هانیزاده در گفتوگو با ایلنا تشریح کرد:
دلایل عزل غیرنظامیان از شورای حاکمیتی سودان/ ابعاد سیاسی و اقتصادی اعتراضات در خارطوم و سایر شهرها
کارشناس مسائل بینالملل گفت: تمام وعدههایی که نظامیان سودان به مردم این کشور داده بودند عملاً نتوانست محقق شود و حالا مردم در حال تشدید تقابل آشکار با این طیف هستند.
«حسن هانیزاده» کارشناس مسائل خاورمیانه و شمال آفریقا در تشریح دلایل حذف اعضای غیرنظامی شورای حاکمیتی سودان توسط نظامیان این کشور از ساختار سیاسی، در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: سودان در طول چند دهه گذشته شاهد یک دوره ناپایداری سیاسی بوده است که همین مسأله به موضوعات اقتصادی کشور هم سرایت کرد و اوضاع را به هم ریخت. باید بپذیریم که سودان طی دورههای گذشته کودتاهای متوالی را از سر گذرانده است و تا به امروز هم این روند (حتی پس از کنار زده شدن عمر البشیر) ادامه دارد. به یاد داریم که عمرالبشیر در سال ۱۹۸۶ میلادی زمانی که روی کار آمد اقدام به تصویب قوانین و ساختاری کرد که در نهایت اوضاع به سمت تقسیم سودان به دو قسمت شمالی و جنوبی پیش رفت. پس از تقسیم سودان به دو قسمت شمالی و جنوبی عملاً یک بحران سیاسی اجتماعی و امنیتی در این کشور به وجود آمد و در نهایت مدلی از یک شکاف را شاهد بودیم.
وی ادامه داد: در این میان باید توجه کرد که اساساً عمر البشیر به دنبال آن بود که بتواند با اسرائیل ارتباط بگیرد اما این روند به جایی رسید که عربستان سعودی هم دیگر از وی حمایت نکرد و شاهد سقوط وی بودیم. در نتیجه، مردم سودان به دلیل همراهی حاکمیت نظامی با کشورهای خارجی به گونهای اقدام کردند که پیام مخالفت خود را به همه رسانده بودند و پس از آن شاهد روی کار آمدن طیف نظامی حکومت عمر البشیر بودیم. این در حالی است که مردم سودان حالا با نظامیان وارد یک تقابل آشکار و سخت شدند و به همین جهت معتقدم اوضاع بیش از این به هم خواهد ریخت. اسناد و اطلاعات موجود نشان میدهد که نظامیان سودان با نزدیک شدن به اعراب حاشیه خلیج فارس و به خصوص عربستان سعودی، صرفاً به فکر جیب خود بودند و حالا با گذشت چندین سال از روی کار آمدن نظامیان در سودان نه تنها اوضاع رو به راه نشده است بلکه شاهد بدتر شدن وضعیت سیاسی و معیشتی مردم این کشور هستیم.
این تحلیلگر مسائل بینالملل تصریح کرد: آمارها نشان میدهد اوضاع اقتصادی مردم سودان روز به روز در حال افول است و مشکلات معیشتی بیش از گذشته آنها را محاصره کرده و این وضعیت دقیقاً گویای دو نکته است. نکته اول اینکه مردم علیه حکومت نظامیان قیام کردند و نمیخواهند با آنها از در مماشات وارد شوند. در وهله دوم هم وضعیت اقتصادی و سیاسی گویای این است که نظامیان سودان در این مدت نتوانستند آنگونه که ادعا کردند اوضاع معیشتی و سیاسی کشورشان را درست پیش ببرند. تجمیع این دو موضوع را باید یک آنارشی چند ضلعی در سودان دانست؛ چراکه نظامیان این کشور بهرغم آنکه پس از سقوط عمر البشیر وعده بهبود اوضاع را داده بودند اما نتوانستند هیچگونه از اقداماتی را که اعلام کرده بودند به سرمنزل مقصود برسانند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: از سوی دیگر انحصار و تمامیتخواهی سیاسی مدتهاست که در دستور کار نظامیان سودان قرار گرفته است؛ به گونهای که اخیراً اعلام کردند اعضای غیرنظامی شورای حاکمیتی سودان توسط نظامیان این کشور عزل شدهاند و همین موضوع نشاندهنده غلبه طیف نظامی و تفنگ به دست بر سایر طیفهای مردمی است. این مسأله در اصل یک بایکوت سیاسی به حساب میآید و میتواند دامنه اعتراضات را گستردهتر کند و تبعات زیادی به بار بیاورد. اینکه در کوتاه مدت و میان مدت چه اتفاقی رخ خواهد داد مشخص نیست اما آنچه که واضح به نظر میرسد، تعمیق شکافهای سیاسی و اجتماعی در بطن جامعهای است که حالا خود را در محاصره بحرانهای معیشتی میبیند. لذا آنچه در سودان اتفاق افتاد، به نظر نمیرسد که بوی بهبود اوضاع را بدهد، بلکه میتواند به رادیکال شدن رفتار مردم این کشور علیه نظامیان دامن بزند و بحران را پیچیدهتر کند.