ایندیپندنت بررسی کرد:
بحران نیجر و انتقال کانون رقابتهای جهانی به قلب آفریقا
تحلیلگر سیاسی مصر تصریح کرد که بحران کنونی نیجر میتواند کانون درگیریها و رقابتهای جهانی را به قلب آفریقا منتقل کند.
به گزارش ایلنا، روزنامه ایندیپندنت در گزارشی به قلم «محمد بدرالدین زاید»، معاون وزیر خارجه پیشین مصر به تحولات نیجر و ابعاد آن در صحنه بینالملل پرداخت.
در این گزارش آمده است که کودتای نظامی در نیجر، کشور فقیر آفریقای مرکزی در صحنه کنونی جهانی و تحولات پیچیده آن به گونهای فراتر از وزن این کشور و نفوذ منطقهای و بینالمللی آن از اهمیت بالایی برخوردار است و کانون رقابت و درگیری در صحنه بینالملل را به قلب آفریقا منتقل کرده است.
در پی کودتای نظامی در نیجر طرفهای منطقهای و جهانی مواضع متفاوتی اتخاذ کردند، در ابتدا جامعه اقتصادی غرب آفریقا موسوم به «ایکواس»، تهدید به مداخله نظامی کرد اما در پی واکنشهای مخالفی از سوی کشورهایی چون مالی و جمهوری آفریقای مرکزی و حتی پارلمان نیجریه از موضع تند خود عقبنشینی کرد که البته گزینه نظامی را همچنان در دستور کار خود قرار داده است و همین امر میتواند تهدیدی جدی و خطری بزرگتر برای منطقه باشد.
از سوی دیگر فرانسه و نگرانیهای استعمارگرانه آن در پی اتهام سران نظامی نیجر مبنی بر دست داشتن این کشور در مواضع گروه ایکواس به وضوح مشخص است و پس از تکانههایی که پاریس در مالی و آفریقای مرکزی دریافت کرد، بحران نیجر نیز عامل خطرناکی در ادامه روند کاهش نفوذ فرانسه در افریقا و عرصه بین الملل به شمار میرود.
گروه واگنر و احتمال پیوستن سران نظامی نیجر به این گروه در صورت شکست کودتا یکی دیگر از ابعاد احتمالی بحران نیجر در صحنه بینالملل است.
اما به طور کل میتوان گفت مهم ترین ابعاد تحولات نیجر در چند نکته نهفته است:
نخست و مهمتر از همه اینکه درست همزمان با تحولات و آمادگیها برای تغییر در ترتیبات بینالمللی هرگونه درگیری یا تعارض منافع میتواند به آسانی به کانون اصلی نزاع بینالمللی تبدیل شود، چرا که وضعیت کنونی تلاشی است از سوی قدرتهای در حال ظهور برای پایان دادن به سلطه غرب به رهبری ایالات متحده و هر نوع درگیری میتواند به چارچوب اصلی نزاع اصلی بپیوندد به ویژه که بخشی از این درگیری در نیجر علیه سلطه استعماری غرب است.
دوم اینکه احتیاط آمریکا و عدم شتاب این کشور در پیوستن به کودتا و تمرکز بر راهحلهای مسالمتآمیز نشاندهنده درک واشنگتن از این موضوع است که با توجه به رهبری آن در فرسایش علیه روسیه در جبهه اوکراین، ایجاد جبهههای جدید در آفریقا نگرانیهای شدیدی را نسبت به منافع این کشور در این قاره ایجاد میکند.
نکته سوم اینکه در مقابل آمریکا روسیه قرار دارد که خود در جبهه اوکراین مشغول است و نمیخواهد جبهه جدید درگیری ایجاد کند، هرچند احتمال میرود که در صورت اجبار از این فرصت به عنوان کارت جدیدی برای تحت فشار قرار دادن دشمنان خود استفاده کند.
به طور کل ما در وضعیت درگیری جدید قرار داریم که میتواند به صحنههای درگیری جهانی افزوده شود، اما طرفهای درگیر در صحنه جهانی از جمله واشنگتن و مسکو هنوز نمیخواهند در صحنه آفریقا شتابزده عمل کنند. البته درباره چین که حضور و غیاب آن در این صحنه مبهم است میتوان گفت که ممکن است برای استفاده از این تحولات خیز بردارد.