طاهری در گفتوگو با ایلنا:
شهباز شریف از سرنوشت کرزی، اشرفغنی و عمرانخان درس گرفته است/ پاکستان را نمیتوان با «سلبریتی» اداره کرد/ اختلاف اسلامآباد و واشنگتن به بعد از ۱۱سپتامبر ربط دارد
رایزن پیشین ایران در افغانستان: نخستوزیر برکنار شده پاکستان نتوانست با جامعه سنتی این کشور، خانوادههای تکنوکرات و آمریکا کنار بیاید و به همین دلیل اوضاع در اسلامآباد علیه وی رقم خورد.
«عبدالمحمد طاهری» رایزن پیشین ایران در افغانستان با اشاره به تحولات اخیر پاکستان و انتخاب شهباز شریف به عنوان نخستوزیر موقت این کشور در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: یکی از مشکلترین و سختترین نوع حکومتداری در آسیا را باید در حکومت پاکستان دانست. توجه داشته باشید که در این کشور ارتش قدرت دارد اما نمیتوان آن را تنها رکن اصلی دانست؛ چراکه احزاب و خانوادههای تکنوکرات زیادی در لاهور و حتی اسلامآباد حضور دارند که به نوعی قدرت را از پشت صحنه هدایت میکنند. از سویی دیگر احزاب و جریانهای مذهبی و سنتی پاکستان هم یک نفوذ به شدت زیاد و عجیب و غریبی در این کشور دارند. لذا هر دولتی که در پاکستان به روی کار میآید باید هوشیاری خود را حفظ کند که از جهات مختلف مورد انتقاد و ضربه قرار نگیرد.
وی ادامه داد: آنچه در این میان و به خصوص پس از وقایع اخیر در اسلامآباد و کنار گذاشته شدن عمرانخان باید مدنظر قرار بگیرد این است که حکومت پاکستان بارها با ایالات متحده در ادوار و پروندههای مختلف تنش و زاویه پیدا کرده و طی پنج سال گذشته این تنش بسیار زیاد شده است. پاکستانیها از زمان پرونده حذف اسامه بنلادن و پرونده ۱۱ سپتامبر تا امروز با آمریکاییها در تنش بودند؛ چراکه همین حالا اسلام آباد به جای آنکه با واشنگتن هماهنگ باشد، در هماهنگی کامل با طالبان قرار دارد. لذا درگیری سیاسی پاکستان و آمریکا علنی بوده و به نظر میرسد بخشی از تحولات اخیر ریشه در همین ماجرا دارد. ایالات متحده پس از فرار اشرفغنی از کابل صراحتاً و در رسانهها اعلام کرد که او دیگر جایی در افغانستان ندارد و به این کشور باز نخواهد گشت؛ چراکه از نظر واشنگتن اشرفغنی در پشت پرده با عربستان و پاکستان هماهنگ بوده است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: بحث مهم فعلی در خصوص پاکستان، رزومه کاری و تجربیات عمرانخان است. از همان روز اول که ایشان به عنوان نخست وزیر پاکستان معرفی شدند، گفتم که عمرانخان صرفاً یک سلبریتی به حساب میآید نه یک سیاستمدار باتجربه و درس خوانده. صرف اینکه او در تیم کریکت پاکستان حضور داشته و جوانان این کشور هم او را حمایت میکردند، نمیتوان انتظار داشت که وی بتواند کشوری مانند پاکستان، آن هم با چنین تضادهای متفاوتی را اداره کند. ما شاهد آن هستیم که عملاً عمرانخان هیچ پیشینه آکادمیکی از سیاست یا اقتصاد نداشته است و همین مساله موجب شد تا وی کنار گذاشته شود. نکته بسیار مهم این است که در پاکستان روسای دولت عموماً یا به زندان افتادند یا ترور شدند و یا اینکه همانند بینظیر بوتو در شکاف میان مدرینته و سنت حذف شدند.
طاهری افزود: زمانی که شما میخواهید یک جامعه سنتی مانند پاکستان را به سمت مدرنیته هدایت کنید بدون شکل رادیکالیسم شکل میگیرد. ما بارها دیدهایم که در اسلامآباد هزاران نفر به دلیل توهین به پیامبراسلام (ص) چندین روز در کف خیابانها چادر زدند و اعتراضات به حدی رادیکال شده که درگیری با نیروهای دولتی را شاهد بودیم. بر همین اساس عمرانخان نمیدانست که با این جامعه چگونه رفتار کند. از سوی دیگر معتقدم مشاوران او چندان قوی نبودند و مجلس هم با دولت عمرانخان هماهنگ نبود. لذا این چندین نکته باعث شد که یک معضل جدی پیش بیاید و او را از ساختار قدرت حذف کنند. سوالی در اینجا مطرح میشود که آیا انتخاب شهباز شریف به عنوان نخست وزیر موقت پاکستان میتواند این کشور را از بحران فعلی خارج کند یا خیر؟ پاسخ این سوال تا حدودی میتواند مشخص باشد؛ چراکه اساساً خاندان شریفها چندان با مذهبیون و جریانهای سنتی پاکستان درگیر نمیشوند. از سویی دیگر باید دانست که خاندان شریفها با ارتش پاکستان رابطه خوبی دارند و در بدنه ارتش و آی.اس.آی اشخاصی با این خانواده هماهنگ هستند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: از سوی دیگر توجه کنید که اگر ارتش و آی.اس.آی با یک نفر همراه نباشند، وی نمیتواند به مقام نخست وزیری برسد و به همین دلیل معتقدم که انتخاب شهباز شریف در همین راستا صورت گرفته است. بر این اعتقادم که مدیریت کلان پاکستان همزمان با انتخاب شهبار شریف به وی ابلاغ شده است اما باید منتظر بود و دید که او چگونه میخواهد جامعه سنتی پاکستان را هدایت و کنترل کند. نکته نهایی این است که شهباز شریف از سرنوشت حامد کرزی و اشرف غنی در افغانستان و همچنین از سرنوشت عمرانخان در اسلام آباد که هر سه به نوعی با آمریکا تضاد داشتند، درس عبرت گرفته است و تمام این تجربیات را در روابطش با واشنگتن مورد استفاده قرار خواهد داد. از سوی دیگر یکی از دلایلی که در داخل و خارج از پاکستان نمیگذارند اوضاع این کشور به سمت به همریختگی و سقوط پیش برود اتمی بودن آن است که یک مولفه مهم به حساب میآید.