بررسی دلایل سفر پوتین به تاجیکستان و ترکمنستان؛
مسکو به دنبال جلوگیری از بحران جدید به واسطه پوستاندازیهای سیاسی است/ روسها تثبیت کنوانسیون وضعیت حقوقی دریای خزر را در دستور کار دارند/مقاومسازی تاجیکستان در برابر بنیادگرایی
استاد دانشگاه دوستی ملل مسکو گفت: روسیه تلاش دارد از یک سو تاجیکستان را در برابر بنیادگرایی و رادیکالیسم مقاوم کند و از سوی دیگر با سیاستهای تشویقی، رفتار طالبان را تا حد امکان کنترل کند.
سفر ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری فدراسیون روسیه به تاجیکستان و ترکمنستان سر و صدای زیادی در رسانهها به راه انداخته و دلیل آن هم الصاق لفظ «اولین» به این سفر است. عمده رسانههای غرب و حتی رسانههای منطقهای اعلام کردهاند که این سفر پوتین اولین خروج او از کشورش پس از به راه افتادن جنگ اوکراین در فوریه سال جاری میلادی بوده، اما گفته میشود که برنامه این سفر از قبل اعلام شده بوده است اما آنچه در این میان مهم به نظر میآید صرفاً پرونده اوکراین نیست، بلکه نشستی است که با عنوان نشست سران حاشیه خزر برگزار خواهد شد و پوتین هم در صدر آن خواهد نشست. بر این اساس برای تشریح و تحلیل ابعاد پیدا و پنهان این سفر، به گفتوگو با احمد وخشیته، دانشیار دانشگاه دوستی ملل روسیه و استاد مهمان دانشگاه ملی اوراسیا پرداختیم که بدین شرح از نظر میگذرد:
سفر رییسجمهور روسیه به تاجیکستان و ترکمنستان را چگونه باید تحلیل؟ آیا سفر پوتین را باید صرفاً در چارچوب جغرافیای آسیای میانه و جمهوری های جدا شده از شوروی سابق قلمداد کرد یا ابعاد فراتر را دربر می گیرد؟
اگر تأملی بر دکترین سیاست خارجی روسیه داشته باشیم، آشکار است که نخستین اولویت کرملین در بعد سیاستخارجی معطوف به خارج نزدیک یعنی کشورهای حوزه CIS یا به عبارتی مشترکالمنافع است؛ کشورهایی که پس از اتحاد جماهیر شوروی همسایگان روسیه را تشکیل میدهند. در این بین روابط با کشورهای حوزه بالتیک (استونی، لیتوانی و لتونی) که از ابتدا دچار واگرایی بود؛ اما بحران سیاسی اوکراین در سال ۲۰۱۴ و مشخصاً تقابل نظامی مسکو و کییف طی ۱۲۵ روز گذشته سبب شد بحران جدی در روابط روسیه با غرب [ایالات متحده، اتحادیه اروپا، ناتو] و حتی متحدان غیرغربی آنها شکل بگیرد. توجه داشته باشیم که پاشنه آشیل این بحران، اوکراین است؛ کشوری در خارج نزدیک که اساساً جدا کردن آن از تاریخ روسیه بسیار دشوار است. با این مقدمه اجازه بدهید که به پرسش شما برگردم؛ اکنون روسیه در گام نخست تلاش دارد با تاکید بر ماهیت استراتژیک روابط در این منطقه از ظهور بحرانهای جدید به واسطه پوستاندازیهای سیاسی جلوگیری کند. از این جهت در بال غربی خارجِ نزدیک بر بلاروس تاکید دارد. در بخش جنوبی به همکاری کشورهای حاشیه دریای خزر و در ضلع جنوب شرقی یکی از مهمترین نگرانیها، پس از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، تاجیکستان است. سفر دیروز پوتین به تاجیکستان و دیدار با امامعلی رحمان و عزیمت امروز او به عشقآباد برای حضور در نشست سران حاشیه دریای خزر و البته دیدارهای دوجانبه با روسای جمهور این کشورها در حاشیه نشست خزر را میتوان از این جنبه مورد توجه داشت.
با این وجود پس میتوان گفت که این سفر بیارتباط با بحران اوکراین نیست؟
نشست امروز سران حاشیه خزر در ادامه دور پنجم است که ۱۲ آگوست ۲۰۱۸ در آکتائو قزاقستان برگزار شد و سنگبنای آن به سال ۲۰۰۲ بازمیگردد که اتفاقاً دور نخست آن نیز در عشقآباد بود. اساساً برای زمان و مکان برگزاری نشستهایی در این فرمت، از مدتها قبل برنامهریزی میشود و کارگروههای تخصصی موضوعات مشخص را پیش میبرند که در نشست سران به جمعبندی نهایی برسد. پس از این جهت دشوار است که تصور کنیم این نشست به یکباره با توجه به بحران اوکراین برگزار شده است؛ اما در عین حال قطعاً در نشست امروز ملاحظات ناشی از جنگ روسیه و غرب در اوکراین بر گفتگوهای امروز تسری خواهد داشت. آن طور که اوشاکوف، دستیار پوتین روز دوشنبه گفت، ظاهرا جلسه امروز دو قسمت دارد، بخش اول در پشت درهای بسته و پس از آن مطابق فرمت برنامهریزی شده به دستور جلسه میپردازند که این قسمت آشکار است.
