جهان در سالی که گذشت؛ پرونده اول: خاورمیانه
تعلیق نسبی منازعات داخلی در سوریه، عراق و یمن/ پررنگتر شدن چالش اقتصاد برای لبنان/ بازگشت دمشق به آغوش جهان عرب

استادیار مطالعات خاورمیانه در دانشگاه ملی استرالیا گفت: اگر برجام به هرشکلی هرچند ضعیف احیا شود، مطمئنا معادلات روابط بین کشوری را در خاورمیانه به خصوص میان ایران و عربستان تغییر خواهد داد و موجب خواهد شد که ما آینده بهتری در روابط با کشورهای منطقه داشته باشیم.
علم صالح، استادیار مطالعات خاورمیانه در دانشگاه ملی استرالیا در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در تحلیل وقایع خاورمیانه در سال ۲۰۲۲ و چالشهای پیش روی این منطقه و کشورهای مهم آن در سال جدید میلادی گفت: به عنوان مقدمه عرض کنم که سال ۲۰۲۲ شاهد دو اتفاق مهم برای خاورمیانه بودیم؛ اول آنکه خاورمیانه بعد از دو دهه تا حدود زیادی و به طور نسبی شاهد منطقه پسامنازعاتی شد یا به عبارت دیگر آن منازعات داخلی، جنگهای داخلی و مسلحانه که ما در سوریه، عراق و یمن بهطور مستمر شاهدش بودیم تا حد خیلی زیادی کنار گذاشته شد یا اینکه فعلا با آنها مواجه نیستیم و این امید هم وجود دارد که ثبات نسبی پایدار بماند. نکته بعدی این است که مانند همه جای جهان، خاورمیانه تجربه سخت دوران کرونا را پشت سر گذاشت؛ بدون شک کرونا در خیلی از موارد به خصوص مسائل اقتصادی ضربه مهلکی به کشورهای منطقه وارد کرد. پس این دو نکته را ما تا حدود بسیار زیادی در خاورمیانه میبینیم و این باعث شده یا میشود که مشکلات یا چالشهای جدیدتری در خاورمیانه رشد کند و این چالشها در هم تنیده و مرتبط به هم هستند و بخش مهمی از آن مربوط به مسأله توسعه است که دو دهه منازعات بین کشوری و درون کشوری باعث شده بود که توجه به مسأله توسعه انسانی، اقتصادی و سیاسی بسیار کمرنگ باشد.
وی ادامه داد: پس نخستین چالشی که کل کشورهای منطقه خواهند داشت این است که توجه خودشان را به توسعه بهطور کلی و به خصوص توسعه اقتصادی جلب کنند و نکته بعدی این است که این توسعه باید توسعه انسانی و سیاسی نیز باشد. به این معنا که تا حدود زیادی خاورمیانه همچنان یکی از غیردموکراتیکترین مناطق دنیاست با کشورهایی که ضرورتا کارنامه خوبی از رابطه با مردم ندارند و این امر باعث میشود که یک نوع رابطه مخدوشی میان دولت و شهروند ایجاد شود. ما میبینیم که هنوز که هنوز است مساله حقوق بشر در کشوری مانند مصر به یکی از مشکلات بزرگ و مساله دموکراسی در این کشور و در باقی کشورهای منطقه کاملا مشهود است و باید به شدت مورد تجدید نظر قرار بگیرد.
