بیگدلی در گفتوگو با ایلنا:
صدراعظم جدید آلمان با چالش چندصدایی روبهرو خواهد بود/ چپِمیانه در اروپا آرام آرام احیاء میشود/ شولتز چارهای جز پیروی از اصول اتحادیه ندارد
تحلیلگر مسائل اروپا گفت: موضوعاتی مانند مدل اقتصادی و استفاده از اهرمهای سیاسی میتواند در دولت ائتلافی آلمان مورد اختلاف قرار بگیرد و این مسأله چندصدایی را به وجود خواهد آورد.
«علی بیگدلی» تحلیلگر ارشد مسائل اروپا با اشاره به آغاز به کار صدراعظم جدید آلمان و چالشهای پیشروی وی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: شروع به کار اولاف شولتز، به عنوان صدراعظم جدید آلمان با موانع و چالشهای زیادی روبهرو خواهد بود و این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران آنگلا مرکل را یک صدراعظم تاریخی برای آلمان میدانند. این تحلیل تا حد زیادی درست است اما واقعیت این است که مرکل به دلیل گرایشهای راست گرایانه خود نتوانست برنامههای موفقی در آلمان پیادهسازی کند. معتقدم در فضای سیاسی فعلی اروپا، احزاب چپ میانه در حال قدرت گرفتن در سراسر خاک قاره سبز هستند و حالا این موضوع در آلمان با روی کار آمدن شولتز کلید خورده است. نگاه اولاف شولتز که حالا صدراعظمی آلمان را به دست گرفته اساساً یک نگاه چپ میانه است ولی باز هم نمیتواند به عنوان مثال گفت که آنها مسامحه با اسرائیل را از دستور کار خود خارج میکنند.
وی ادامه داد: بدون شک صدراعظم آلمان با مشکلات زیادی در داخل روبهرو خواهد بود که بخشی از آن به مساله اشتغال بیمههای تامین اجتماعی و رفاه عمومی مربوط است و این در حالی است که مرکل در ۱۶ سال صدارت خود اساساً نگاهش به خارج از آلمان بود. او به نوعی میخواست تا اروپا را مقابل آمریکا قدرتمند نشان دهد اما به هر ترتیب تمام احترام اتحادیه اروپا را پشت سر خود داشت. این در حالی است که صدراعظم جدید آلمان با مشکلاتی مانند کرونا و قربانی شدن بسیاری از آلمانیها توسط این ویروس رو بهرو است و حالا مسائلی مانند اقتصاد و بهداشت عمومی هم گریبان او را گرفته است. به همین دلیل سفر او به بروکسل نشاندهنده آن است که آلمان و صدراعظم جدید این کشور میخواهند به اروپا بگویند که به قوانین و سیاستهای این بلوک سیاسی و اقتصادی پایبند هستند.
این استاد دانشگاه با اشاره به سیاست خارجی اتخاذی دولت جدید آلمان تصریح کرد: نکته دیگری که در این میان باید مورد توجه قرار بگیرد این است که در دولت ائتلافی آلمان به غیر از سوسیال دموکراتها، حزب سبزها و لیبرال دموکراتها هم حضور دارند که به نوعی آنها خواهان اقتصاد بازار آزاد هستند، اما سوسیالها به صورت دیگری عمل میکنند. همین موضوع میتواند باعث به وجود آمدن اختلافها شود و آرام آرام به سمت زاویه گرفتن احزاب علیه یکدیگر پیش برود که نهایتاً چالش چند صدایی را به وجود میآورد. در این مسیر، سیاست خارجی آلمان به سمتی میرود که از یک سو باید با آمریکاییها در یک چارچوب خاص همراهی کنند و در سوی دیگر روسها را به عنوان یک تهدید برای اروپا و آمریکا قلمداد کرده و تهدید آن را تأیید کنند. اینکه دیده میشود صدر اعظم آلمان در همان ابتدای به روی کار آمدنش، روسیه را تهدید علنی میخواند، در حقیقت یک ژست سیاسی به حساب می آید.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در مورد نزاع جدید غرب و روسیه هیچکس به این اشاره نمیکند که ناتو در کنار گوش روسها در حال فعالیت است و پوتین این موضوع را خط قرمز خود میداند. از منظر دیگر هم باید توجه داشته باشیم که آنچه صدراعظم آلمان میگوید در حقیقت همنوایی با اروپا به حساب میآید ولی آلمان و فرانسه نمیتوانند به هر ترتیب ارتباط خود با روسیه را قطع کنند. در مورد آمریکا هم شولتز به هر ترتیب با واشنگتن روابطش را حفظ خواهد کرد اما سعی میکند تا در نهایت از سیاستهای اتحادیه اروپا پیروی کند. در مورد خاورمیانه هم باید توجه داشته باشیم که آلمان نقش اساسی در این منطقه ندارد اما این کشور را باید بزرگترین کشور اروپایی بدانیم که در چین سرمایهگذاری کرده است. به همین دلیل فکر نمیکنم برلین بخواهد سرمایهگذاری خود در چین را با اتخاذ مواضع ضد پکن به خطر بیندازد.