در واقع میتوان گفت که روسیه تلاش دارد به واسطه این نشست، با تاکید بر ماهیت همکاریهای استراتژیک چندجانبه در خزر، عملاً کنوانسیون وضعیت حقوقی دریای خزر را تثبیت کند. به خصوص در این شرایط که به واسطه ورود نظامی به اوکراین، با مشکلات جدی روبهرو است، به هیچ عنوان نمیخواهد که منطقه خزر شاهد تنش بین همسایگان به واسطه تهدید حدود یا ورود نیروی نظامی خارجی شود و از این جهت اهمیت ویژهای برای کنوانسیون حقوقی دریای خزر قائل است. از این جهت انتظار میرود که طرفین مطابق با روند نشستهای گذشته به موضوعات زیستمحیطی، میزان صید ماهی، حملونقل دریایی، مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر، عدم حضور نیروی نظامی کشور خارجی، اعتمادسازی در خصوص فعالیتهای نظامی توجه داشته و البته در خصوص تهدید حدود و خطوط مبنا گفتوگو کنند.
به نظر شما چقدر این گفتوگوها میتواند به همگرایی استراتژیک پنج کشور ساحلی خزر منجر شود؟
دشوار است که بگوییم حسنهمجواری کشورهای حاشیه دریای خزر که در کنار ایران و روسیه سه کشور قزاقستان، آذربایجان و ترکمستان نیز به جغرافیای سیاسی این منطقه اضافه شدهاند؛ چقدر میتواند استمرار داشته باشد. چرا که هنوز خیلی زود است با اطمینان بگوییم که این پنج کشور ساحلی تمام مشکلات خود را حل کردهاند و با توجه به پوستاندازی جریانهای سیاسی سنتی در هر کدام از این کشورها، تردیدهای جدی در برابر توسعه روابط دوستانه سنتی میان آنها وجود دارد. در این میان خطوط مبنای ساحلی، میزان بهرهبرداری و صادارت انرژی، نوع بازیگری آنها در روابط بینالملل و مهمتر از همه تغییرات بنیادی در سیاست و حکومت هر یک از این کشورها میتواند وضعیت جدیدی را پیش روی دیگر کشورهای ساحلی خزر قرار دهد و به دنبال آن وضعیت پیچیدهای شکل بگیرد.
به نظر شما آیا این سفر صرفاً مباحث سیاسی دو جانبه را هم در بر میگیرد یا اینکه پوتین به دنبال شکلگیری یک اتحاد جدید است؟
طبیعتاً روسیه با ملاحظاتی که عرض کردم، به دنبال گسترش روابط استراتژیک در منطقه خزر با محوریت خود است؛ اما حتما موضوعات دوجانبه به خصوص با ایران را نیز دنبال میکند. ایران در منطقه خاورمیانه و در واقع در همسایگی خارج نزدیک روسیه قرار دارد؛ از یک سو با روسیه در سوریه همکاری دارد و خط قرمز پررنگش همچون کرملین عدم ورود نیروهای نظامی یک کشور خارجی به دریای خزر است و در کنترل سیاستهای طالبان در أفغانستان با روسیه موضع مشترکی دارد؛ اما از سوی دیگر اصطکاکش با اسرائیل، رقابتش با عربستان و فعالیتهای هستهای این کشور میتواند سناریوهای ویژهای را برای روسیه رقم بزند. از این جهت حتما پوتین در دیدار با ابراهیم رئیسی بر اهمیت احیای برجام و تصویب کنوانسیون خزر که حسن روحانی در سال ۲۰۱۸ امضا کرد و همچنان در مجلس ایران به تصویب نرسیده تاکید میکند. البته به نظر میرسد در خصوص توافق بلندمدت روسیه و جمهوری اسلامی ایران نیز گفتوگویی داشته باشند. در مجموع میتوان گفت از یک سو به واسطه تقابل روسیه و غرب پس از بحران اوکراین و از سوی دیگر به دلیل نگاه ایدئولوژیک ضدآمریکایی و حتی ضد غربی ایران، طرفین همکاریهای گستردهتری را انتظار میکشند.
قبل از سفر پوتین، وزیر دفاع روسیه اعلام کرد که تهدید داعش و القاعده در افغانستان افزایش پیدا کرده است. آیا سفر رییسجمهور روسیه به تاجیکستان میتواند در بر گیرنده استراتژی جدید مسکو در برابر بنیادگراها باشد؟
یوری اوشاکوف، دستیار رئیسجمهور روسیه برای دیدار پوتین و امامعلی رحمان از تعبیر مذاکره بزرگ استفاده کرد؛ خب با توجه به تقابل جدی که سال گذشته بین طالبان و تاجیکستان وجود داشت، به نظر میرسد که مسکو موفق شده است که تا میزان قابل توجهی از اصطکاک طرفین بکاهد. فراموش نکنیم که سال گذشته چنین ایامی بخش مهمی از نیروهای روسی در پایگاه تاجیکستان حضور داشتند تا به هر گونه اقدام احتمالی طالبان نسبت به تاجیکستان واکنش دهند. اکنون توجه روسیه در مرزهای غربی به طور جدی معطوف است و اگر بحران دیگری در خارج نزدیک روسیه آغاز شود، مهار آن برای کرملین بسیار دشوار و عملاً بغرنج میشود. پس روسیه تلاش دارد از یک سو تاجیکستان را در برابر بنیادگرایی و رادیکالیسم مقاوم کند و از سوی دیگر با سیاستهای تشویقی، رفتار طالبان را تا حد امکان کنترل کند.