهای آتی، وضعیت وخیمتری را نیز به خود بگیرد.
به نظر شما از میان ترامپ و بایدن، کدامیک از شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۴ آمریکا برخوردار است؟
به نظر میرسد بیش از اینکه به برنده شدن یکی از این دو فکر کنیم باید به این موضوع اشاره داشته باشیم که در نهایت این آمریکاییها خواهند بود که بازنده خواهند شد. ترامپ یک سیاستمدار جنجالی است. او تا حد زیادی معادلات و مناسبات آمریکا در حوزههای سیاست داخلی و خارجی این کشور را دگرگون و آشفته کرد و چالشهای جدی را در عرصههای حکمرانی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی بهداشت و سلامت آمریکا (در بحبوحه پاندمی کرونا) به وجود آورد.
ترامپ با دهها اتهام و پرونده قضایی نیز رو به رو است و نخستین رئیسجمهوری در کل تاریخ آمریکا است که تحت تعقیب کیفری قرار گرفته است. جو بایدن نیز نه از سلامت ذهنی و نه سلامت جسمی لازم برای تصدی کرسی ریاستجمهوری آمریکا برخوردار نیست. تاکنون گمانه زنیها و موضع گیریهای مختلفی مبنی بر ابتلای بایدن به بیماری زوال عقل نیز منتشر و مطرح شده است. او در دیدارهای رسمی و یا نشستهای خبری خود، با افراد نامرئی دست میدهد یا اسم اعضای کابینه خود و یا نام کشورها و مقامهای خارجی را اشتباه به زبان میآورد.
مسائلی که همه و همه یک چهره ضعیف از رئیسجمهوری کنونی آمریکا را به افکار عمومی جهان مخابره کردهاند و حتی برخی به این مسأله اشاره میکنند که اگر بایدن مجددا به سِمت رئیس جمهوری آمریکا انتخاب شود، بسیار محتمل است که نتواند دوره ریاست جمهوریاش را تمام کند و فوت خواهد کرد و در عوض، کامالا هریس معاون وی جایگزینش خواهد شد و به اولین زن در تاریخ آمریکا تبدیل خواهد شد که کرسی ریاست جمهوری آمریکا را در اختیار میگیرد.
حال در این فضا، بازنده اصلی مردم آمریکا هستند وگرنه دو فرد مذکور که تاکنون امتحان خود را در حوزههای مختلف و در برهههای زمانی مشخص پس دادهاند و شناخت کافی از رویهها و سیاستهای آنها وجود دارد.
اصلیترین ویژگی رقابتهای انتخاباتی مرتبط با انتخابات سال ۲۰۲۴ آمریکا را چه میدانید؟
برخی تحلیلگران و اندیشمندان حوزه سیاست آمریکا به این مسأله اشاره دارند که در سالهای اخیر روندی در معادلات سیاسی-اجتماعی این کشور آغاز شده که در قالب آن، این کشور از مسیر دموکراسی خارج و به سمت اقتدارگرایی و استبداد حرکت میکند؛ روندی که به زعم برخی از تحلیلگران حوزه سیاست بینالملل حتی در پایان دهه ۲۰۲۰ میلادی میتواند به برقراری یک دیکتاتوری تمامعیار در آمریکا ختم شود. به نظر میرسد در بحبوحه رقابتهای انتخاباتی مرتبط با انتخابات سال ۲۰۲۴ آمریکا، به وضوح این مسأله را مشاهده میکنیم که بیش از آنکه قواعد دموکراتیک و ارزشهایی که آمریکایی سال هاست مدعی آنهاست حاکم باشد، لج و لجبازیهای سیاسی و در پیش گرفتن رویههای غیرمنطقی حاکم است.
رویهای که به نظر میرسد در ادامه راه تشدید نیز شود. فراموش نکنیم که جمهوریخواهان در ماههای اخیر با محوریت رسواییهای اخلاقی هانتر بایدن پسر رئیسجمهوری کنونی آمریکا، حملات گستردهای را به بایدن انجام دادهاند و انتظار میرود که با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات سال ۲۰۲۴، این حملات بیشتر هم بشود. البته که در اردوگاه مقابل، دموکراتها نیز طرح و برنامههای خاص خود را برای هدف قرار دادن جمهوریخواهان دارند. در این میان، قربانی اصلی و بزرگ، مردم آمریکا هستند.