تحلیلگر یمنی در گفتوگو با ایلنا:
تحول بزرگی در منطقه در حال رخ دادن است/ توافق ایران و عربستان تنها در صورت قبول واقعیت جدید توسط ریاض و واشنگتن، بر پرونده یمن تأثیر دارد
نویسنده و تحلیلگر سیاسی یمن تاکید کرد که توافق ایران و عربستان گام مهمی است که می تواند در جنگ یمن بازتاب داشته باشد.
«طالب الحسنی»، نویسنده و تحلیلگر سیاسی یمن در تشریح پرونده این کشور و انعکاس توافق ایران و عربستان سعودی بر وضعیت جنگ در این کشور در گفتوگو با خبرنگار ایلنا گفت: همزمان با آغاز جنگ تجاوزگرانه علیه یمن در ۲۶ مارس سال ۲۰۱۵، رسانههای سعودی عملیات «حزم و عزم» را که عنوان جنگ علیه یمن بود، گام نخست برای تغییر کل منطقه برشمردند.
الحسنی گفت: تفکر محور آمریکایی مبتنی بر استفاده از نیروی نظامی با استفاده از دولتها بود و جنگ مستقیم از طریق ائتلافهای تحت رهبری عربستان سعودی را راه جدیدی برای سرنگونی محور مقاومت بر میشمرد.
وی ادامه داد: مروری بر پروپاگاندای سعودی و آمریکا در سال ۲۰۱۵ نشان میدهد که اصطلاحات، ائتلافها و زبان خشن به کار رفته در آن زمان از منطقهای جدید بر اساس ایدهای صحبت میکنند که یا تحت فرمان عربستان سعودی و به اصطلاح «آغوش عربی» است یا به عملیاتی چون «حزم و عزم» متوسل می شود.
تحلیلگر یمنی تصریح کرد: شاید ما در یمن که درگیر جنگ هستیم به شکل دقیقتری درک میکنیم که هدف ائتلاف عربی-آسیایی-آفریقایی مورد حمایت غرب بسیار بزرگتر از هدف قرار دادن صرف یمن بوده است و حتی دولت مستعفی یمن که به عنوان جنگ علیه این کشور تبدیل شده بود، به اندازهای که آن را هدف استراتژیک جنگ قرار دهد، محوری نبود؛ چنانکه شخص «عبد ربه منصور هادی»، رئیس دولت مستعفی یمن بلافاصله اعتراف کرد که فقط از طریق رسانهها از برنامهریزی برای جنگ آگاه شده است.
وی افزود: اکنون پس از هشت سال جنگ به عنوان یک محقق در امور عربستان و خلیج فارس، مقالهای از عربستان را نیافتم که به این جنگ همزمان با سالروز ۲۶ مارس ۲۰۲۳ اشارهای کند. آنها تمایلی به یادآوری آن ندارند و این نشان بزرگی از یک تحول عظیم پس از غرق شدن بیسابقه عربستان سعودی در باتلاق یمن است. یه طور کل نشانه های سیاسی، نظامی و اقتصادی دیگری نیز مبنی بر شکست ائتلاف سعودی در یمن وجود دارد اما در در اینجا بر توافق عربستان و ایران تحت نظارت چین و اینکه آیا این توافق بر جنگ یمن تأثیر داشته است یا خیر تمرکز میکنم.
الحسنی گفت: طبیعی است که عربستان پرونده یمن را بر سر میز مذاکره با جمهوری اسلامی ایران باز کند، چنانکه در بغداد و مسقط که دیدارهای تهران و ریاض برگزار شد، این کار را انجام داد، اما ایران این پرونده و سایر پروندهها را بسته و هر بار در وهله نخست بر پرونده احیای روابط دیپلماتیک بین دو کشور تمرکز کرده بودتا در مرحله بعد امکان بررسی پروندههای منطقه وجود داشته باشد.
وی تاکید کرد: در نقشه توافق ایران و عربستان در پکن نیز از بحث و توافق بر سر پروندههای منطقه پرهیز و بر احیای روابط رسمی دو کشور با وعدههای متقابل برای پیشبرد آرامش در یمن بر اساس آتشبس حدود یک ساله تمرکز شده است. چنانکه اظهارات «حسین امیر عبداللهیان»، وزیر خارجه ایران پس از توافق گواه آن است که مفاد این توافق قول و وعده هستند و نه تعهد. وی در ادامه نیز خواستار گفتوگو با صنعا شد و تاکید کرد که جمهوری اسلامی ایران به نمایندگی از کسی تصمیم نخواهد گرفت. این درخواست مجددا تأکید میکند که رابطه ایران با جنگ در یمن آن گونه نیست که محور آمریکایی-سعودی تلاش می کند جلوه دهد؛ این در حالی است که عربستان سعودی میخواهد نشان دهد که گفتوگو با ایران به جنگ یمن پایان می دهد.
الحسنی تاکید کرد: ریاض به جای اینکه اعتراف کند راه خروج از جنگ از مسیر مذاکرات یمن و عربستان می گذرد نه مذاکرات عربستان و ایران، از آن فرار میکند. البته این به معنای عدم استفاده از ایران به عنوان میانجی نیست، درست همان طور که عمان این نقش را ایفا کرد و همچنان نیز به عهده دارد اگرچه نتایج به دلایلی کمتر از حد انتظار خواهد بود که دلیل آن به شروطی باز میگردد که مذاکره کنندگان صنعا و پیش از آن مقام های یمنی بارها تکرار کردند و این شروط شامل توقف جنگ و محاصره، پایان دادن به اشغال، بازسازی، پرداخت غرامت و به تبع، بازگشت به شرایط قبل از ۲۶ مارس و همچنین پرداخت هزینههای عواقب جنگ میشود.
وی افزود: به طور دقیقتر باید گفت توافق ایران و عربستان گام مهمی است که میتواند در جنگ یمن بازتاب داشته باشد، اما فقط در یک صورت و آن هم به رسمیت شناختن واقعیت جدید از سوی عربستان و آمریکا است.