گزارش میدانی ایلنا از سفر هیأت رسانهای ایران به کابل؛
امارت اسلامی بدون روتوش
طالبان بر این عقیده است که اولویت مهم کشور، فعلاً ترمیم اقتصاد، افزایش ارزش پول ملی، مهار بیکاری و بازگرداندن مهاجران و به خصوص نخبگان به افغانستان است تا بتوانند کشورشان را بسازند.
«خروج نظامیان آمریکا از افغانستان را کار درستی میدانم، حتی اگر دولت ترامپ در فوریه ۲۰۲۰ در دوحه به توافق صلح با طالبان نرسیده بود، خودش نیروهای آمریکایی را خارج میکرد». این عبارت بخشی از اظهارات جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده در مصاحبه با جورج استفاناپولوس خبرنگار شبکه ای.بی.سی نیوز در نیمه دوم آگوست ۲۰۲۱ یعنی چند روز پس از تسلط کامل طالبان بر کابل است. بدون شک این اظهارات بایدن و همچنین طریقه خروج نظامیان آمریکا از افغانستان آن هم پس از ۲۰ سال، برای همیشه در تاریخ باقی خواهد ماند.
دلیل ماندگاری سخنان بایدن و خروج نظامیان تحت امر او شاید به یکباره بودن این تصمیم و اجرای آن ظرف چند روز محدود شود، اما واقعیت این است که ما در حال سخن گفتن از یک تراژدی غمانگیز هستیم. به یاد داریم در زمانی که هواپیمای ترابری سی-۱۷ گلوبمستر ایالات متحده در حال انتقال تعداد زیادی از شهروندان و اتباع خارجی مقیم افغانستان از مبدأ فرودگاه کابل به دوحه بود، جماعتی از ترس حاکم شدن مجدد طالبان بر این کشور از چرخهای این غولِ آهنین ساخت بوئینگ آویزان شده بودند که پس از برخاستن از باند این فرودگاه آخرین دقایق زندگی یکدیگر را به تماشا نشسته بودند و ساعاتی بعد تصویر و ویدئوهایی از اجساد آنها به سرعت وایرال شد.
این تراژدی نه همین حالا بلکه دههها بعد قابلیت تحت تاثیر قرار دادن اذهان عمومی را دارد اما باید دانست که دو عامل اصلی یعنی بیبرنامه بودن ایالات متحده و همچنین ترس از ظهور مجدد طالبان باعث شد تا چنین اتفاقی رخ دهد که البته رسانههای آمریکا و همچنین متحدان آنها در ناتو که ۲۰ سال افکار عمومی را در خصوص افغانستان بر اساس راهبردهای خُرد و کلان خود هدایت کرده بودند هم در این دهشتافکنی و تزریق وحشت بیتقصیر نبوده و نقش مهمی را ایفاء کرده و البته که این روند هنوز هم با مدلی دیگر جریان دارد.
«آشیانه و سولههای لجستیکی نظامی که توسط آمریکا در فرودگاه کابل بنا شده است»
از آن تراژدی حالا بیش از دو سال میگذرد و طالبان با همان پرچمهای سفید «امارت اسلامی افغانستان» بر کابل و کل کشور حکومت میکند؛ حکومتی که در جوار ایران قرار دارد و حالا سعی دارد که در گام اول همسایگانش را وارد فرآیند همکاری دوجانبه کند که البته در این راستا باز هم رسانهها نقش اساسی را ایفا میکنند. طی بیش از دو سال که طالبان روی کار آمده برخی از اخبار و تحلیلهایی که در خصوص افغانستان منتشر شده و یا بالعکس، سعی داشته تا به هر ترتیب واقعیات افغانستان امروز را بازگو کند و در کابل هم سعی بر همین بوده است، اما بدون شک مشاهده میدانی و به بحث نشستن با مقامات افغانستان بیش از هر چیز میتواند گرههای ذهنی در مورد آنچه در کابل و سایر ولایات میگذرد را باز کند.
بر همین اساس اخیراً هیأت رسانهای مرکب از نمایندگان چند خبرگزاری و روزنامه به انضمام مستندسازان کشورمان به کابل سفر کردند تا از آنچه در پایتخت افغانستان میگذرد را روایت کنند.
