استاد دانشگاه ماساچوست در گفتوگو با ایلنا:
خاطره و قلمرو، از محورهای مهم درگیریها در اوکراین است/ پوتین برای ایجاد اجماعی خیالی تلاش میکند

استاد دانشگاه ماساچوست با اشاره به چشمانداز صلح در مذاکرات میان روسیه و اوکراین گفت که دو طرف اکنون درگیر مذاکره بوده و احتمال برقراری آتشبس پایدار و فراگیر نیز وجود دارد. با این همه باید در نظر گرفت که هر یک از طرفین به دنبال چه دستاوردی در این زمینه است.
«الکساندروس کیرو» استاد دانشگاه ماساچوست است. وی در حوزه مطالعات روسی، تحولات بالکان و تاریخ شرق اروپا تدریس و تحقیق میکند.
الکساندروس کیرو با اشاره به درگیریها میان روسیه و اوکراین که وارد یازدهمین روز خود شده است به خبرنگار ایلنا گفت: یکی از نکات مهم به نظر من در زمینه تحولات اخیر در شرق اروپا بررسی ماهیت تاریخی این منطقه است. به نظر من در وضعیت فعلی، ماجرا را نمیتوان صرفا از منظر ژئوپولتیکی بررسی کرد.
جنگ روسیه علیه اوکراین به همان اندازه که بر سر منافع و نزاعهای ژئوپولتیکی بوده جنگ بر سر خاطره و قلمرو نیز هست. این درگیریها نه تنها به دنبال بازگشت به مرزهای دوران شوروی است، بلکه به دنبال یک اجماع خیالی دوران شوروی درباره گذشته نزدیک نیز هست. در واقع، به رسمیت شناختن جمهوریهای جداشده دونتسک و لوهانسک توسط پوتین، که راه را برای جنگ هموار کرد، در پایان یک درس تاریخی تلخ بود.
وی افزود: سیاست حافظه، هسته اصلی ایدئولوژی پوتین برای بیش از یک دهه، به خط گسل اصلی در مناقشه اوکراین تبدیل شده است. مسکو نمادها و عقاید اتحاد جماهیر شوروی را بیوقفه تحت فشار قرار داده است که در میان آنها فرقه پیروزی اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم در خدمت اهداف ژئوپلیتیک فعلی است. اینها شامل روایتی از ناسپاسی غرب از فداکاری روسیه در زمان جنگ، همراه با انکار مصرانه دولت و نمایندگی جمهوریهای شوروی سابق توسط مسکو است.
این استاد دانشگاه در ادامه در رابطه با چشمانداز این درگیریها افزود: همانطور که پیشتر گفتم، بحث کسی مثل پوتین در این درگیریها ایجاد یک اجماع خیالی است و تنها با محقق شدن این اجماع است که مسکو میتواند مدعی شود به اهداف خود رسیده است. بنابراین باید منتظر ماند و دید که دیدگاه دولت حاضر در کرملین نسبت به این قضیه چیست. در نهایت اما معتقدم که پوتین شکافی را در وضعیت فعلی جهان ایجاد کرد، شکافی که البته پیشتر با پاندمی کرونا زمینه شکلگیری آن فراهم شده بود. بگذارید اینطور بگویم که بحران اوکراین، برآمده از جهانها و وقایع پیشین از جمله پاندمی کرونا است.
وی همچنین گفت: در مواجهه با سوءاستفاده مسکو از میراث شوروی برای تضعیف دولت اوکراین، گروههای ملیگرای حاشیهای سابق نفوذ بیسابقه و مشروعیت ظاهری به دست آوردهاند. شخصا به این نتیجه رسیدهام که دولت سابق «پترو پروشنکو» با بهره گیری از احساسات ضد روسی، قوانین حافظه تجویزی را برای تحمیل تفسیری ملیگرایانه از گذشته به عنوان بخشی از «پروژه ملتسازی» تصویب کرد؛ پروژهای که توسط نخبگان غربستیز پیش میرود.
