استادیار دانشگاه دوستی ملل روسیه در گفتوگو با ایلنا:
سخنان قدیروف و مقامهای نظامی روسیه تضاد رویکرد را نشان داد/ مسکو انتظار این سطح گسترده از بستههای تحریمی و تنبیهی را نداشت/ ۲ رویکرد در قبال مذاکره با اوکراین
استادیار دانشگاه دوستی ملل روسیه گفت: از ابتدا هیچ برنامه مدون نظامی از سوی روسیه در خصوص اوکراین اعلام نشد و حالا نمیتوان گفت که آیا روسها بر اساس برنامه جلو رفتند یا خیر.
بیش از ۵۰ روز از ورود نظامی روسیه به اوکراین میگذرد و به نظر هنوز ابهاماتی در روند پرونده اوکراین از حیث سیاسی و نظامی وجود دارد. از یک سو رمضان قدیروف، رئیسجمهوری چچن اعلام کرده است که نیروهای خود را قرار است مجدداً به اوکراین گسیل کند و حتی تا کییف پیشروی کنند و از سوی دیگر برخی مقامهای ارشد نظامی روسیه معتقدند که فاز اول اقدام نظامی آنها علیه اوکراین به پایان رسیده است. در همین راستا عدهای دیگر دورنمای مذاکره میان مسکو و کییف را چندان روشن نمیبینند. برای روشن شدن ابهامات در خصوص محورهای مذکور، به گفتوگو با احمد وخشیته، استادیار دانشگاه دوستی ملل روسیه و استاد مهمان دانشگاه ملی اوراسیا پرداختیم که در ادامه از نظر میگذرد:
اخیرا رمضان قدیروف، رئیس جمهوری چچن اعلام کرده که نیروهای نظامی این جغرافیا به زودی وارد عمل خواهند شد و حتی بحث پیشروی تا کییف را مطرح کرده است. چرا چچنیها وارد عمل شدهاند و عملاً قرار است این جریان چه کمکی به روسیه کند؟
ورود نیروهای چچن به رهبری رمضان قدیروف، به اوکراین به همان نخستین روزهای ورود نظامی روسیه به اوکراین باز میگردد و امر جدید نیست؛ در واقع باید توجه داشته باشیم که ۲۴ فوریه به دنبال تصمیم کرملین مبنی بر آنچه که مسکو آن را عملیات ویژه نظامی میخواند وارد اوکراین شدند و سه روز بعد یعنی در ۲۷ فوریه در حمایت از تصمیم پوتین، نیروهای تحت فرمان خود را در پشتیبانی از ارتش روسیه به اوکراین فرستاد.
اما در مورد چرایی پیوستن نیروهای چچن از زوایای مختلفی میتوان به این موضوع پرداخت. اگر بخواهیم به مواضع رسمی قدیروف در خصوص چرایی این موضوع توجه کنیم، او گفت که دغدغه ما امنیت فدراسیون روسیه است و نمیخواهیم روسیه از مسیر اوکراین مورد حمله قرار بگیرد. در واقع عطف به سخنان قدیروف، او میگوید که تروریستها به اوکراین پناه بردهاند و اینها همان کسانی هستند که زنان و مردان ما را در چچن کشتند و فرار کردند.
اما نزدیک به دو هفته پیش بود که قدیروف سخنرانی در گروزنی یعنی مرکز جمهوری چچن داشت و در آنجا تاکید کرد که روسیه نباید نیروهای شرکتکننده در اوکراین را افزایش دهد و لازم است آنچه آغاز شده ادامه یابد، نه اینکه متوقف شود. اما درست در همین زمان، سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه دستور پایان فاز اول عملیات را داد و به موجب آن نیروهای روسیه عقبنشینی کردند و متمرکز بر دونباس شدند. در اینجا نکته قابل تأمل این هست که همزمانی این دو موضعگیری نشاندهنده تضاد رویکرد است.
همانطور که شما هم اشاره کردید، اخیرا شاهد عقبنشینی روسها از شمال و تجمیع نیروها در شرق بودیم. چه سناریویی پشت این تصمیم قرار دارد؟
در خصوص عقبنشینی روسیه خیلی دشوار است که ما بخواهیم با قطعیت آن را تحلیل کنیم؛ چون از ابتدا هیچ برنامهای اعلام نشد که حالا مبتنی بر آن برنامه بگوییم که روسیه مطابق برنامهاش پیش رفت و واقعاً فاز اول آن تمام شد و این فاز دوم است و یا آن برنامه شکست خورد و در واقع این پلن.بی است.
اگر نگاهی به مواضع مسکو و مشخصاً پسکوف، سخنگوی کرملین از ۲۴ فوریه تاکنون داشته باشیم، چند موضوع به چشم میخورد؛ او همواره از همان روز اول ورود نیروهای نظامی روسیه به اوکراین در پاسخ به خبرنگاران گفته بود که ما قصد تغییر دولت کییف و یا اشغال اوکراین را نداریم. اگر این موضوع را بگذاریم در کنار نام حمله روسیه به اوکراین که روسیه عنوان «عملیاتی نظامی برای غیر نظامی کردن اوکراین» نامیده است، میتوان این فرضیه را هم متصور شد که آنها با توجه به بمبارانهایی که انجام دادند، به مطلوب خود نزدیک شدند.