وی افزود: توسعه انسانی نیز به همین شکل است؛ مساله کار، بهداشت، امنیت مردم محور یا هر چیزی که موجب بهبود بخشیدن به نوع و شکل زندگی و کیفیت انسانها باشد را مطمئنا باید حکومتها در این مرحله جدید مدنظر قرار دهند. با در نظر گرفتن تغییراتی که در جوامع خاورمیانهای اتفاق افتاده و جامعه جهانی توجهش را به مسائل انسانی در خاورمیانه بسیار بالا برده است، مطمئنا باید حکومتها در نوع و شکل روابطشان و در ایجاد شفافیت و ضرورت پاسخگویی تجدیدنظر کنند.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه گفت: نکته بعدی این است که در حوزه توسعه اقتصادی نیز مطمئنا کشورهایی که به لحاظ امنیت انرژی یا داشتن نفت و گاز غنی نیستند باید رویکردهای جدید برای این مسأله ایجاد کنند و این باعث شود که این حکومتها اجازه دهند که مردم با خصوصیسازی فضای کار اقتصادی را برای ایجاد کار و ایجاد زندگی بهتر مدنظر قرار دهند. این بسیار حائز اهمیت است چرا که بخش قابل توجهی از مشکلات امروز خاورمیانه و در آینده مسائل اقتصادی خواهد بود و ما این را به خصوص در لبنان میبینیم که یکی از پرچالشترین اقتصادهای منطقه را تجربه میکند. این نکات در خصوص توسعه است که مطمئنا کشورها باید توجهشان را نسبت به مسائل علوم یا تکنولوژی هم بالا ببرند چرا که از لحاظ علمی و تولید علم، منطقه به خاطر درگیریهای چند دهه اخیر بسیار عقب مانده و باید روی این حوزه بسیار سرمایه گذاری کند تا در دیجیتالی شدن زندگی و پیشرفتهای علمی توجه بسیار زیادی ایجاد شود.
وی ادامه داد: چالش بعدی خاورمیانه مسلما مسائل محیط زیستی به خصوص در حوزه کمبود آب خواهد بود. مساله کمبود آب البته در مطالعات امنیت یک موضوع امنیتی محسوب میشود چرا که معمولا این کمبودها منجر به درگیریها و منازعات درونکشوری یا میان کشوری شده یا خواهد شد. این امر بسیار حائز اهمیت است چرا که منطقه خاورمیانه به شدت در مسائل محیط زیستی اهمال کرده است. حالا این مسأله میتواند یکی از مشکلات بزرگ خاورمیانه در آینده باشد. یادمان باشد که یکی از دلایلی که در سوریه منازعات آغاز شد و شدت یافت سه سال بی آبی و کم آبی در مناطقی از این کشور بود که موجب شد منازعات به مرور زمان شکل و نوع سیاسی به خود بگیرد. مطمئنا این مسأله در آینده میتواند مسائل هویتی با شکل و نوع مسائل محیط زیستی را در منطقه ایجاد کند. البته همه این مسائلی که من ذکر میکنم جدید نیستند اما اینکه در حال حاضر و با در نظر گرفتن متغیرهایی که اتفاق افتاده مطمئنا این مسائل بسیار پراهمیتتر جلوه میکنند. مسائل محیط زیستی قطعا یکی از مشکلات بزرگی است که باید به آن توجه بسیار زیادی شود.
وی افزود: نکته بعدی که به همان حوزه توسعه انسانی، سیاسی و اقتصادی برمیگردد که باز هم تاکید میکنم همه این چالشها در هم تنیده با یکدیگر هستند و رابطه مناسبی میان این مفاهیم و متغیرها وجود دارد. مطمئنا چالش بعدی در رابطه با کاربرد حکومتهاست و لازمه بخش بزرگی از این مسیر این است که بتوانند رابطه خودشان را با مردم بازتعریف و تصحیح کنند. به عبارت دیگر ایجاد مؤسسهها و نهادهای مدنی و یا حتی اقتصادی مستقل از حکومت میتواند بخش مهمی از این مسیر و خلاء دموکراسی را تا حدودی پر کند و امکان ایجاد گفتمان میان مردم و حکومتها را بالا ببرد. با نبود احزاب و نهادها و گروههای مدنی مطمئنا این رابطه مردم و دولت یک رابطه مخدوش و ناقص خواهد بود که به منازعات سیاسی، امنیتی و اقتصادی منجر خواهد شد.