کابل در مه؟
اگر تا قبل از ظهر هواپیمای شما در فرودگاه کابل به زمین بنشیند، اولین چیزی که توجه شما را به خود جلب میکند وجود «مه» در آسمان کابل است، اما با کمی دقت میفهمید که بخش عمدهای از دید شما را آلودگی هوا محدود کرده است. شاید این آلودگی محصول وارونگی یا همان Inversion باشد که در کشور خودمان هم با آن درگیریم، اما بخش اعظمی از آن به سوزاندن ذغال سنگ توسط بخاریهایی مربوط است که از بعدازظهر و همزمان با کاهش دما قرار است فضای خانهها را گرم کند.
«باقی مانده یک هلیکوپتر میل - ۱۷ ساخت روسیه در فرودگاه کابل»
اینکه در کشوری مانند افغانستان که به تازگی هشت حلقه چاه نفت آن در ولایت سرپل توسط پیمانکار چینی به بهرهبرداری و استخراج رسیده و معادن عظیمی از سنگهای رنگارنگ و با اهمیت دنیا مانند لاجورد، شاهمقصود و غیره را در خود جای داده و در بطن خود مقادیر عجیبی از لیتیوم و اورانیوم را حفظ کرده، هنوز به لولهکشی گاز و آب شرب مجهز نشده و فاقد شبکه فاضلاب بوده و یا شبکهای از خطوط تلفن شهری در آن وجود ندارد و از بیبرقی در برخی از ساعات رنج میبرد، همگی نشان از آن دارد که حداقل طی ۲۰ سال حضور ناتو و آمریکا در این کشور هیچ اقدامی برای توسعه افغانستان انجام نشده است.
شاید برخیها منتقد این تحلیل باشند و بگویند که مخاصمه مسلحانه میان طالبان و نظامیان غرب مانع این اقدام شده، اما واقعیت این است که حداقل میشد فقط کابل را به عنوان پایتخت افغانستان به این بدیهیات شهری مجهز ساخت؛ چراکه بر اساس اعلام جو بایدن جنگ آمریکا در افغانستان روزانه ۳۰۰ میلیون دلار هزینه داشته و در مجموع چیزی در حدود سه تریلیون دلار در این دو دهه خرج شده است و همین حالا میتوانید بخشی از سولههای نظامی (لجستیکی) آمریکا در محوطه فرودگاه کابل را هنگام فرود آمدن هواپیما مشاهده کنید!
تعطیلی رسانههای پوششی
آنچه در افغانستان و حتی در عراق پس از لشگرکشی آمریکا در ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ اهمیت پیدا کرد، تکثیر رسانهها بود. برخی از این رسانهها به عنوان رسانههای جریان اصلی کارکرد خود را به رخ کشیدند و بخشی دیگر به عنوان رسانههای مکمل، یا رسانههای کوچکتر، کارکرد پوششی داشتند. به این معنا که ایالات متحده برخی از رسانههای کوچک را برای تعدد نظرات (درست و غلط) و حجیم کردن فضای فکری جامعه افغانستان بنا کرد ولی در این میان از رسانههای اصلی غافل نشد.
یکی از این رسانههایی که نامش برای مخاطبان داخلی و خارجی افغانستان همچنان آشنا بوده «طلوع نیوز» است که از سال ۲۰۱۰ میلادی کار خود را به سه زبان پشتون، دری و انگلیسی آغاز کرده و همچنین تلویزیونی با همین نام را روی آنتن دارد. این مجموعه رسانهای توسط گروه موبی (MOBY GROUP) تاسیس شده که بنیانگذار آن سعد محسنی، سرمایهدار افغانیتبار (انگلیسی – استرالیایی) است که در سال ۲۰۱۱ توسط مجله تایم به عنوان یکی از ۱۰۰ چهره پرنفوذ و برتر سال معرفی شد.
«معرفی سعد محسنی در نشریه تایم به عنوان یکی از صد چهره پرنفوذ دنیا در سال ۲۰۱۱ /TIME 100»
نکته جالب اینجاست که گروه موبی یکی از زیر مجموعههای غول رسانههای چندملیتی نیوز کورپوریشن (News Corporation) بوده که در حقیقت مالک آن رابرت (روپرت) مرداک معروف است. همین چند مولفه به خوبی نشان میدهد که طلوع نیوز یک رسانه جریان اصلی در افغانستان بوده و حالا که «دوران جمهوریت» در افغانستان برچیده شده، این رسانه با کمی تغییرات کار خود را ادامه میدهد.
