به بهانه بیستویکمین سالگرد ۱۱ سپتامبر؛
ظهرهوند: انباشت رادیکالیسم در افغانستان خطرناکتر از دو دهه پیش است/ در مورد معنای تروریسم با نسبیگرایی مواجهیم/ شبکههای سازمان سیا در افغانستان همچنان فعال هستند
سفیر پیشین ایران در افغانستان گفت: حتی یک نفر از اتباع افغانستان در حملات ۱۱ سپتامبر حضور نداشتند و همه آنها سعودی بودند اما منافع آمریکا مانع از افشای نقش اساسی ریاض میشود.
«ابوالفضل ظهرهوند» سفیر پیشین ایران در افغانستان با اشاره به بیستویکمین سالگرد ۱۱ سپتامبر و وضعیت فعلی افغانستان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: در حالی وارد قرن بیست و یکم شدیم که ایالات متحده بزرگترین پروژه تاریخ خود را به عنوان ۱۱سپتامبر کلید زد اما همچنان این کشور نخواسته که پشت پردهها را فاش کند. اینکه چگونه دو برج با آن عظمت توسط دو هواپیما هدف قرار میگیرد و اینکه چرا نهادهای بیشمار امنیتی ایالات متحده نتوانستند از این اجرای عملیات جلوگیری کنند، پرسشهایی است که پاسخ روشن به آن داده نشده است. نکته بسیار مهم که حالا در سالگرد ۱۱سپتامبر باید مورد نظر قرار بگیرد این است که چرا حتی یک یهودی در روز حادثه در هر دو ساختمان حضور نداشته است. توجه داشته باشید که دفاتر شرکتها و کمپانیهای زیادی که مالکیت آنها را یهودیان بر عهده داشتند در مرکز تجارت جهانی واقع شده بود اما حتی یک نفر از یهودیان در این حادثه کشته نشدند و بعدها مشخص شد که آنها از چند روز قبل دفاتر خود را تخلیه کرده بودند.
وی ادامه داد: به هر ترتیب ابهامات بسیار زیادی با گذشت دو دهه از آن روزها وجود دارد و ایالات متحده به هیچکدام از آنها پاسخ نداده است. نکتهای که در این بین باید مورد نظر قرار بگیرد این است که پروژه ۱۱ سپتامبر با تاثیر بر افکار عمومی جهان و ایفای نقش رسانههای غربی در آن دوره، توانست به هر ترتیب که شده تاثیر عمیقی بر دنیا بگذارد و یک همگرایی جهانی را برای ایالات متحده به وجود آورد. جالب اینجاست که بخش عمده کسانی که در پروژه ۱۱ سپتامبر حضور داشتند و عامل اجرای این عملیات بودند تابعیت عربستان سعودی را داشتند اما به وضوح دیدیم که در زمان ریاست جمهوری ترامپ او علناً اعلام کرد که منافع ایالات متحده حکم میکند اسناد ۱۱ سپتامبر را پنهان نگه داریم. بحث اینجاست که یک نفر از اتباع افغانستان در این حملات حضور نداشتند اما به هر حال ایالات متحده به بهانه مبارزه با تروریسم در پله اول به افغانستان حمله کرد و در گام دوم ارتش خود را وارد عراق کرد.
