مومنی در گفتوگو با ایلنا تشریح کرد:
ابعاد و دلایل توافق روسیه و ترکیه بر سر صادرات گاز به اروپا/ پیامدهای همگرایی در قفقاز برای تهران
تحلیلگر مسائل قفقاز گفت: روسیه به این نتیجه رسیده که اوکراین را نباید همانند قبل از جنگ مورد تحلیل قرار دهد و به همین دلیل پیامدهای این بحران باعث شده تا مسکو مسیر خط لوله گاز را تغییر دهد.
«قاسم مومنی» تحلیلگر مسائل قفقاز با اشاره به توافق روسیه و ترکیه مبنی بر تاسیس یک مرکز صادرات گاز از مبدأ ترکیه به اروپا در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: توافق اردوغان و پوتین برای احداث مرکز صادرات گاز به اروپا در ترکیه چندین محور دارد و مطمئناً مطالعات سیاسی و اقتصادی زیادی روی آن صورت گرفته است. در ابتدا باید دانست که ترکیه وارد کننده عظیم نفت و گاز از کشورهای پیرامون خود است و وابستگی شدیدی به انرژی دارد. به همین جهت همکاری این کشور با روسیه دو دلیل عمده را در خود جای داده است؛ نخست آنکه ترکیه پس از همکاری با روسیه در مورد احداث این خط لوله گاز میتواند علاوه بر منافع اقتصادی، منافع سیاسی و امنیتی بیشتری را از اروپا و غرب کسب کند و در بخش دیگری هم نیازهایش به انرژی را تامین خواهد کرد.
وی ادامه داد: محور بعدی این موضوع، همکاری ترکیه با روسیه است ما طی سال های گذشته شاهد تنشهای متعدد و مکرر میان روسیه و ترکیه بودیم اما باز هم هر دو طرف به سمت آشتی به یکدیگر پیش رفتند. به همین دلیل معتقدم که این موضوع در همین راستا قابلیت اشاره و تحلیل دارد. در این بین باید توجه داشت که ترکیه به صورت بلند مدت و هوشمندانه به این موضوع نگاه میکند و به هر ترتیب در نهایت آنکارا به هاب صادرات انرژی به اروپا تبدیل خواهد شد. در این فضا روسیه هم به این نتیجه رسیده که اوکراین را نباید همانند قبل از جنگ مورد تحلیل قرار دهد و به همین دلیل پیامدهای بحران اوکراین باعث شده تا مسکو مسیر عبور خط لوله گاز را تغییر دهد. موضوع دیگر که در این میان کمتر بدان توجه میشود بحث قرهباغ است.
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: درگیری میان آذربایجان و ارمنستان از همان ابتدای امر با چراغ سبز روسیه به باکو شروع شد و حالا باز هم مسکو حرف اصلی را در این پرونده میزند. بر همین اساس توافق صلح دائمی میان ارمنستان و آذربایجان میتواند بخشی از سناریویی باشد که ترکیه هم در آن به عنوان صادر کننده گاز به اروپا ایفای نقش میکند؛ چراکه در این شرایط تنش برای روسها مفید نیست. لذا به نظرم با ابتکار عمل روسیه کشورهای آذربایجان، ترکیه و ارمنستان با یکدیگر کنار خواهند آمد اما متأسفانه ایران در هیچکدام از این پروندهها حضور ندارد و جایگاهی برای تهران تعریف نشده است. توجه داشته باشید که در مرزهای شمالی ما قرار است دو خط لوله گاز کشیده شود که یکی از آنها توافق میان روسیه و ترکیه را نمایان میکند و دیگری خط لوله قفقاز جنوبی است که قرار است از آذربایجان و نخجوان وارد ترکیه شود.
مومنی افزود: زمانی که این پروژهها جلو برود میتواند معادلات تغییر پیدا کند و آن زمان است که جایگاه ما در این معادلات مبهم خواهد بود. موضوع دیگری که در مورد همکاری روسیه و ترکیه بر سر احداث این خط لوله باید مورد نظر قرار بگیرد بحث تأمین اعتبار این پروژه است. در شرایط فعلی نه ترکیه و نه روسیه نمیتواند هزینه احداث این خط لوله را تأمین کند و حالا پای قطریها به این پروژه باز خواهد شد. معتقدم که در ادامه این روند نیکول پاشینیان، رئیسجمهوری ارمنستان که تحت حمایت روسیه قرار دارد به دنبال صلح با باکو و آنکارا خواهد بود. ترکیه هم برای صادرات و کسب منافع اقتصادی بیشتر با روسیه هماهنگ است و در آذربایجان هم یک همگرایی مشخص میان خود با تلآویو، اتحادیه اروپا به انضمام ترکیه و روسیه دیده میشود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: این مؤلفهها نشان میدهد که منطقه به سمت همگرایی پیش رفته است اما متأسفانه باز هم ایران را در این پروندهها بازی نمیدهند که بخشی از آن به تحریمها و سیاست خارجی ما مربوط است. همچنان نمیدانیم نقش ما در قفقاز چیست و نباید نگاهمان صرفاً سیاسی و نظامی باشد بلکه مؤلفههای فرهنگی و اقتصادی هم مطرح است. متاسفانه ما حتی نتوانستیم با ارمنستان هم یک رابطه خوب اقتصادی و گردشگری برقرار کنیم؛ به گونهای که حجم صادرات ترکیه به ارمنستان با وجود نزاعهای متعدد، از حجم صادرات ما به ارمنستان بیشتر است؛ حال باید سؤال شود که چرا این اتفاق در حال رخ دادن است. به همین دلیل اگر این تغییرات پیش برود از حیث حقوقی نمیتوانیم چندان اعتراض کنیم و به همین دلیل باید یک راهکار جدی در پیش گرفت.