در دیداری که از تحریریه و استودیوی این مجموعه رسانهای داشتیم به گفت و شنود با ذبیحالله سادات، رئیس این مجموعه رسانهای نشستیم.
او میگوید بر اساس آمار موجود از سال ۲۰۲۱ چیزی در حدود ۱۰۰ رسانه مکتوب و رادیویی و تعداد زیادی از تلویزیونها تعطیل شدهاند که دو دلیل عمده دارد. نخست آنکه بسیاری از این رسانهها در طول دوران حضور غربیها در افغانستان به نوعی تجاریسازی شدهاند؛ به این معنا که بودجه این رسانهها در طول ۲۰ سال توسط خارجیها تأمین میشد و به محض خروج آنها از کشور بخش عمدهای از این رسانه و تلویزیونها تعطیل شدند و حیات آنها پایان یافت.
به گفته او دلیل دوم، وابستگی حزبی بخشی از رسانهها بود و با قطع کمکهای احزاب و جریانهای سیاسی آنها هم به ورطه تعطیلی کشیده شدند. از گفتههای سادات میتوان اینگونه برداشت کرد که عدم دریافت بودجه توسط رسانهها از کشورهای خارجی، خروجی جز تعطیلی رسانه نداشته است.
او حتی در پاسخ به خبرنگار ایلنا اظهار کرد که «آیساف» یا همان نیروهای بینالمللی کمک به امنیت در افغانستانInternational Security Assistance Force (ISAF) از زمان حضور خود در افغانستان یعنی از سال ۲۰۰۱ تا سال ۲۰۱۴ به مدت ۱۳ سال در ۳۴ ولایت این کشور هزینههایی را به رسانهها تخصیص داده بودند که رادیوها هم شامل این حمایتها میشدند.
«پرسش و پاسخ از ذبیحالله سعادت، رئیس طلوع نیوز»
این گفتهها از این جهت اهمیت دارد که بدانیم ایالات متحده و شرکای آن در افغانستان تا چه حد رسانه را در راهبردهای کلان خود و تاکتیکهای اجرای آن، موثر میدانند. اما آنچه در سخنان ذبیحالله سادات مهم جلوه میکند، ماندن او و تیم طلوع نیوز در کابل و ادامه فعالیت حرفهای آنها است.
او میگوید با تمام سختیها و برخی موانع به همراه همکارانش تصمیم گرفتند در موطن خود بمانند و کار را مانند گذشته پیش ببرند. جالب اینجاست که وی تلاش کرده تا خبرنگاران و مجریان زن را در مجموعه تحت هدایت خود ابقاء کند و همانند گذشته از مشارکت و نوع نگاه آنها بهره ببرد؛ کما اینکه بر اساس قوانین جدید وضع شده از سوی امارت اسلامی، مجریان زن باید با استفاده از ماسک جلوی دوربین تلویزیون ظاهر شوند.
نکته دیگر که شاید کمتر بدان توجه یا اشاره شده، هزینه دادن طلوع نیوز از حیث انسانی در زمانی است که بهمریختگی امنیتی در کابل مشهود و قابل لمس بود.
کمی آنطرفتر از ورودی اصلی ساختمان طلوعنیوز و قبل از آنکه پلهها شروع شوند، یک ویترین کوچک شیشهای با کلافهای قرمز رنگ وجود داشت که تصویر خبرنگار و تصویربردار سابق این شبکه و خبرگزاری یعنی «صمیم فرامرز» و «رامز احمدی» در آن به چشم میخورد. هر دو نفر در قالب یک تیم خبری در اوایل سپتامبر ۲۰۱۸ (نیمه دوم شهریور ۱۳۹۷) هنگامی که برای پوشش خبری (میدانی) یک انفجار در باشگاه ورزشی میوند واقع در غرب کابل که توسط داعش مسئولیت آن به عهده گرفته شد، اعزام شده بودند، در انفجار دوم جان باختند. حالا صرفاً کارت خبرنگاری، دوربین عکاسی، میکروفن و سایر لوازم شخصی این دو که در انفجار آسیب دیدهاند به همراه کولهباری از خاطره، در این ویترین برای همکارانشان به جای مانده است.