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: همین دو موضوع نشان میدهد که پرونده ۱۱ سپتامبر صرفاً یک پروژه از پیش تعیین شده بود و ایالات متحده در آن مقطع به دنبال آن بود که بتواند حضور خود را در منطقه به بهانه مبارزه با تروریسم علنی کند. به یاد دارم که در آنموقع حتی بحث ایران هم مطرح بود. لذا صرفاً پرونده افغانستان در آن سالها محور اصلی نبود بلکه ایران، روسیه و چین هم از اهداف ایالات متحده به حساب میآمدند. حالا که طالبان در کابل حضور دارد دقیقاً شاهد آن هستیم که هر سه کشور از سوی واشنگتن به عنوان اهداف بلند مدت خود معرفی میشوند. لذا به نظرم باید ۱۱ سپتامبر را به همین دلایل یک ترفند غربی برای پیادهسازی سناریوهای کلان آمریکا دانست. بحث دیگر این است که متاسفانه آمریکا و غرب به صورت واضح نمیگویند که تروریسم چیست و تروریست کیست؟
وی افزود: این عدم تعریف یک دلیل مهم سیاسی دارد. با گذشت دو دهه از ۱۱ سپتامبر همچنان در مورد معنا و ترجمه تروریسم توسط دولتها با یک نسبیگرایی مواجه هستیم و عموماً بحث منافع آمریکا و سپس قدرتهای دوم و سوم مطرح میشود. هنوز با گذشت ۲۱ سال از ۱۱ سپتامبر تعریفی که مشخص کند غرب به چه جریانی تروریسم میگوید وجود ندارد و همین مسئله باعث استفاده ابزاری از مقوله تروریسم شده است. اینکه یک روز طالبان توسط آمریکا تروریست شناخته میشود و حالا افغانستان به آنها سپرده شده و ایالات متحده هم قراردادی با نام توافق دوحه را با آنها به امضا رسانده دقیقاً دوگانگی در تعریف تروریسم را نشان میدهد. در مورد سازمان تروریستی القاعده هم دقیقاً چنین معنایی صادق است.
ظهرهوند گفت: آمریکاییها به هر ترتیب اسامه بنلادن را در خاک پاکستان حذف کردند و به قول خودشان ایمن الظواهری را هم چندی پیش حذف کردند که اگر این اقدام صحت داشته باشد باز هم به این خروجی میرسیم برای آمریکاییها که حالا طالبان را در افغانستان به کار گماردهاند، پیدا کردن او و حذف دومین رهبر القاعده چندان کار دشواری نبوده است. با گذشت ۲۱ سال از ۱۱ سپتامبر حالا افغانستانی را مشاهده میکنیم که به دست طالبان افتاده و حتی بعید نیست که با توجه به حضور جریانهایی مانند داعش و القاعده در این کشور یک بار دیگر شاهد تکرار ۱۱ سپتامبر باشیم. معتقدم در افغانستان یک خطر بزرگ وجود دارد و آنهم بحث بنیادگرایی رادیکال است. از یک سو اداره کشور در دست طالبان است که مشکلات زیادی را به بار آورده و در سوی دیگر در کنار طالبان، حقانیها خود را شریک اداره کشور میدانند.
وی اضافه کرد: کمی آن طرفتر از این دو جریان هم شاهد فعالیت داعش هستیم که اخیراً هم اعلام کردند عملیاتهای خود علیه نمایندگی سیاسی کشورها را در کابل تشدید خواهند کرد. آخرین نمونه این اقدامات هم حمله انتحاری به سفارت روسیه بود که دو کارمند این سفارت کشته شدند. از سوی دیگر سازمان ملل گاهاً گزارشهایی را به نقل از تیمهای تحقیق و کارشناسان خود منتشر کرده و تاکید میکند که القاعده همچنان در افغانستان زنده است. اینکه گزارش منابع غربی تا چه حد درست به حساب میآید، یک امر جداگانه است اما باید توجه داشت که ایالات متحده هماکنون درگیر دو پرونده اوکراین و تایوان است و همین موضوع باعث شده تا سازمان سیا هم درگیر مسائل دیگر شود.
ظهرهوند در پایان خاطرنشان کرد: بر همین اساس اعتقادم این است که ایالات متحده میخواهد افغانستان را به یک سیاهچاله تبدیل کند تا در نهایت دولتهای منطقه با مشکل روبهرو شوند. درون افغانستان شبکههایی که سازمان سیا طی ۲۱ سال گذشته راه انداخته همچنان به صورت پنهان مشغول کار هستند و این به معنای وجود یک بحران در منطقه خواهد بود. اینکه ۲۱ سال از پدید آمدن ۱۱ سپتامبر میگذرد و همچنان طالبان، القاعده و سایر جریانها به حیات خود به گونه دیگری ادامه می دهند به ما این نکته را یادآوری میکند که اساساً شاهد انباشت رادیکالیسم در افغانستان هستیم که میتواند یک بحران را رقم بزند. اینکه تسلیحات آمریکایی به دست طالبان میافتد هم یکی از همین خطرها است که میتواند تبعات گوناگونی برای ما و منطقه داشته باشد.