صالح گفت: به علت تمام مشکلاتی که ما در کشورهای خاورمیانه و کشورهای غیردموکراتیک با آن مواجه هستیم، معمولا راه کارهای دموکراتیک نیست که شخص، گروه یا حزبی را به قدرت میرساند. موارد بسیار زیادی به جز صندوقهای رای وجود دارد که تعیینکننده هستند که چه کسی به قدرت برسد و این مشکل، یک مشکل ساختاری است. باز هم تاکید میکنم که نبود جامعه مدنی و نبود احزاب ریشهدار باعث میشود که گروهها بتوانند و بخواهند از راههای غیردموکراتیک به اهدافشان برسند. به شکل جالبی ما میبینیم که برخی گروهها هم مسلح هستند، هم به طور رسمی بخشی از حکومت و نظام نیستند و یک رقیب هستند و در عین حال با حکومتها در ارتباط هستند. البته ضرورتا رقابت به این معنا نیست که رودررو شوند بلکه همیشه برای خودشان و خواستههای خودشان که معمولا با منافع ملی مغایر است رفتار میکنند و شکل و شمایل کارشان بر اساس خواست گروهی و جناحی است.
وی ادامه داد: این مساله یکی از بزرگترین مشکلاتی است که ما در خاورمیانه داشتهایم و خواهیم داشت . مطمئنا برای پر کردن خلاءهای سیاسی، امنیتی نیاز به کارهای مهمی است به این معنا که باید یک اراده منطقهای وجود داشته باشد و اساسا منطقه باید تغییر کند تا مسائل داخلی در برخی از کشورها مانند لبنان و سوریه و عراق هم حل شود یا به عبارت دیگر مشکلات این کشورها فقط مختص به مسائل داخلی نیست و ناشی از مشکلات منطقه و فرامنطقه است که همه گروهها یا تمام بازیگران سیاسی در منطقه و جهان تلاش میکنند منافع خودشان را هم در تغییرات داخلی این کشورها مدنظر قرار دهند.
وی افزود: پس این مسائل ساختاری است و این موضوع، کار را بسیار پیچیده میکند اما باز هم بطور نسبی میبینیم که درست است که زمانبر و سخت است اما تمرین دموکراسی در عراق و در لبنان به خصوص بسیار با ارزش است و میتواند در سالهای آینده نتیجه مناسب و بهتری بدهد. به عنوان مثال آتشبس انصارالله در یمن هم همان گونه که میبینیم تا حدودی پایدار بوده و باید به این موضوع نیز به چشم یک امر مثبت و یک شروع خوبی برای رسیدن به حل مشکلات نگاه کنیم.
این استاد مطالعات خاورمیانه گفت: مطمئنا بزرگترین مشکل لبنان در سال جدید، مشکل اقتصادی است. تا حدود زیادی این مساله مطمئنا میتواند به بحرانهای سیاسی هم منجر شود. بزرگترین اتفاقی که در سال ۲۰۲۲ برای لبنان افتاد توافق تعیین مرزهای آبی این کشور با اسرائیل بود که در نهایت منجر به دستیابی به منافع گاز مدیترانه شد. این موضوع را نیز میتوان تا حدود زیادی امری مثبت قلمداد کرد. برای عراق مطمئنا این کشور از مرحله منازعات مسلحانه خارج شده و این امر باعث میشود که دیگر مشکلاتی که در بغداد میبینیم، مشکلات نظامی-امنیتی نباشد و بیشتر حول مسائل سیاسی بروز و ظهور پیدا کند و ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که مشکلات یا شکافهای سیاسی در عراق به زودی از بین برود و این کشور به آرامش سیاسی برسد. به طور حتم ما شاهد منازعات در عراق خواهیم بود اما این یک تمرین دموکراسی است که در درازمدت میتواند نتایج مثبتی داشته باشد.
وی ادامه داد: در سوریه بعد از سالهای حذف این کشور از جامعه جهانی و جهان عرب، تا حدودی نشانههایی از بازگشت دمشق به آغوش جهان عرب را شاهد هستیم. تماسهای تلفنی و یا رفت و آمدهای مقامات کشورهایی مانند امارات و اردن و غیره در نهایت منجر به این موضوع خواهد شد که به مرور زمان امنیت و ثبات نسبی را در سوریه شاهد باشیم. در همین راستا حتی نشانههایی از گفتوگو میان سوریه و ترکیه دیده میشود که میتواند در نهایت به حل مشکلات داخلی هرچند کم باقیمانده به خصوص در منطقه ادلب و مناطق کردنشین بینجامد.