«یادبود صمیم فرامرز و رامزاحمدی در طلوعنیوز»
ساختار صدا و سیمای ملی افغانستان
ساختار صدا و سیمای ملی افغانستان اصولاً بر پایه سه کانال سراسری استوار است. در ملاقاتی که هیأت رسانهای کشورمان با قاری یوسف احمدی، رئیس صدا و سیمای ملی افغانستان و یکی از سخنگویان پیشین طالبان داشت وی اعلام کرد که سه کانال اعم از کانال عمومی، معارف و ورزش در صدا و سیمای ملی افغانستان وجود دارد که همین موضوع بازیگری سایر رسانههای خصوصی در افغانستان را ضریب میدهد و اهمیت آن را دوچندان میکند.
ترک اعتیاد در پایگاه نظامی آمریکا!
کشت خشخاش و تولید مواد مخدر به خصوص تریاک یکی از چالشهایی است که از قدیمالایام در افغانستان بروز و ظهور داشت. بر اساس گزارش دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد (UNODC) که در تاریخ پنجم نوامبر ۲۰۲۳ منتشر شده، با روی کار آمدن امارت اسلامی افغانستان و اعلام ممنوعیت کشت خشخاش و تولید تریاک، ۹۵ درصد تولید مواد مخدر کاهش یافته است.
گزارش اخیر سازمان ملل نشان میدهد که اراضی تحت کشت خشخاش از ۲۳۳ هزار هکتار در پایان سال ۲۰۲۲ میلادی به ۱۰ هزار و ۸۰۰ هکتار در سال ۲۰۲۳ میلادی رسیده و تولید تریاک نیز از ۶۲۰۰ تن به ۳۳۳ تن در سال ۲۰۲۳ کاهش یافته است.
طالبان این موضوع را برای خود یک دستاورد مهم میداند. در این خصوص طی دیداری که با خالد زدران، سخنگوی پلیس کابل داشتیم وی صراحتاً اعلام کرد که هبتالله آخوندزاده، رهبر فعلی طالبان با صدور فرمانی اعلام کرده که هرگونه کشت خشخاش و تولید تریاک و مشتقات آن حرام و ممنوع است. او گفت که در این رابطه تخریب مزارع کشت خشخاش در ولایات جنوبی مانند هلمند و برخی از ولایات شمالی در دستور کار قرار گرفت و عملیاتی شد.
«خالد زدران، سخنگوی پلیس کابل»
اما این پایان ماجرای مبارزه با مواد مخدر نیست، بلکه افغانستان همچنان درگیر تبعات انسانی مصرف مواد مخدر و معتادان است. خالد زدران در مورد طرح سراسری جمعآوری معتادان کابل میگوید که چیزی در حدود ۱۰۰ هزار معتاد جمعآوری شدهاند که بخشی از آنها با گذراندن دوران ترمیم و بازیابی به خانه بازگشتهاند.
او به محلی در غرب کابل با نام «پل سوخته» اشاره میکند که پاتوق صدها مصرف کننده و فروشنده مواد مخدر بوده است؛ به گونهای که طی ۱۵ تا ۲۰ سال گذشته جماعت کثیری از معتادین و فروشندگان مواد مخدر و حتی ولگردها در زیر این پل جمع میشدند و هر کسی هم که بر اثر سوء مصرف مواد مخدر فوت میکرد، در زیر همان پل دفن میشد!
«تجمع معتادان در زیر پل سوخته کابل در گذشته»
با سخنگوی پلیس کابل در محل پل سوخته حاضر شدیم و او در خصوص دفن معتادان در این مکان گفت که پس از پاکسازی این محیط، چیزی در حدود ۶۰ جسد کشف شدند که مرگ آنها بر اساس مصرف مواد مخدر بوده است.
سپس با خالد زدران عازم کمپ ترک اعتیاد ابن سینا در شرقیترین نقطه کابل شدیم. این کمپ که روزی پایگاه نظامی آمریکاییها بوده از سال ۲۰۱۵ (۱۳۹۴) مشغول بازپروری معتادان است.
زمانی که وارد محوطه این کمپ ترک اعتیاد میشوید، میتوانید به وضوح سولههای لجستیکی نظامی که متعلق به آمریکاییها و ناتو بوده را مشاهده کنید. کمی آن طرفتر از این کمپ ترک اعتیاد، زندان معروف «پُلچرخی» وجود دارد که در زمان حضور آمریکاییها صدها نفر از مظنونین ارتباط با القاعده و حتی عوامل و مرتبطین با طالبان از گوانتانامو به این زندان منتقل شدند.
