امیراحمدیان در گفتوگو با ایلنا:
صفآرایی علیه روسیه در شورای امنیت به جایی نمیرسد/ غرب با افزایش هزینه نظامی، اقتصاد مسکو را هدف قرار میدهد
کارشناس ارشد مسائل روسیه گفت: تجارت اسلحه نمیتواند بیش از حد برای روسها اَرز آوری داشته باشد و در شرایط کنونی آنها باید منتظر تبعات اقتصادی تحریمهای غرب باشند.
«بهرام امیراحمدیان» کارشناس ارشد مسائل روسیه با اشاره به پذیرش استقلال دو استان لوهانسک و دونتسک توسط رئیس جمهوری روسیه در تشریح تبعات آتی این اقدام برای مسکو در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: اعلام استقلال دو استان لوهانسک و دونتسک در شرق اوکراین مشابه اقدامهای قدیم رئیسجمهوری روسیه به حساب میآید. به یاد داریم که در سال ۲۰۰۸ میلادی آبخازیا و اوستیای جنوبی از سوی روسیه مستقل اعلام شدند و اخیراً هم در قرهباغ شاهد حضور نیروهای صلحبان روسیه هستیم. قبل از فروپاشی شوروی هم منطقهای به نام «ترانس نیستریا» که میان اوکراین و مولداوی قرار دارد خواستار به رسیمت شناخته شدن از سوی روسیه بود و در دو ۲۰۱۴ هم بحث ضمیمه کردن شبه جزیره کریمه به خاک روسیه را شاهد بودیم. توجه داشته باشید که مسأله استقلال شرق اوکراین از ۲۰۱۴ در دستور کار بود. در همان موقع روسیه با حمایت از جداییطلبان این ناحیه نفوذ خود در این مناطق را به شدت افزایش داده بود.
وی ادامه داد: نکتهای که در اینجا باید مورد توجه قرار بگیرد این است که مناطق شرق اوکراین که تابع کلیسای ارتدکس هستند قبل از فروپاشی شوروی به دنبال استقلال و پیوستن به روسیه بودند به همین جهت یک دوپارچگی را ما در اوکراین شاهد بودیم و در طول این چند سال هم این موضوع تشدید شده است. در نهایت باید بگویم روسیه با پذیرش استقلال لوهانسک و دونتسک سناریوی خود را تکمیل کرد اما هیچگاه از پوتین سوال نمیشود که چرا از استقلال چچن حمایت نمیکند؟ به هر ترتیب کشورهای اروپایی فعلاً به اعمال تحریم علیه روسیه اکتفا میکنند که میتواند هزینههای زیادی برای کرملین داشته باشد. نکته حائز اهمیت این است که چین هم از اقدام روسیه دفاع میکند؛ چراکه پکن هم در منازعهای که با آمریکا بر سر تایوان دارد به دنبال آن است تا نفوذ خود بر این کشور را همانند روسیه افزایش دهد. بر این اساس باید گفت که پرونده کریمه در سال ۲۰۱۴ نشان داد که قدرتها به دنبال تثبیت منافع خود با اعمال زور هستند ولی در مقابل غربیها هم سعی میکنند تا تقابل خود را حفظ کنند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: مسکو بارها اعلام کرده که ناتو در اوکراین خط قرمز روسیه به حساب میآید و حتی خواهان خروج تسلیحات نظامی غربی از اوکراین شدهاند. این رویکرد به خوبی نشان میدهد که روسها تمام اوکراین را خاک خود میدانند و اساساً حاضر نیستند در این مورد با کسی گفتوگو کنند. بدون تردید یکی از راههای اعمال فشار بر روسیه در شرایط فعلی شورای امنیت سازمان ملل خواهد بود. شورای امنیت میتواند هر پیشنویسی را در دستور کار قرار دهد اما رأی آوردن این پیش نویسها علیه روسیه دور از ذهن است. از پنج عضو دایم شورای امنیت صرفاً سه کشور یعنی فرانسه، بریتانیا و آمریکا در نهایت به آن رأی خواهند داد و در سوی مقابل روسیه و چین باهم در یک صف قرار دارند که فکر میکنم این موضع غرب هم به نتیجه نمیرسد. در پاسخ به اقدامات روسیه غربیها در نهایت دست به تحریم خواهند زد و از سوی دیگر عضویت اوکراین در ناتو را تسریع میکنند.
