لاسجردی در گفتوگو با ایلنا:
یمن به عنوان یکی از کانونهای مورد اختلاف ایران و عربستان، امروز شاهد تاثیرپذیری از توافق دو کشور است/ در توافق تهران و ریاض، نقش و منافع چین نیز باید مورد تأمل قرار بگیرد
یک کارشناس غرب آسیا گفت: یکی از مهمترین کانونهایی که شاید در گذشته محل اختلاف تهران و ریاض بوده موضوع یمن است که ایران از ابتدا معتقد بود این مسأله باید در جریان گفتوگو با یمنیها حل و فصل شود که امروز شاهد هستیم که امارات و عربستان در نتیجه توافقی که با ایران صورت گرفته، میخواهند با همین الگوی گفتوگو مساله یمن نیز به روند سیاسی تغییر فاز داده و در همین مسیر حل شود.
حسن لاسجردی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در تحلیل اثرات توافق ایران و ریاض برای ازسرگیری روابط بر منطقه خاورمیانه و خلیج فارس و در پاسخ به این پرسش که در روزهای گذشته شاهد تحولات مثبتی در مسیر پایان بحران یمن بودیم، آیا این تحولات در چهارچوب توافق ایران و عربستان قابل بررسی است، گفت: ضربالمثلی است که میگوید وقتی که اتفاق بزرگی رخ میدهد، آن اتفاق بزرگ میتواند رویشهای کوچکتری را نیز به وجود بیاورد؛ بنابراین در نتیجه توافق ایران و عربستان ما قطعا شاهد تغییر و تحولاتی در کانونهای مختلف منطقه خواهیم بود. مهمترین این کانونها که شاید در گذشته محل اختلاف تهران و ریاض بوده موضوع یمن است که ایران از ابتدا معتقد بود این مساله باید در جریان گفتوگو با یمنیها حل و فصل شود که امروز شاهد هستیم که امارات و عربستان در نتیجه توافقی که با ایران صورت گرفته، میخواهند با همین الگوی گفتوگو مساله یمن نیز به روند سیاسی تغییر فاز داده و در همین مسیر حل شود.
وی ادامه داد: نکته دیگری که شاید در همین فضای توافق ایران و عربستان مورد بررسی قرار میگیرد، رویکرد کشورهای عربی نسبت به تهران است که برای مثال کشورهای متمایل عربستان مانند امارات و بحرین رگههایی از یک نگاه جدید را در روزهای گذشته از خود نشان دادهاند و این از پیامهایی که رد و بدل میشود، مشخص است. من فکر میکنم یکی از آثار خیلی مهم توافق ایران و عربستان، تلطیف رابطه کشورهای عربی با تهران است. این تلطیف روابط میتواند به کم کردن تنشهای سیاسی، ارتقای روابط اقتصادی و تاثیر مثبت بر تحولات منطقه بینجامد.
وی افزود: از دیگر نگات مهم و قابل بحث در چهارچوب توافق تهران و ریاض این است که در راستای مباحث مهم این توافق، روح کلی تعاملات در منطقه ما افزایش پیدا خواهد کرد. همانطور که در قسمت نخست سخنانم عرض کردم که وقتی بازیگران بزرگ به تعامل روی میآورند، این تعامل بروی کانونهای کوچک هم تاثیر میگذارد، بنابراین برخی اختلافات میان کشورهای دیگر عربی در حوزههای سیاسی و اجتماعی و یا سایر پروندههای دیگر منطقه در این قرار همکاری تبدیل به رویکردهای مثبت خواهد شد و ما در مجموع تاثیرات آن را در آینده نزدیک خواهیم دید.
این کارشناس غرب آسیا در پاسخ به این پرسش که در پنج دور اولیه گفتوگوهای ایران و عربستان عنوان میشد که علاوه بر یمن، سایر موضوعات مرتبط با حوزه های نفوذ دو کشور نیز به بحث گذاشته میشد؛ آیا این امکان وجود دارد که در سایه این توافق میان تهران و ریاض، موضوعات مرتبط با لبنان، سوریه، عراق و سایر کشورهای نیز حل و فصل شود، گفت: من این موضوع را اینگونه تفسیر میکنم که در توافق ایران و عربستان پای یک کشور ثالثی در میان است؛ این کشور ثالث که چین است به دلیل نوع نگاهی که به خاورمیانه دارد، از دید من مساله را بیشتر به منافع خودش گره زده است. به بیان سادهتر ما در تحولات آینده باید بازیگر جدید منطقه را بشناسیم و به منافع و نوع نگاهش توجه کنیم و بعد بگوییم که آیا در سایه ارتقای روابط ایران و عربستان، سایر پروندههای میان این دو نیز حل و فصل خواهد شد یا خیر.
وی ادامه داد: چینیها در یک دهه گذشته علاقه نشان دادهاند که وارد تحولات خاورمیانه شوند و در برخی کشورها سرمایهگذاری کردهاند و چون بحث منافع آنها مهم است، در نتیجه علاقمند هستند خاورمیانه در صلح و ثبات باشد تا آورده خودشان را از این منطقه کسب کنند؛ در نتیجه باید به مسائل با تامل بیشتری بنگریم. البته نگاه من خوشبینانه است که پروندههای باقیمانده در سایه توافق ایران و عربستان میتواند حل و فصل شود اما بهبود روابط خیلی فوری و تسهیلشده نخواهد بود.