کمی دورتر از این مرکز ترک اعتیاد، «کمپ باران» قرار دارد که روزی محل استقرار سربازان آمریکایی بود اما در سال ۲۰۲۱ و در جریان تخلیه شهروندان و اتباع کشورهای خارجی، عناصر داعش با اجرای عملیات انتحاری در دروازه این کمپ که نزدیک به فرودگاه کابل است، ۶۰ کشته و حدود ۱۵۰ زخمی بر جای گذاشتند.
«سولههای به جا مانده از حضور نظامیان خارجی واقع در کمپ ترک اعتیاد ابن سینا»
در کمپ ترک اعتیاد ابن سینا دیداری با مولوی عبدالناصر منقاد داشتیم که حالا رئیس این مرکز ترک اعتیاد است. این کمپ که گنجایش هزار نفر را دارد حالا بر اساس اعلام منقاد، چیزی در حدود ۳۸۰۰ معتاد را درون خود جای داده است.
وی اعلام کرد که ۳۵۰۰ مرد، ۱۵۰ زن و ۱۰۰ نوجوان در این کمپ ترک اعتیاد مشغول ترک هستند و در بخش دیگری از این مجموعه، مشاوره فامیلی اعم از مشاوره روانشناسی و پزشکی به خانواده افراد حاضر در دورههای بازپروری ارائه میشود.
منقاد از کمبود امکانات سخن گفت و اعلام کرد که نهادهای بینالمللی قول مساعدت در خصوص ارائه امکانات و کمکهای مربوطه را دادهاند اما تاکنون هیچ اقدامی صورت نگرفته است. وی به این نکته اشاره میکند که عدم کمک از سوی نهادهای بینالمللی میتواند روند ترک و بازپروری را کُند کند.
کابل در انتظار شناسایی بینالمللی
بدون شک آنچه از ۲۰۲۱ تا به امروز به عنوان یک چالش اساسی سر راه افغانستان و طالبان قرار دارد، شناسایی کابل از سوی جامعه جهانی است که تاکنون این مهم محقق نشده است. در نشستی که نخست با شیرمحمدعباس استنکزی، معاون سیاسی وزیر خارجه و مسئول سابق تیم مذاکرات با ایالات متحده در دوحه داشتیم به این موضوع پرداخته شد.
او معتقد بود که این روند باید به زودی توسط جامعه ملل انجام شود. امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه هم دقیقاً همین نظر را داشت ولی در این میان یکی از محورهایی که میتواند مانع این امر شود مساله زنان و تحصیل دختران افغانستان است.
اینکه دختران صرفاً تا کلاس ششم درس میخوانند و بعد از آن بلاتکلیف هستند و یا اینکه هنوز سازو کار مشخصی برای فعالیت عمده زنان و درس خواندن آنها وجود ندارد در همین چارچوب قابلیت تحلیل دارد.
مقامات کابل اعلام کردند که صرفاً بحث تحصیل دختران و زنان در دانشگاهها و مدارس دولتی با موانعی روبرو است که به زودی این موضوع با اعلام یک قالب جدید، مرتفع میشود، اما مدارس و دانشگاههای خصوصی همچنان به کار خود ادامه میدهند و هیچ مانعی سر راه آنها نیست.
در این خصوص با مراجعه به آمارهای موجود میتوان فهمید که اساساً این معضل باعث کاهش حضور زنان در دانشگاهها شده که بیتردید بخشی از جامعه و جمعیت آماری افغانستان را سر و شکل میدهند. به عنوان مثال در ملاقاتی که با محمدجواد محسنی، رئیس تلویزیون تمدن، دانشگاه و حوزه علمیه خاتم النبیین (ص) انجام شد او اعلام کرد دانشگاه مذکور که روزی حدود ۸ هزار نفر دانشجو داشت، حالا صرفاً پذیرای حدود ۴۸۰۰ دانشجو است. موضوع دیگری که در محور سیاست خارجی افغانستان باید موردتوجه قرار بگیرد این است که امارت اسلامی به دنبال یک رابطه فراگیر با تمام کشورها است.