وی افزود: آنها معتقدند حالا که پوتین دو استان شرقی اوکراین را به عنوان منطقه مستقل به رسمیت شناخته، غرب هم باید اوکراین را عضو ناتو اعلام کند و پس از عضویت کییف در ناتو، آنها در مورد پرونده لوهانسک و دونتسک برای پاسخ دادن به روسیه تصمیمگیری خواهند کرد. نکتهای که در این مورد باید مورد توجه قرار بگیرد این است که عضویت اوکراین در ناتو هم میتواند با موانعی روبهرو باشد؛ چراکه اولین اتفاقی که باید صورت بگیرد، نشان دادن چراغ سبز از سوی تمام کشورهای اروپایی به عضویت اوکراین است اما به عنوان مثال کشوری مانند آلمان ملاحظاتی در این خصوص دارد که میتواند مشکلآفرین باشد. از سوی دیگر توجه کنید که حدود ۴۱ درصد از گاز غرب اروپا را روسیه تامین میکند و همین موضوع هم میتواند به نقطه اختلافی میان اروپا تبدیل شود. این در حالی است که پوتین باید منتظر تبعات و هزینههای اقدام خود در قبال لوهانسک و دونتسک باشد؛ به گونهای که تحریم شخصیتها در دستور غرب قرار خواهد گرفت و میتواند برای کرملین هزینهساز باشد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل گفت: معتقدم که پوتین را باید رهبر روسیه دانست، نه رییس جمهور این کشور؛ چراکه او قدرت را در این کشور قبضه کرده و معتقدم که سال ۲۰۲۲ برای مردم روسیه سال سختی خواهد بود. دلیلش هم این است که فشارها بر مسکو و کرملین از جناح غرب افزایش پیدا خواهد کرد. در این میان کشورهای اروپای شرقی در حال تقویت خود و حتی بالا بردن بودجه نظامیشان هستند. این کشورها در دوره شوروی سابق نمیخواستند به صورت مستقیم با مسکو روبهرو شوند ولی بحث در اردوگاه غرب این بود که بتوانند از طریق تقویت این کشورها، هزینههای نظامی روسیه را افزایش دهند. واقعیت این است که بالا رفتن هزینههای نظامی در یک کشور، بدون تردید در تولید ناخالص داخلی آن تاثیر میگذارد و به نظرم غرب با افزایش هزینههای نظامی روسیه به دنبال آن است تا اقتصاد مسکو را مورد ضربه قرار دهد.
وی خاطرنشان کرد: شوروی در گذشته خطوطی را در برخورد با اروپا و غرب ترسیم کرده بود و حالا غرب در حال خط کشیدن به دور روسیه و تحمیل هزینهها بر این کشور است. روسها به رهبری پوتین در حال ترسیم و رونمایی از مدل جدید شوروی و احیای سرزمینی آن دوران هستند ولی در کل تقابل غرب با روسها آن هم در اروپای شرقی و مرزهای نزدیک به روسیه میتواند برای این کشور هزینهزا باشد. روسیه صادرات چندانی جز تسلیحات به کشورهای خارجی ندارد و نکته اینجاست که تجارت اسلحه نمیتواند بیش از حد برای روسها اَرز آوری داشته باشد و در شرایط کنونی آنها هم باید منتظر تبعات اقتصادی تحریمهای اعمال شده از سوی غرب باشند. متأسفانه در دومای روسیه هیچ حزب مخالفی وجود ندارد و زمانی که در ساختار سیاسی، مخالفان به مخالفت نپردازند، تصمیمهای غلط اتخاذ میشود و بالطبع روسیه هم در وضعیت کنونی باید منتظر تحمیل هزینهها باشد.