وی افزود: عربستان در ۲۰۲۲ میزبان رئیس جمهور چین بود که از هر حیث سفر بسیار پراهمیتی است چرا که ریاض تا حدود زیادی در چند سال اخیر مخصوصا از زمان روی کار آمدن جو بایدن در آمریکا، تلاش میکرد که چندجانبه گرایی در روابطش را آغاز کند. تا پیش از این عربستان بهصورت کامل در حوزه سیاسی، اقتصادی و نظامی به ایالات متحده وابستگی داشت و حالا گویا یکی از سیاستهای راهبردی این کشور این است که نگاهی به شرق هم داشته باشد. در عین حال میبینیم که در مساله روسیه هم بسیار محتاطانه عمل میکند و تا حدودی تلاش میکند که از وابستگیهای خود به آمریکا بکاهد و این نه تنها برای عربستان که حتی برای آمریکا حائز اهمیت است و البته موضوعی نیست که واشنگتن از آن خوشحال باشد. مطمئنا این امر برای ایران هم جالب خواهد بود چرا که تهران ترجیح میدهد عربستان با چین رابطه بهتری نسبت به آمریکا داشته باشد چرا که سیاستهای پکن اساسا سیاستهای مداخلهگرایانهای نیست. به همین خاطر است که سفر رئیس جمهور چین به عربستان مطمئنا تا حدود زیادی و بیشتر از قبل، قدرت و نفوذ آمریکا در منطقه را کاهش داده است و تهران این موضوع را مثبت تلقی خواهد کرد.
طالح گفت: قطر در سالهای اخیر از سه بحران خارج شده که نخست بحران منطقهای در حوزه منازعات بوده که دوحه تا حدودی دستی داشته و الان توانسته از همه اینها تا حدودی دور شود و بعد بحران ۲۰۱۷ و تحریمهای عربستان و متحدانش علیه این کشور بود که آن را هم به خوبی پشت سر گذاشته و در دوران کرونا نیز این کشور مانند سایر کشورها ضربه اقتصادی را متحمل شده و در نهایت جام جهانی را با موفقیت برگزار کرد که جزو مواردی است که دوحه مطمئنا از آن به عنوان قدرت نرم بهره گرفته است. البته مطمئنا همیشه در خصوص اتفاقات پشت پرده حرف و حدیث وجود دارد و من فکر نمیکنم باقی دورههای جام جهانی هم بدون رشوه انجام شده باشند که حالا قطر متهم به رشوه دادن به برخی مقامات اروپایی شده است و هر رشوهای معمولا رسانهای نمیشود. این تخصص من نیست اما معتقدم بسیاری شاید از میزبانی قطر و برگزاری موفق جام جهانی خوشحال نبودند.
این تحلیلگر غرب آسیا گفت: نگاه من به آینده خاورمیانه در ۲۰۲۳ نگاه مثبتی است؛ مطمئنا چند موضوع میتواند در این رابطه تعیین کننده باشد که یکی مسأله حمله روسیه به اوکراین و نقش آن در خاورمیانه است که چگونه از این مساله به ویژه در حوزه امنیت انرژی و قیمت نفت تاثیر میپذیرد و باید دید که این موضوع چگونه در ۲۰۲۳ تعیین کننده خواهد بود. نکته بعدی مطمئنا مسأله احیای توافق هستهای سال ۲۰۱۵ است که بسیار پراهمیت است. اگر برجام به هرشکلی هرچند ضعیف احیا شود، مطمئنا معادلات روابط بین کشوری را در خاورمیانه به خصوص میان ایران و عربستان تغییر خواهد داد و موجب خواهد شد که ما آینده بهتری در روابط با کشورهای منطقه داشته باشیم. به همین خاطر است که مسائل دیگری مانند جنگ اوکراین، مثل چین و دیدگاههایش در منطقه و مساله برجام میتواند نکاتی باشند که این روند پسامنازعاتی رو به توسعه را شدت بدهند یا از سرعتش بکاهند.