مشکلی برای رابطه با آمریکا نداریم
در این خصوص امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه به ما گفت که با تمام کشورهای همسایه و سایر کشورها خواستار مناسبات همه جانبه هستیم. او در خصوص روابط کابل با واشنگتن به ایلنا گفت که در زمان انعقاد توافق دوحه که قدری نگارش و امضای آن طولانی شد، به این موضوع اشاره شده که هیچ فرد نظامی و امنیتی نباید از قوای خارجی در افغانستان حضور داشته باشد اما اگر ایالات متحده از حیث سیاسی و اقتصادی به گونهای رفتار کنند که هیچ دخالتی در افغانستان صورت نگیرد، ما مشکلی با این روابط نداریم.
او در مورد روابط کابل با هند هم اعلام کرد که امارت اسلامی، دیپلمات خود را به دهلی معرفی کرد اما آنها از پذیرش وی سرباز زدند ولی سفارت هند در کابل باز بوده و به کار خود مشغول است. در مورد اقدامات اخیر پاکستان هم از شیرمحمدعباس استنکزی، معاون سیاسی وزارت خارجه افغانستان سوال شد و او اخراج هزاران تبعه افغانستان را به شدت محکوم و انتقاد کرد و خواهان اصلاح این رفتار شد.
مقامات ایران را با هلیکوپتر بر فراز هیرمند بردیم
استنکزی همچنین در مورد حقابه ایران از هیرمند گفت که وضعیت آب در این رودخانه نامناسب است و اگر آبی باشد، حتماً به ایران داده خواهد شد که این موضوع از سوی امیرخان متقی هم مطرح گردید. استنکزی اعلام کرد که علیرغم آنکه تاسیسات آبی در هر کشور جزئی از اماکن حیاتی آن محسوب میشود، اما ما مقامات ایران را با هلیکوپتر بر فراز آن بردیم و وضعیت آبی و چالشها را به صورت میدانی به آنها نشان دادهایم.
دیدار هیأت رسانهای ایران با حامد کرزی بدون شک یکی از مهمترین ملاقاتها بود. او حدود ۱۳ سال افغانستان را تحت هدایت خود داشته و به خوبی ریزهکاریهای روابط و چگونگی ارتباط با جهان خارج از کابل را میداند.
امنیت نسبت به دو سال گذشته بهتر شده
کرزی درباره وضعیت فعلی کشورش میگوید که امنیت نسبت به دو سال گذشته بهتر شده اما باید اوضاع و احوال بهتر از این شود. او اظهار امیدواری کرد که دختران هرچه زودتر به تحصیل بازگردند.
تاکید کرزی بر حفظ تعادل در روابط خارجی
از کرزی در مورد سیاست خارجی فعلی افغانستان و نیاز و الزامها سوال شد و او به صورت کاملاً مشخص «حفظ تعادل» با غرب و شرق را گوشزد کرد؛ موضوعی که امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه هم بدان اشاره مستقیم داشت.
در انتظار ایران...
آنچه در این سفر ابعادی گستردهتر از محورهای دیگر را به خود اختصاص داد، مسائل اقتصادی و تجاری و کنکاش در این مورد بود.
دیدار با عبداللطیف نظری، معاون وزیر اقتصاد که از طیف شیعیان افغانستان به حساب میآید، نکات مهمی را بازگو کرد. نظری با اشاره به دخیل بودن متغییر امنیت در مسائل سرمایهگذاری گفت که در قدیم به دلیل عدم وجود امنیت، تُجار وارد میدان سرمایهگذاری در افغانستان نمیشدند اما حالا وضعیت تا حدود زیادی فرق میکند.
او خاطرنشان کرد که کالاهای مصرفی ایران مانند خوراک و پوشاک در میان مردم افغانستان طرفداران زیادی دارد که بخشی از آن به بسترهای اجتماعی موجود مربوط است.
او با دستهبندی محورهای موجود برای سرمایهگذاری در کشور اعلام کرد که افغانستان در حوزه زراعت نیازمند مدرنسازی ساختار کشاورزی و همچنین به روز کردن ابزار و آلات کشاورزی است و اساساً کشور باید از وضعیت اقتصاد کلاسیک و سنتی خارج شود.
نظری به کمبود برق و گاز در افغانستان اشاره کرد و گفت که ایران میتواند این کمبود را تامین کند. وی در بخشی دیگر از سخنان خود خواستار سرمایهگذاری ایران در حوزه نفت و گاز، تکمیل پروژههای ناتمام عمرانی، ساخت جاده و پُل و ورود بازرگانان و شرکتهای اقتصادی و تجاری به اقتصاد کشورش شد.
