یادداشتی از سیدرضا صدرالحسینی؛
جایگاه و چالشهای مصر در باب رفح و غزه
چشمانداز روشنی در مورد کوچ اجباری ساکنان رفح به صحرای سینا وجود ندارد ولی قاهره با مخالفت خود میتواند این پرونده خطرناک را به تاخیر بیندازد.
سیدرضا صدرالحسینی، کارشناس مسائل منطقه طی یادداشتی برای ایلنا به مسأله ایجاد منطقه حائل میان مصر و غزه و نقش قاهره در پرونده رفح پرداخت که به این شرح از نظر میگذرد:
مصر در تحولات اخیر غزه نتوانست آنگونه که باید نقش خود را در حمایت از مردم غزه ایفا کند. قاهره بهرغم مخالفتهای مشخص با رژیم صهیونیستی در مورد ساکنان غزه به گونه دیگری رفتار کرد که البته این رفتار از وضعیت و شرایط اقتصادی مصر هم نشأت میگیرد. این در حالیست که قاهره به نوعی در یک دوراهی قرار گرفت که یک سوی آن پرداخت وام و حمایت مالی و اقتصادی از مصر است و از سوی دیگر هم بحث حمایت از فلسطینیها مطرح است.
مصریها ضمن اعلام حمایت از پذیرش غزه که در طرح اسرائیل به عنوان کوچ اجباری مطرح شده به نوعی هم راستا با سناریوی اسرائیل گام برداشت و در این میان در مورد گذرگاه فیلادلفیا که «گذرگاه کرم ابوصالح» هم بدان گفته میشود، به نوعی همراه اسرائیل شد. به موازات این روند بحث اسکان مردم غزه در چادر یا ساخت جزایر مصنوعی با پیشنهاد اسرائیل و حمایت آمریکا از سناریوی مورد نظر تلآویو در این خصوص یک شرایط خطرناک را به وجود آورده است.
این در حالیست که هیچ حمایتی از سوی مصر انجام نشده و عموماً در رسانههای منطقهای و عبری به این موضوع دامن زده میشود. در شرایط کنونی چشمانداز روشنی در مورد کوچ اجباری ساکنان رفح به صحرای سینا وجود ندارد ولی قاهره با مخالفت خود میتواند این پرونده خطرناک را به تاخیر بیندازد. به عنوان مثال مصر با احداث دیوارهای بتنی میتواند جلوی کوچاندن مردم غزه و رفح به صحرای سینا را بگیرد اما بدون تردید مورد غضب دولت ایالات متحده قرار خواهد گرفت.
تنها دو علت برای فشار به مردم غزه و به خصوص ساکنان رفح از سوی اسرائیل آنهم در شرایط فعلی وجود دارد. نخست بحث تخلیه غزه از مردم و دوم فشار به مقاومت برای پذیرش شروط نهایی اسرائیل است تا منجر به عقبنشینی این جریان از خواستههای خود شود. کشورهای زیادی در کنفرانس امنیتی مونیخ اعلام کردند که حمله به رفع یک جنایت مشخص بینالمللی خواهد بود اما این مواضع صرفاً یک اقدام کلامی است و هیچ کنشگری عملی در این خصوص انجام نخواهد شد؛ چراکه اگر مخالفتی انجام شود به معنای نادیده گرفتن منافع اسرائیل توسط غرب محسوب میشود.