مکی در گفتوگو با ایلنا:
محافظهکاران مانع از استقلال قلمروهای تحت حاکمیت الیزابت دوم میشوند/ چارلز سوم با چالشهای متعددی روبهرو است
کارشناس مسائل اروپا گفت: دولتهایی وجود دارند که طی هفت دهه اخیر توسط بریتانیا هدایت میشدند و خواهان استقلال هستند ولی احزاب داخلی به خصوص محافظهکاران مانع این خواست آنها میشوند.
«مرتضی مکی» کارشناس مسائل اروپا با اشاره به احتمال استقلال قلمروهای تحت حاکمیت بریتانیا پس از مرگ ملکه الیزابت در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: مرگ الیزابت دوم بدون تردید تبعات سیاسی و اجتماعی زیادی در داخل بریتانیا و سایر کشورهای مشترک المنافع خواهد داشت. بحث این تبعات و چالشها به این دلیل مطرح شده که برخی معتقدند ملکه الیزابت در طول ۷۰ سال توانسته بود تمام این کشورها را به نوعی در کنار یکدیگر نگه دارد و حالا دستهای اعتقاد دارند که با مرگ او احتمال دارد بریتانیا در این مورد با مشکلات زیادی روبهرو شود. توجه داشته باشید که بریتانیا در طی این هفت دهه کشورهایی را زیر پرچم خود اداره کرد که تاکنون هیچ نامی از آنها به میان نیامده است. حتی بسیاری از تحلیلگران معتقدند که به غیر از استرالیا، کانادا و نیوزلند مابقی این کشورها و دولتهایی که بریتانیا آنها را هدایت میکرد یا هدایت میکند، بسیار کوچک و حاشیهای به حساب میآیند.
وی ادامه داد: این در حالی است که گزارشها نشان میدهد محبوبیت ملکه الیزابت دوم بیشتر از پادشاه فعلی بریتانیا خواهد بود. در این میان به نظر نمیرسد که کسی پس از الیزابت بتواند جایگاهی مانند او را پیدا کند و به نظرم در شرایط کنونی پادشاه فعلی این کشور با چالشهای زیادی روبهرو است. اینکه بگوییم کشورهای کوچکی مانند دولتهای حاضر در منطقه کارائیب هیچ اهمیتی از حیث اقتصادی یا سیاسی ندارند، درست نیست. این کشورها مستعمره بریتانیا بودند و منافع اقتصادی سرشار برای لندن داشته و خواهند داشت. حتی در شرق اقیانوس آرام هم جزایری وجود دارند که همچنان برای بریتانیا مهم به حساب میآیند. چندی پیش که شاهد انعقاد پیمان آکوس میان آمریکا بریتانیا و استرالیا بودیم، همین روند نفوذ لندن را مجدداً مشاهده کردیم. این روندها نشان میدهد که پیمانهای مذکور خیلی عمیقتر از گذشته است و قراردادهایی که امضا میشوند به نوعی بیش از حد برای لندن اهمیت دارد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: در این بین محافظهکاران بریتانیا هم به دنبال حفظ همین نظام سلطنتی خواهند بود و به هر ترتیب میخواهند نفوذ بریتانیا در سایر کشورهای کوچک و بزرگ حفظ شود. به نظرم در مورد اسکاتلند و سایر کشورها باید توجه داشت که سایر دولتهایی که تاکنون توسط بریتانیا به نوعی اداره شدهاند به دنبال آن هستند که به هر ترتیب پس از فوت ملکه الیزابت به دنبال استقلال خود بروند و به نوعی از شرایط کنونی به نفع خود استفاده کنند. کشورهایی در این میان وجود دارند که با مانورهای سیاسی به دنبال به هم ریختن جو داخلی بریتانیا هستند اما به نظرم یک نکته مهم در این رابطه وجود دارد و آن هم بحث عملیات روانی است که اتفاقاً از طمان فوت ملکه بریتانیا تاکنون هم از آن استفاده کردهاند و باید گفت که رسانههای این کشور مبتکر چنین سبک و سیاقهایی هستند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: برخی معتقدند که این جو روانی ممکن است توسط لندن کلید خورده باشد و اساساً بریتانیا بحث به استقلال رسیدن کشورها پس از مرگ الیزابت را برای گشودن یک بازی رسانهای و روانی کلید زده باشد. اینکه بازی رسانهای مذکور تا چه حد حقیقت دارد چندان مهم نیست اما آنچه در این بین اهمیت دارد آینده پیشروی پادشاه این کشور است که حالا باید بتواند با چالشهای گوناگونی دست و پنجه نرم کند. بریتانیا چند روز قبل از فوت الیزابت دوم شاهد تغییر قدرت در سطح نخستوزیری بود و بدون تردید لیز تراس که حالا به عنوان نخستوزیر انتخاب شده باید بتواند این چالشها را هم درک کند و کابینه خود را بر اساس این مسائل و مشکلات سر و شکل دهد. به هر ترتیب به نظرم در شرایط کنونی نمیتوان استقلالطلبی و جداسازی این کشورها را ممکن دانست مضاف بر اینکه احزاب داخلی هم نمیگذارند چنین اتفاقی رخ دهد.