یکی از گلایههای معاون وزیر اقتصاد امارت اسلامی این بود که ایران همانند چین و برخی دیگر از کشورها از جمله روسیه با کابل وارد مناسبات تجاری و اقتصادی نشده است.
او تاکید کرد که جزیرههای قدرت بومی در این کشور از بین رفته و یک نظام یکپارچه سرکار است.
نظری در بخشی از سخنان خود و در پاسخ به جایگاه بندر چابهار ایران در تجارت افغانستان گفت که برای کاهش فشار و بار موجود که بر روی دو بندر کراچی و گوادر وارد آمده، باید حتماً به سمت بندر چابهار برویم و از سوی دیگر علاقه تُجار افغانستان برای حضور در بازار ایران را بیش از هر زمان دیگر اعلام کرد.
«دکتر عبداللطیف نظری، معاون سرپرست وزارت اقتصاد»
او در بخشی دیگر از سخنانش به رواج روپیه پاکستان و مقابله امارت اسلامی با این موضوع اشاره کرد.
به گفته وی در ولایات جنوب و شرق افغانستان خرید و فروش با روپیه پاکستان مرسوم بوده که در نهایت با ابلاغی که صورت گرفت، پول ملی افغانستان جایگزین آن شد. این موضوع تا حدودی میتواند موید نفوذ اسلامآباد در جنوب افغانستان هم باشد.
نظری همچنین حوزه صادرات افغانستان را تشریح کرد و گفت که تاکنون به صورت رسمی و قانونی دو مرتبه زُمرد افغانستان صادر شده که در گذشته این موضوع به صورت قاچاق انجام میشد. صادرات گیاهان دارویی که خواص پزشکی دارند به انضمام گوجهفرنگی و گوشت از جمله محورهای دیگر صادرات از مبدأ افغانستان است.
یکی دیگر از صادرات افغانستان که شاید برای بسیاری از مخاطبان این سطور آشنا باشد و عدهای دیگر هم تاکنون نام آن را نشنیده باشند، «چلغوز» است. چلغوز یا چلغوزه که برخی دیگر آنرا «چهل غوزه» نام میدهند در اصل دانه صنوبر بوده که به عنوان میوه درخت کاج هم شناسایی شده و از خواص غذایی بسیار بالایی برخوردار است. جالب آنکه چلغوز حالا به پای ثابت واردات از سوی چینیها تبدیل شده و بدون تعرفه به این کشور صادر میشود و بخشی از صادرات افغانستان را به خود اختصاص داده است.
از نظری در مورد مشارکت شیعیان در قدرت سوال کردیم و او با صراحت اعلام کرد که به دلیل عدم حضور جدی شیعیان در دوران جهاد علیه کشورهایی که افغانستان را اشغال کرده بودند، مشارکت دادن آنها در ساختار جدید، کمرنگتر از سایر جریانها است.
او در مورد ساختار و مدل اقتصادی موردنظر امارت اسلامی برای افغانستان گفت که یک تیم آکادمیک بومی که اعضای آن از هند، مالزی، پاکستان، اندونزی و سایر کشورها فارغ التحصیل شدهاند در حال طرحریزی و تحقیق هستند و به دنبال آن هستیم که تلفیقی از بازار آزاد و اقتصاد متمرکز را در این چارچوب بگنجانیم.
گفتنی است نظری فارغالتحصیل دوره دکتری در رشته روابط بینالملل از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بوده و همسر وی هم دکتری اقتصاد دارد.
کفِ خیابان چه خبر است؟
شاید آنچه که در گفتار مقامات طالبان جلب توجه میکرد، تورم منفی این کشور طی دو سال گذشته است که البته بانک جهانی هم به گونهای آن را تایید میکند. اسناد بانک جهانی نشان میدهد که میانگین تورم سالانه افغانستان در سال ۲۰۲۲ چیزی در حدود ۱۳.۷ درصد بوده و همچنین اسناد این نهاد بینالمللی در مورد تورم سالانه این کشور در سال ۲۰۲۳ عدد منفی ۹.۱ را نشان میدهد.
«گزارش بانک جهانی از میانگین تورم سالانه افغانستان از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۲»
اینکه اختلاف عددی در این آمارها تا چه حد بوده و اساساً آمار اعلامی از کابل با مولفهها و آمار بانک جهانی تا چه میزان تفاوت دارد، یک موضوع آماری است اما اگر به کف خیابان بروید تا حد زیادی میتوان قدرت خرید مردم و نوع نگاه طیفهای مختلف به بازار را مشاهده کرد.
