در گفتوگو با ایلنا بررسی شد:
دلایل سفر رئیسجمهوری فرانسه و صدراعظم آلمان به روسیه و آمریکا/ ابعاد تضاد دیدگاه برلین و واشنگتن در پرونده اوکراین
تحلیلگر مسائل اروپا گفت: چندصدایی در حوزه سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا همیشه وجود داشته است و حالا در مورد اوکراین و استفاده از قدرت سخت ناتو، مواضع جدیدی را اتخاذ کردند.
«مرتضی مکی» تحلیلگر مسائل اروپا در تشریح دلایل سفر رئیسجمهوری فرانسه به روسیه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: سفر امانوئل ماکرون به روسیه و پس از آن به اوکراین را باید در قالب یک سناریوی کلی به نام تنش غرب با مسکو بر سر پرونده کییف دانست. بسیاری معتقدند این اقدام رئیسجمهوری فرانسه در حقیقت یک نوع مانور تبلیغاتی برای مصرف داخلی یا به عبارتی دیگر انتخابات آتی فرانسه است، اما من معتقدم که نمیتوان تمام این سفر را در چارچوب انتخاباتی، مورد تحلیل قرار داد. درست است که رؤسای جمهوری و اساساً شخصیتهای سیاسی در آستانه انتخابات یا یک رویداد سیاسی داخلی، دست به تحرکات داخلی و خارجی متفاوتی میزنند اما حقیقت این است که ماکرون برای جلوگیری از یک درگیری و زد و خورد نظامی عازم مسکو و کییف شده است. بر این اساس او به دنبال آن است تا بتواند به اندازه نفوذ فرانسه در اتحادیه اروپا، بحران اوکراین را مدیریت کند.
وی ادامه داد: این در حالی است که برخی گمانهزنیها نشان میدهد روسیه هر لحظه ممکن است به اوکراین حمله کند و اوضاع را به شدت دستخوش تغییر قرار دهد. عدهای دیگر مخالف این تحلیل هستند و میگویند روسها فعلاً دست به حمله نخواهند زد. این تحلیلها در حالی در فضای رسانهای رد و بدل میشوند که اولاف شولتز، صدر اعظم آلمان هم به آمریکا سفر کرده و با رئیسجمهوری این کشور دیدار داشته است. سفر شولتس هم به نوعی در امتداد سفر رئیسجمهوری فرانسه انجام شد و او هم به دنبال آن است تا بتواند رفتار آمریکا در مورد روسیه و پرونده اوکراین را بسنجد و کنترل کند. توجه داشته باشید که آلمان اساساً با مدل برخورد آمریکا با روسیه مخالف است و معتقد است که باید در این مورد تجدید نظر صورت بگیرد. بر این اساس سفر صدراعظم آلمان به آمریکا که نخستین دیدار او با رئیسجمهوری ایالات متحده به حساب میآید هم در این میان از اهمیت خاصی برخوردار است.
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: بسیاری دیگر معتقدند که در اروپا شاهد چندصدایی در قبال پرونده اوکراین هستیم که به نظرم این تحلیل کمی نادرست به حساب میآید؛ چراکه چندصدایی در حوزه سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا همیشه وجود داشته است و این در حالی است که بریتانیا از این اتحادیه جدا شده و آلمانها هم در قضیه اوکراین نظر متفاوتی دارند. آنها حتی در قضیه پرونده اوکراین و همچنین استفاده از قدرت سخت ناتو مواضع جدیدی را اتخاذ کردند و ما شاهد تفاوتهای جدید هستیم. توجه داشته باشید که در نمای کلی، روسها ممکن است قصد حمله به اوکراین را داشته باشند و در مقابل، برخی دیگر این نظریه را رد میکنند. اینکه تا چه حد این تحلیلها درست است، مؤلفههای متفاوتی را برای واکاوی در درون خود دارد اما توجه داشته باشید که روسها به نقطهای از سطح تنش با آمریکا و ناتو رسیدهاند که اساساً نمیتوانند عقبنشینی کنند و به همین دلیل بعید است که از مواضع خود کوتاه بیایند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: این در حالی است که ایالات متحده هنوز هیچ تضمینی به روسیه در مورد عدم عضویت اوکراین در ناتو نداده است و اروپاییها هم اظهار نظر جدی در این خصوص نکردهاند. اوکراین هم هشدار داده که نباید سطح احتمال حمله روسیه به کییف را افزایش دهند و صراحتاً میبینیم که این کشور احساس خطر کرده است. توجه داشته باشید که اروپا در حال استفاده از قدرت نرم بالای خود در قبال روسیه است و احتمال دارد که بتوانند تا حدودی اوضاع را کنترل کنند؛ چراکه حدود ۱۸ کشور اروپایی صفر تا ۱۰۰ درصد انرژی خود را از روسیه تامین میکنند و در نهایت اوضاع میتواند برای آنها وخیم رقم بخورد. بر همین اساس به نظرم آلمان و فرانسه با توجه به اختلاف دیدگاهی که دارند میتوانند در قالب پرونده اوکراین یک همراهی نسبی را شکل دهند و حالا این دو کشور در قالب گروه نرماندی در حال فعال کردن دیپلماسی خود هستند.