اگر یک تصویر جغرافیایی ارائه کنیم شاید بتوان درک بهتری از وضعیت پیدا کرد: رودخانه «دنیپر»، اوکراین را به سه منطقه حافظهای نسبتاً متمایز تقسیم میکند. کرانه شرقی شامل نواحی مرکزی صنعتی دونباس و زاپوریژیا است که از زمان پیدایش آن بخشی از امپراتوری روسیه بوده است. منطقه مرکزی شامل پایتخت، کییف، که تا سال ۱۷۹۳ به کشورهای مشترک المنافع لهستان-لیتوانی تعلق داشت. و منطقه دورتر غربی گالیسیا تنها در پایان جنگ جهانی دوم از لهستان به اتحاد جماهیر شوروی پیوست.
وی در ادامه گفت: نکته جالب این است که از اواسط سال ۲۰۰۰ پوتین مراسم سالانه پیروزی را به رویدادی بسیار جدی در روسیه بدل کرد. مخصوصا در سالهای اخیر پوشش خبری و زرق و برقهای بسیاری به این مراسمها اعطا شد. این امر به نظر من نمونهای از تلاش روسیه برای احیای برخی از ویژگیهای نظامهای ایدئولوژیک سابق است.
تا سال ۲۰۱۹، عملاً هیچ فرد بالغ بالای ۳۰ سال که در کرانه شرقی دنیپر زندگی میکرد، چیزی جز سازوکار شوروی را نمیشناخت. در مقابل، هنوز افرادی در گالیسیا زنده هستند که الحاق آن به شوروی پس از جنگ جهانی دوم را به یاد دارند. زخمهای تاریخی پابرجا میماند و این مسأله را به وضوح میتوان در وضعیت فعلی اوکراین و همچنین تحولات سالهای اخیر این کشور مشاهده کرد. برای بسیاری از اوکراینیهای غربی، تجربه شوروی مانند یک انحراف است که نظم پس از تظاهرات میدان، ایده بازگشت به اروپا را ارائه میدهد.
این تحلیلگر در ادامه عنوان کرد: البته این باید به عهده اوکراینیها باشد که در مورد آینده خود تصمیم بگیرند. اما وقتی میگوییم اوکراینیها، منظورمان همه شهروندان اوکراینی است و نه فقط یک اقلیت کوچک طرفدار غرب. داستان این که چگونه بخش نسبتاً کوچک و مبهم اوکراین به سرعت حافظه این کشور را تسخیر کرد به ترکیبی تصادفی از بدخواهی روسی، کنشگری تهاجمی محلی، لابیگری سیاسی ماهرانه و حمایت قوی از پراکندگی اوکراینی، عمدتا در آمریکای شمالی، بستگی دارد.
کیرو در ادامه با اشاره به چشمانداز صلح در مذاکرات میان دو طرف گفت: کییف و مسکو اکنون درگیر مذاکره بوده و احتمال برقراری آتشبس پایدار و فراگیر نیز وجود دارد. با این همه باید در نظر گرفت که هر یک از طرفین به دنبال چه دستاوردی در این زمینه است. باید پرسید که روسیه میخواهد به چه دستاوردی در این صلح برسد و چگونه میخواهد مناسباتش با غرب را بهبود بخشد. تجربه اثبات کرده که قطع روابط میان دو طرف به این راحتی به وضعیت پیشینش بازنمیگردد. تا به اینجای کار به نظر میرسد که وضعیت در اوکراین کلافی است درهم که شاید نتوان بهراحتی آن را تحلیل کرد. در مورد اوکراین نیز چهبسا بتوان گفت که اوکراینی ها در مورد مشکلات اصلی کشور متحد هستند: فقر، بیکاری، تورم، فساد و اکنون پایان تهاجم روسیه.