در افغانستان گوشت گوسفند طرفداران پر و پا قرص خود را دارد که بر اساس آمارهای میدانی هر کیلوگرم گوشت گوسفند معادل ۵۰۰ افغانی و چیزی در حدود ۳۵۰ تا ۳۸۰ هزار تومان است و خرید آن چندان دور از دسترس نیست.
«گزارش بانک جهانی از میانگین تورم سالانه افغانستان در سال ۲۰۲۳»
در مورد بازار خودرو در افغانستان باید دانست که حرف اول و آخر را در این بازار «تویوتا» میزند و اگر بگوییم تویوتا حاکم بلامنازعه خیابانها است، بیهوده سخن نگفتهایم.
در هر نقطه از کابل که قدم میزنید انواع و اقسام تویوتا را در قالب تاکسی، ون، ماشینهای شخصی و غیره مشاهده میکنید که از مدلهای دهه ۹۰ میلادی تا آخرین مدل ۲۰۲۳ را میتوان یافت کرد.
نکته جالب اینکه تعداد قابل توجهی از این خودروها «فرمان انگلیسی» هستند! بر اساس مشاهدات میدانی، قیمت تویوتا کرولا مدل ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ رقمی در حدود ۲۵ تا ۲۶ هزار دلار بوده و قیمت لندکروز ۲۰۱۳ هم چیزی در حدود ۲۸ تا ۲۹ هزار دلار قیمت خورده که البته دیزل یا بنزینی بودن خودروها هم در قیمتگذاری مهم است.
در افغانستان اپلیکیشنهایی مانند واتساپ، تلگرام، فیسبوک، توئیتر، اینستاگرام و غیره فیلتر نیستند و این فیلترینگ فعلاً علیه نرمافزار چینی «تیکتاک» و همچنین بازی «پابجی» (PUBG) که یک بازی آنلاین و در سبک بتل رویال (Battle Royale) به حساب میآید، برقرار است.
در خیابانها اصلی شهر کابل و جادههای منتهی به خارج آن ایست و بازرسیها که در لفظ بومی بدان «تلاشی» گفته میشود به صورت ۲۴ ساعته برقرار است و بیش از هر چیز بازار میوه و سبزیجات در این شهر طرفداران خود را دارد. موضوع دیگری که تبلیغات آن به وفور در سطح شهر دیده میشد، آموزشگاههای زبان خارجی به خصوص انگلیسی بود که نشان میدهد گرایش به آموختن در افغانستان همچنان زنده و پویا است.
فرجام سخن:
افغانستانِ امروز راه زیادی تا سطح مطلوب دارد و نمیتوان برخی از کاستیهای زیرساختی و حیاتی را نادیده گرفت. بدون شک این کاستیها از سوی سایر کشورها رصد میشود و آنها هم سعی میکنند که از طریق گفتمانسازی فرهنگی و اقتصادی جای پای خود را در همسایه شرقی ایران باز کنند. به عنوان مثال ترکیه در تپههای وزیراکبرخان کابل که شمالیترین نقطه این شهر به عنوان یک تفرجگاه کوهستانی شناخته میشود نمادی از بیتالمقدس را در سال ۲۰۲۲ ساخته که بسیاری در آن نماز میخوانند.
در حوزه دارو هم اغلب داروها از سوی هند و بعضاً ترکیه وارد افغانستان میشود که به نظر ایران هم در این حوزه میتواند بیش از این فعال شود.
«ساخت نماد بیتالمقدس در شمال کابل با نام مسجد ملاعمر توسط سازمان IDDEF ترکیه در سال ۲۰۲۲»
در این میان و بر اساس اعلام مسئولان کابل، امارت اسلامی و به صورت کلی طالبان بر این عقیده هستند که اولویت مهم کشور، فعلاً ترمیم اقتصاد، افزایش ارزش پول ملی، مهار بیکاری و بازگرداندن مهاجران و به خصوص نخبگان به افغانستان است تا بتوانند کشورشان را بسازند.
این گفته آنها را میتوان در سطح شهر به صورت تبلیغات محیطی هم مشاهده کرد: «هموطن، این کشور را فقط من و تو آباد میکنیم».
گزارش: فرشاد گلزاری/ خبرنگار اعزامی ایلنا به کابل - افغانستان