جهان در سال ۱۴۰۰/ پرونده اول: سیاستخارجی آمریکا
انعقاد «آکوس» علیه پاریس/ شلاق تحریم واشنگتن بر پیکره مسکو/خطاب قرار دادن چین از راه دور
کارشناس ارشد مسائل آمریکا گفت: تیم رئیسجمهوری ایالات متحده بیشترین تمرکز خود در سیاست خارجی را در ابتدا بر روسیه و سپس چین خواهد گذاشت و در سال جدید این روند با مهندسی جدید تشدید میشود و وارد فصل تازه خواهد شد.
«فریدون مجلسی» کارشناس ارشد مسائل آمریکا در تشریح مهمترین وقایع سیاست خارجی آمریکا در سال ۱۴۰۰ در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: قبل از آنکه سیاست خارجی ایالات متحده در سال ۱۴۰۰را مورد بررسی قرار دهیم باید به این نکته اشاره کنم که تعویض قدرت در کاخ سفید صرفاً روی سیاست داخلی این کشور تاثیرگذار نبوده، بلکه بیشترین تاثیر به قدرت رسیدن دموکراتها در آمریکا بر سیاست خارجی بود. باید بدانید در جامعه آمریکا که بطن آن را مهاجران روستایی اروپا و سایر نقاط دنیا تشکیل میدهند، اساساً یک روح محافظهکارانه با احساس خودبرتربینی و اعتقادات کلیسایی به وجود آمده و باعث شد که محافظهکاری به وجود بیاید. توجه داشته باشید آمدن ترامپ در ساختار قدرت باعث شد تا این دیدگاه محافظهکارانه تقویت شود و در مقابل، تجربه نخبگان موجب شد تا بایدن به عنوان چهل و ششمین رئیس جمهور ایالات متحده انتخاب شود و سیاست برتریجویانه طیف منتسب به ترامپ را کنار بزند.
وی ادامه داد: این اقدام برای جمهوریخواهان و شخص ترامپ بسیار گران تمام شد اما حمله به ساختمان کنگره آمریکا باعث شد تا بایدن بتواند از خلأهای به وجود آمده به نفع خود استفاده کند و البته سیاست ملایمتری را در دستور کار قرار دهد. بایدن در عرصه سیاست خارجی سعی کرد خروج آمریکا از نهادهای بینالمللی که ترامپ آن را کلید زده بود ترمیم کند. به عنوان مثال او آمریکا را مجدداً به شورای حقوق بشر، یونسکو، پیمان آب و هوای پاریس و سازمان بهداشت جهانی بازگرداند که این نشان از نهادگرایی دموکراتها دارد. از سوی دیگر، بایدن روابط ایالات متحده با اتحادیه اروپا را بهبود بخشید و در مورد بریتانیا شاهد بودیم که ایالات متحده یک روابط ویژهای را با لندن به وجود آورد. این رابطه خود را در قرارداد «پیمان آکوس» نمایان کرد که فرانسه از ناحیه بریتانیا، آمریکا و استرالیا مورد ضربه قرار گرفت و حتی شاهد بودیم که پاریس بارها اعتراض خود را به گوش واشنگتن و لندن رساند.
این دیپلمات پیشین کشورمان تصریح کرد: در مورد روسیه هم باید گفت که بایدن به نوعی به جنگ با کرملین رفت؛ چراکه از همکاری مسکو با ترامپ و همچنین اتفاقهایی که در پرونده اوکراین رخ داده بود به شدت عصبانی و ناراحت است. تیم او، پرونده اوکراین را یک بخش بسیار مهم در سیاست خارجی آمریکا ارزیابی میکند و در دستور کار خود قرار داده است اما در این مدت به خصوص در دوماه آخر سال ۱۴۰۰ اتفاقهایی افتاد که هیچکس فکرش را نمیکرد. بایدن اساساً با تحریک روسیه از یک سو، و همچنین حمایت پنهان و آشکار از ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین باعث شد تا روسیه را وارد خاک اوکراین کند. تا به امروز بیش از ۲۳ روز است که روسیه به صورت نظامی وارد خاک اوکراین شده هنوز هم اوضاع غیرقابل تحلیل است. بر این اساس تمام سیاست خارجی آمریکا در سال اخیر را باید در یک سو قرار داد و مدل برخورد آمریکا با روسیه در قضیه اوکراین را باید طرف دیگر قرار داد؛ شلاق تحریمهای واشنگتن بر پیکره مسکو میتواند هزینههای بالایی برای کرملین داشته باشد.
وی گفت: در مورد ایران هم شاهد آن بودیم که قبلاً بایدن قولهایی به تهران داده بود اما در آن روزی که او به عنوان رئیسجمهوری جدید آمریکا انتخاب شد، دولت ایران چندین گام در مورد غنیسازی برداشت و بایدن را در مسیر یک تقابل مشخص قرار داد که در نهایت رئیس جمهور آمریکا به ایران سازگاری نشان نداد. ادامه مذاکرات با ایران هم اگرچه مهم بود، اما در وین اختلافها ادامه پیدا کرد و از همه مهمتر اینکه روسیه موجب شد تا معادلات به گونهای دیگر رقم بخورد.
مجلسی افزود: در مورد چین هم باید به این درک رسید که آمریکا، پکن را وارد فاز آزار سیاسی کرد و در سال گذشته بارها تنش میان دو طرف در حوزه دیپلماتیک بالا گرفت. هم آمریکاییها و هم اروپاییها میدانند که چین به یک ابرقدرت اقتصادی و نظامی تبدیل شده و در این مسیر ایالات متحده سعی کرد تا بتواند یک نزاع دیپلماتیک علیه چین با محوریت تایوان و هنگ کنگ به راه بیاندازد. در مورد مسائل حقوق بشری هم ایالات متحده سعی کرد با برجستهسازی پرونده اویغورها در سال ۱۴۰۰ بیشترین فشار را بر حزب کمونیست چین وارد کند و به نظرم در سال جدید هم در این مهر پکن را با سوپرایزهای جدید روبرو میکند. از سوی دیگر رقابت تسلیحاتی میان این دو هم به صورت عیان در سال گذشته قابل ملاحظه بود ولی چین همچنان سعی دارد تا از آمریکا در این محور پیشی بگیرد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: بدون تردید در سال گذشته هم ایالات متحده سعی میکند این نزاع را وارد فاز جدید کند و بدون شک ما شاهد یک دور جدید از منازعات در سال جدید خواهیم بود. از منظری دیگر آمریکاییها سعی کردند در سیاست خارجی خود مجدداً شراکت با اروپاییها را گسترش دهند که در این راه روسیه، پرونده اوکراین، چین، ایران و کشورهای همسو با این دولتها را از منظر سیاسی مورد هدف قرار دادند ولی باز هم مهمترین آنها پرونده اوکراین و بسیج اروپا علیه مسکو بود. اساساً آمریکاییها در سال جدید سعی میکنند تا هر آنچه در سال ۱۴۰۰ ناتمام مانده را به سرانجام برسانند و در این میان، تنش در شرق آسیا و آسیای میانه میتواند از مهمترین مولفههای سال جدید میلادی با محوریت سیاست خارجی آمریکا باشد؛ مضاف بر اینکه تقابل با روسیه هم یکی از مسائل جدی و مهم تلقی میشود.