اما فراموش نکنیم که آغاز درگیری حتماً آسانتر از ادامه آن است و متغییرهای جدیدی پررنگ میشوند که ممکن است تمام حساب و کتابها را دگرگون کند و مهمتر اینکه به اعتقاد من دو درک و رویکرد متفاوت طی یک ماه گذشته در روسیه شکل گرفت. از دیدگاه برخی، مناقشه کنونی تنها با یک مصالحه سیاسی پایان مییابد و برای دستیابی به آن، هر دو طرف باید آمادگی خود را برای دادن امتیازات مهم نشان دهند. برخی دیگر بر این باورند که درگیری باید با تسلیم کامل و بدون قید و شرط کییف پایان یابد و بنابراین نمیتوان از هیچ امتیاز یا سازش مهمی از سوی مسکو صحبت کرد.
اخیرا ولادیمیر پوتین گفته که هیچکسی نمیتواند روسیه را منزوی کند. آیا این حجم از تحریم و فشار اقتصادی و سیاسی نشان دهنده منزوی شدن مسکو نیست؟ ادامه این روند چه پیامدهایی برای کرملین خواهد داشت؟
روسیه حتما میدانست زمانی که اولین نیروی نظامیاش وارد خاک اوکراین شود با تحریمهای جدی غرب روبرو خواهد شد، اما به گمان من انتظار این سطح گسترده و وحدت در بستههای تحریمی و تنبیهی را نداشت. شاید اصلا فکر نمیکرد که ممکن است چتر تحریمها در سطح ورزشی هم گسترده شود و تیم پارالمپیک روسیه برگشت داده شوند و یا از جام جهانی ۲۰۲۲ قطر حذف شود. احتمالا فکر نمیکرد ممکن است چنان فضاسازی شود که حتی در حوزه ادبیات و فروش شاهکار ادبی چون جنگ و صلح تلستوی نیز در مسیر تحریمها قرار بگیرند.
من پیشتر هم اشاره کرده بودم که اگر روسیه وارد اوکراین شود، یک دو قطبی نامتقارن با ظرفیتهای نابرابر شکل خواهد گرفت. در این دو قطبی البته که روسیه منزوی نیست و شرکایی دارد، اما این پرسش نیز وجود دارد که اساساً این قطب تا چه اندازه در انزوا قرار ندارد؛ یعنی لازم است بر دو کلید واژه «نامقارن» و «ظرفیتهای نابرابر» توجه داشته باشیم که گویای بسیاری از موضوعات است. از سمتی به هرحال انجمادی در همکاریهای روسیه با شرکای اروپاییاش شکل گرفته است و از سوی دیگر کشوری مثل چین هم در عین همکاری اما ملاحظات خودش را نیز دارد.
از طرفی باید توجه داشته باشیم که غرب و شرکای غیر غربیاش در اندک زمانی حداکثرِ بستههای تحریمی را علیه روسیه تدوین و عملیاتی کرد؛ در واقع اگر یکی از مهمترین کارویژههای تحریم را بازدارندگی بدانیم، به نظر میرسد که آمریکا و بریتانیا بیش از آنکه به دنبال بازدارندگی باشند، به دنبال شکاف میان اتحادیه اروپا و روسیه و قرار دادن مسکو در مسیر انزوا بودند. طبیعتاً وقتی روسیه اعمال حداکثر تحریمها علیه خودش را میبیند، دشوار است که بگوییم تغییر سیاست میدهد، چون دیگر برترین سناریوها بر او اعمال شده است؛ اما این ملاحظه هم حتما می تواند وجود داشته باشد که آیا فردای مذاکره و آتشبس، تخفیف در تحریمها شکل خواهد گرفت یا خیر که سیگنالهای دریافتی حتما میتواند تاثیر مهمی در سیاستگذاریهای مذاکرات باشد.
بسیاری از منابع و مقامات روسیه و غرب در پیدا و پنهان عالم سیاست معتقدند که مذاکره میان مسکو و کی یف چندان رو به باز شدن گره کور جنگ پیش نمیرود. به نظرتان موانع چیست و آیا امکان حل مشکل وجود دارد؟
نتایج موقت مذاکرات روسیه و اوکراین به طور طبیعی موجی از شور و شوق را در میان همه کسانی که دیپلماسی را ابزار اصلی دستیابی به صلح و حل مشکل اوکراین می دانند، برانگیخت. حتی در محافل کارشناسی، در مورد احتمال برگزاری نشست پوتین و زلنسکی بحث میشد یا در مورد مکانیسمهایی برای ارائه تضمینهای امنیتی چندجانبه برای دولت اوکراین حرف میزدند و یا حتی گاهی در مورد چشمانداز بازسازی اوکراین پس از جنگ صحبتهایی به میان میآمد.
اما همانطور که پیشتر گفتم، به گمان من دو درک و رویکرد متفاوت شکل گرفته است؛ یعنی ما از یک سو طرفداران رویکرد دیپلماسی و مذاکره رو داریم و از سوی دیگر علاقهمندان به ادامه قاطعانه آن چیزی که در روسیه عملیات ویژه علیه اوکراین خوانده میشود و حتی گاهی این طیف، طرفداران رویکرد دیپلماسی را زودباور میخوانند و نرمی بیش از حد آنها را خیانت به منافع ملی قلمداد میکنند.
اما با همه این تفاسیر، خط مذاکره پیش رفت و حتی الکساندر فومین، معاون وزیر دفاع روسیه هم تصمیم برای عقبنشینی نیروها را در راستای ایجاد شرایط لازم برای ادامه مذاکرات و دستیابی به توافقنامه صلح عنوان کرد. اما به نظر میرسد زلنسکی هنوز تصمیم جدی برای مذاکره ندارد و شاید تصور میکند که در آینده ممکن است روسیه در حالت ضعف قرار بگیرد و منتظر آن زمان است؛ البته باید به این موضوع نیز توجه داشت که اگر خط مذاکراتی میان روسیه و آمریکا آغاز شود، او در تنگنای جدی قرار میگیرد.
گفتوگو: فرشاد گلزاری